همدلانه| الهام مقیم‌زاده

#الهام_مقیم‌زاده
Канал
Логотип телеграм канала همدلانه| الهام مقیم‌زاده
@elhammoghimzadehПродвигать
76
подписчиков
5
фото
1
видео
8
ссылок
مکانی برای همدلی و رشد در میانه‌ی زندگی
تا زنده هستم می‌نویسم

گاهی پرسش برای چه یا برای که سراغ شما هم می‌آید؟
وقتی با لحظات نفس‌گیر زندگی دست و پنجه نرم می‌کنید حس ناپایداری سراسر وجود شما را هم می‌گیرد؟ این پرسش را از خود پرسیده‌اید که اگر قرار است بمیرم چرا باید بجنگم؟ برای چه کسی باید بجنگم؟

در چنین لحظاتی فشاری که بر خود احساس می‌کنم بیشتر از سوی کارهایم است.
با این‌همه کارهای ناتمام چه کنم؟ نوشته‌های ناتمام، تابلوهای ناتمام طرح‌ها و کتاب‌های ناتمام. اگر فردایی نباشد چه؟ اصلاً برای چه بنویسم؟

ناامیدی داس تیزی می‌شود و هر چه سر راهش سبز شود نابود می‌کند. تصورِ ممکن است فردا بمیرم دست‌ها و پاها را می‌خشکاند و زندگی از حرکت می‌ایستد.

برعکس در لحظات خوشی، میل به زندگی در انسان توهم پایداری ایجاد می‌کند و این گمان شکل می‌گیرد که تا ابد زنده می‌ماند و مرگ را تنها دیگران تجربه می‌کنند.
تفکر هنوز فرصت دارم و روزی حتماً انجامش خواهم داد چنان زمان را در دیدمان کش‌دار می‌کند که گویی آب جاودانگی نوشیده‌ایم.

✔️ما میان پایداری و ناپایداری معلق هستیم.
حدفاصل این‌دو خطی است به باریکی مو و به عمق آگاهی ما از زمان.

✔️درست است که تا ابد زنده نمی‌مانیم، اما پذیرش ناپایداری و کنار آمدن با آن است که کمک می‌کند از زمان به درستی بهره ببریم.

✔️زمان با روال خود پیش می‌رود و تفکرات ما در مورد آن هیچ اهمیتی ندارد.
✔️نه از چنگال مرگ گریزی است و نه عمر قابل معامله‌ست. آن‌چه که اکنون در اختیار داریم همین لحظات اکنون هستند.

✅️وقتی چنین درکی از زمان یافتم، دیروز نوشتم، امروز می‌نویسم و فردا و تا زنده هستم خواهم نوشت.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
مغز مرورگر من

مغز من مرورگر است. مرورگری حرفه‌ای که موقع خواب شبانه آغاز به کار می‌کند. بسته به رویدادهای روز تصمیم می‌گیرد که چه چیزی را، چقدر و چگونه بازبینی کند. هر کدام را که به دردش بخورد نگه می‌دارد و مرور می‌کند و سایر موارد کم‌رنگ و رفته‌رفته حذف می‌شوند.

احتمالاً بیشتر مغزها چنین فرآیندی را طی می‌کنند، تا این‌جای کار مشکلی نیست؛ اما موضوع نگران‌کننده برای مغزم این است استراحت ندارد. درست در لحظاتی که باید خاموش باشد و وارد خوابی عمیق شوم، افکارم در گوشه‌ای مغزم را گیر آورده‌ و به کار می‌گیرند تا خودشان عمیق شوند.

گفتگوهایم، روابطم، ملاقات‌ها، همدردی‌ها، رنجش‌ها، ترس‌ها، خشم‌ها، شادی‌ها و اندوه‌ها مورد بازنگری قرار می‌گیرند.
روان‌شناسان می‌گویند ذهن به دنبال امنیت است و هنگام به خطر افتادنِ امنیتش به تکاپو میفتد.

چکار می‌کند؟ می‌خواهد احساسات را جوری کنترل کند تا مبادا در آینده دردسری از راه برسد.
بیشتر کدام احساسات را مرور می‌کند؟ احساسات منفی را، چون آن‌ها را خطرناک و تهدیدکننده می‌یابد.
واکنشش چیست؟ این‌که مراقبت کند تا هشیار بمانیم و آماده‌ی نبردهای احتمالی شویم. همه‌ی موارد را اسکن و بررسی می‌نماید و برآیند آن فرونرفتن در خواب عمیق است.

