. . .از نظر رابرت ونتوری خانه باید نمادهای فرهنگی هر جامعه را بهتصویر بكشد. در طراحی خانه وانا ونتوری او تاكید خود را بر دودكش سنتی خانههای امریكایی معطوف میدارد و باربری ساختمان را همانند عصر پیشامدرن به دیوارها انتقال میدهد. او با تقسیمبندی فضاها و استفاده بینظم از خطوط مورب در پلان و تاكید بر سیركولاسیون فضایی از ساختار معماری مدرن گذشته فاصله میگیرد. برخلاف رویكردهای مشابهی كه در آثار معمارانی نظیر ماریو بوتا دیده و به هندسهای شاعرانه منجر میگردد، هندسه ونتوری به نوعی آشفتگی و رمانتیسیسم فضایی تمایل دارد. بینظمیهای او نشات گرفته از كلاژها و اشارات نشانهشناختی در مقیاسی كوچك هستند. . .
. . . اسکات براون و ونتوری تا آنجایی از ماجرا را که قادر به درک آن بوده اند، به ما گوشزد کرده اند، انها به ما یاداوری کردند معماری دارای گفتمانی پیشا و پسافرم است و همچون یک رسانه، اگر معماری با انسان، با مردم و با زندگی مرتبط نشود و شور و سرزندگی ناشی از همزیستی تضادها در آن امکان بروز نیابد و ایهام، ابهام، زیرو زبر، پیچش ها و پیچیدگی های ناشی از تناقضات در آن فرصت ظهور نیابند، می میرد. . .
دومین یادداشت از مجموعه رابرت ونتوری در بیست و پنج روایت را به قلم محمد محمدزاده بر اتووود 👆مطالعه فرمایید.
. . . آنچه رابرت ونتوری در پیچیدگی و تضاد در معماری مطرح کرد، نه مبانی جدیدی برای ساختِ معماری بود و نه دستورکاری که برمدارش محصولاتی متفاوت از آنچه پیش تر ساخته شده بودند تولید شود، رابرت ونتوری، میس فن در روهه را مخاطب قرار میدهد و بر جان کمتوان او میتازد. . .