❓ در پاسخ به این سوال که آیا علامه مجلسی به دنبال گردآوری همه احادیث بودند و یا میخواستند احادیث با ویژگیهای خاصی را جمع کند؟
✅ اینطور باید گفته شود که علامه مجلسی در صدد جامعنگاری بودند.
🔸 در مقابل برخی معتقدند که هدف علامه مجلسی جامعنگاری نبوده است و ایشان به اعتبار تک تک روایات بحارالانوار جز در مواردی که خود تصریح کرده است معتقد بوده است.
👈 برای این ادعا شواهدی ذکر میشود که به آن پرداخته خواهد شد.
▪️ 1) تعبیر به درر الاخبار در عنوان کتاب
🔹 در عنوان کتاب استفاده از تعبیر بحار و نیز الجامعه موید هدف جامعنگاری است و به نظر واژه الدرر نیز قید توصیفی است نه احترازی تا بتوان از آن برای نفی جامعنگاری بهره برد.
▫️ 2) دلالت طرح ایده مستدرک نویسی بر اعتبار همهی روایات بحار
🔸 گفته میشود وعده علامه مجلسی بر نگارش مستدرک البحار نشان میدهد که ایشان در این کتاب تنها روایاتی را که معتبر میداند نقل کرده و بنا داشتند در کتاب دیگری به جامعنگاری بپردازند.
🔹 در پاسخ گفته میشود که مستدرک نویسی در اصل به این معنا است که مولف یک کتاب در کتاب دیگری با همان روش نگارش کتاب سابق آنچه را از قلم افتاده و یا بعدا با آن مواجه شده را استدراک کند.
🔸 درباره کتاب بحارالانوار هم چنین است.
🔹 در نامه میرزا عبدالله افندی که از دستیاران علامه مجلسی است و در انتهای بحار چاپ شده است چنین آمده که ایشان کتبی که مورد استفاده علامه مجلسی قرار نگرفته است را لیست کرده و تذکر میدهد که از برخی کتابها اصلا استفاده نشده است و از برخی کتابها نیز یکجا استفاده شده و در جای دیگر فروگذار شده است.
🔸 علامه مجلسی نیست چنانچه خود تصریح کرده است به سبب بهوجود نیامدن اختلاف نسخ در کتاب بحار ایده مستدرک نویسی را مطرح میکنند که شوربختانه موفق به انجام آن نشدند.
▪️ 3) استدلال به عبارت «فيسقط بذلك عن درجة كمال القبول» در مقدمه
🔹 علامه مجلسی در مقدمه کتاب پیرامون روش نگارش سند احادیث مینویسد:
🖋 ... بالإشارة إلى جميع السند إن كان مما يتكرر كثيرا في الأبواب برمز و علامة و اصطلاح ممهد في صدر الكتاب لئلا يترك في كتابنا شيء من فوائد الأصول فيسقط بذلك عن درجة كمال القبول
🔸 این استدلال نادرست است زیرا مراد از کمال قبول با توجه به هدف نگارش کتاب روشن میشود و چه بسا میبایست با توجه به هدف جامعنگاری معنا شود.
▫️ 4) توثیق مصادر در مقدمه بحارالانوار
🔹 مرحوم مجلسی دو بخش در مقدمه را به مصادر اختصاص داده است و در یک بخش از آن به توثیق المصادر میپردازد.
🔸 برخی با تمسک به این توثیقات نتیجه گرفتند که علامه مجلسی به اعتبار تک تک روایات اعتقاد دارد.
🔹 در پاسخ گفته میشود که مراد ایشان وثوق به مصدر است و نه وثوق به تک تک روایات.
🔸 توضیح اینکه در گام نخست میبایست مراد از جامعنگاری روشن شود.
🔹 جامعنگاری به این معنا نیست که مولف هر روایتی را از هر کتابی نقل کند.
🔸 جامعنگاری امری نسبی است که دایره آنرا خود مولف مشخص میکند.
🔅 برای مثال مرحوم اردبیلی جامع الرواة را جامع نه کتاب رجالی میداند و فیض در وافی کتابش را جامع کتب اربعه توصیف میکند.
👈 حال این دو مولف میبایست هر آنچه در دایره نقل شده را منعکس نمایند.
🔹 مرحوم علامه مجلسی نیز خود را موظف به جامعنگاری احادیث شیعه میداند اما این بدان معنا نیست که هر روایتی را از هر مصدری نقل کند.
🔸 به همین جهت است که ایشان در بحث توثیق المصادر با دقت و وسواس علمی فراوان مصادر را ارزیابی میکند اما این مطلب با مدعای اعتبار تک تک روایات متفاوت است.
👌 به تعبیر دیگر مرحوم علامه مجلسی بنا داشتند جامع ترین کتاب حاوی روایات اهل بیت علیهم السلام را بنویسد و در نتیجه موظف هستند هر حدیثی که میتواند به مصادر روایی شیعی منتسب کند را نقل نماید.
👈 شاهد این مدعا این است که مرحوم علامه مجلسی در تجمیع مصادر به سراغ کتب حدیثی مهجور رفته و از نقاط مختلف جهان این کتب را گردآوری کرده است.
ادامه در پیام بعد
👇🔰@emamhadi_qom