🔍. . . به عنوان یک عکاس تبلیغاتی مستقل در واشنگتن دیسی، اغلب مشغول به کار در محیطهای اداری، در حال عکسبرداری از مردانی با کتوشلوارهای آنچنانی، یا در حال عکاسی برای مقاله اصلی مجله از "آدمهای واقعی" برای دستیابی آنها به شهرت 15 دقیقهایشان هستم. من به پرسهزنی و جستوجو برای پروژههایی که شخصا از آنها عکاسی کنم، عادت دارم. اما در ماه جولای، روند همیشگیِ زندگی شخصی و کاری من، با یک توقف ناگهانی روبهرو شد: با تشخیص سرطان ریه درجه 2. دو هفتهی بعد، زیر تیغ جراحی لوبکتومی [برداشتن بخشی از یک عضو بدن] بودم؛ دو سومِ ریهی سمت چپم برداشته شد. پس از گذراندن سه ماه شیمیدرمانی، پیشآگهی کنونیام، اساسا "درمانشده" است، با اینکه برای پنج سال آینده، باید به طور مداوم از طریق سیتیاسکن، تحت نظر قرار گیرم تا بروز هرگونه مشکل احتمالی در سلامتیام، کنترل شود. به محض این که توانم را بازیافتم، به تدریج به روند عادی زندگی بازگشتم. و سپس، ویروس کرونا پدیدار شد . . .
📌یادداشت "بازیابیِ سوژهها در خانواده؛ تلاشی برای گریز از کرونا و روزمرگی " که روایتی است تصویری از عکس های دیوید پیترسون در برخورد با سوژه هایی که هر کدامشان به نحوی روزگار کرونایی را در خانه می گذرانند، با برگردانی از تارا پیش قراول بر اتووود 🔺بارگذاری شده است، روایتی تصویری که زوایای گوناگونی از برخورد ما با خانه در دوران قرنطینه را ثبت کرده است.