🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️
#زندگینامه#مصطفی_احمدی_روشن #قسمت 3⃣1⃣💠 شهید رضایی شخصیتی بود که در شکل گیری شخصیت علمی
مصطفی تاثیرگذار بود.
شهید رضایی دغدغه اش این بود که بیاییم کاری را راه بیندازیم که بتوانیم
#مشکل #صنعت را تا حدودی
#حل کنیم. ایده اش این بود که جایی راه اندازی شود که دانشجویان بتوانند علاوه بر
#رفع_نیازهای کشور، درآمدی هم کسب کنند و هر ارگانی به نیروی متخصص نیاز داشت به این پژوهشکده مراجعه کند.
💠 افزون بر پژوهشکده در همان ایام، آقا
مصطفی کتابخانه و نوارخانه ای به نام
شهید همت راه اندازی کرد.کار ماندگار
مصطفی که هنوز به دلیل ریشه ی محکمی که دارد پابرجاست، راه اندازی کانون نهج البلاغه دانشگاه بود.
💠 آقا
مصطفی، مرا در دانشگاه دیده بود و میگفت: «حجب و حیا و متانت تو با دیگران فرق می کرد و دلیل اصلی انتخابم این بود. او مهندسی شیمی و مسئول بسیج دانشگاه و من شیمی شریف و عضو عادی بسیج بودم. زمانیکه پیشنهاد ازدواج دادند به من گفتند: «من نه کار دارم، نه سربازی رفتم، نه درسم تمام شده. »
💠 بنده با توجه به ایمان و صداقت ایشان، رضایت اولیه را دادم و این قضیه سه سال طول کشید. من و آقا
مصطفی سال۸۲ عقد کردیم سال ۸۳ازدواج. بعد از ازدواج مسئله خدمت و کارشان هم حل شد. مهریه من ۵۰۰ سکه بود اما باهم ۱۴ تا سکه را توافق کردیم و ایشان هم دادند. مراسم ازدواج هم در منزلمان با حضور ۹۰ مهمان برگزار شد.
#ادامه_دارد...
https://telegram.me/mostafaahmadiroshan#خاطره_شهدا #شهید_مصطفی_احمدی_روشن_6💠کانون انتظار دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)
@entezar_ikiu