واکنش مناسب از طرف ما که چنین تجربه‌ای داریم چه باید باشد؟ ماندن در لحظه‌ی حال، که آن را کمابیش آزموده‌ام. اثربخش است؛ با این‌حال چه‌بسا برای ذهن پرتلاطمی چون من کفایت نکند و هر لحظه گسیخته شده و به حالت قبل برگردد.

✅️اخیراً تمرین دیگری را پیش گرفته‌ام، مرور تجربیات خوشایند، لحظات خوشی که لبخند روی لبم می‌نشانند. ذهنم را با این شیوه آرام می‌کنم.

چند روز مانده به سال‌روز تولد دو فرزندم، خوش‌ترین تجربه‌ام در زندگی. ذهنم را برده‌ام همان‌جا، آرام گرفته و جاخوش کرده است. چند شبی‌ست که با لمس گونه‌ها و موهای نرمشان به خواب می‌روم.
✅️مغز مرورگرم خاموش می‌شود و ذهن مشوشم قرار می‌گیرد.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
خودناتوان‌سازی چیست؟

باز شهریور آمد و این حساسیت فصلی گربه‌ای لوس شد و خودش را به سروکله‌ام مالید. سال‌هاست که گرفتار آلرژی هستم و باید به آن خو کرده باشم، اما مگر می‌شود با این سستی مکرر و خارش مداوم چشم و بینی کنار آمد و دوست شد.
دست و دلم به انجام کارهایم نمی‌رود و به این فکر می‌کنم که همه‌ی فعاليت‌هایم را متوقف سازم و داروی ضد آلرژی بیندازم بالا و یک دل سیر بخوابم.

در این کشمکش‌های فکری به خود نهیب می‌زنم و کارهایم را فهرست می‌کنم: جلسه‌ی ششم کلاس آموزش نویسندگی، نقد یک داستان و قرار با دوستان، پادکست کمال‌گرایی، نوشتن یادداشت.

اگر بگویم که حالم خوش نیست و نیاز به استراحت دارم چه؟ واگویه‌های ذهنم مرا به گوشه‌گیری و بیکارگی سوق می‌دهد.
–عزیزم به این می‌گن خودناتوان‌سازی‌، حواست باشه که نشونه‌ی کمال‌گراییه. قرار شده که معمول‌گرا باشم و سخت نگیرم.

واگویه را ادامه می‌دهم: خودناتوان‌سازی کدومه؟ باشه، میل خودته. برو، ولی اگه وسط پادکست خراب‌کاری کردی مثلاً عطسه و اینا یا یهو وسط کلاست حالت بد شد دیگران چه فکری می‌کنن؟ آبروت می‌ره‌ها، اصلاً این‌قدری تمرکز داری که همه کارهارو درست انجام بدی؟

–ببین اگه من الآن انجام کارهامو عقب بندازم به این دلیل نیست که دچار آلرژی شدم به این دلیله که از شکست خوردن و از درست انجام ندادن کارهام می‌ترسم. یعنی خودمو قربانی شرایط نشون دادم تا دیگران متوجه ضعف من نشن. راستشو بخوای دوست ندارم با ادعای دروغین از کار فرار کنم.
قرار رو بر فرار ترجیح می‌دم.

ذهنم غرغر می‌کند: باشه حالا شلوغش نکن یدونه سیتریزین بخور بلکه فکرت آروم بگیره و این‌قدر خودتو در معرض دید و قضاوت مردم نندازی و دست و دل منو نلرزونی.

–می‌دونم خیلی نگرانی ولی من دارم روی قدرت تاب‌آوری خودم کار می‌کنم تا با این رفتارهای اجتنابی مقابله کنم. تو هم آروم باش، به توانمندی من اعتماد کن.

در حالی‌که متن پایانی پادکست کمال‌گرایی را  می‌نویسم، می‌گویم:
راستی احتمال شکست وجود داره شایدم همه چی خوب پیش نره، مهم اینه که انجامش بدم و مسئولیت شکست یا موفقیت رو خودم به عهده بگیرم و گردن عوامل بیرونی نندازم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
کم‌کاری یا بیکارگی

▪️آرام رفتن بهتر از هرگز نرفتن است.
▪️با تردید انجام دادن بهتر از انجام ندادن است.
▪️اشتباه کردن بهتر از هیچ کار نکردن است.
▪️با مشقت برخاستن و قدم برداشتن بهتر از سکون است.
✔️در هر حال کم‌کاری بهتر از بیکارگی‌ست.

✔️متمرکز شدن بر یک موضوع بهتر از تمرکز بر چند موضوع است.
✔️مهم‌ترین موضوعی که می‌بايست بر آن تمرکز کرد رشد فردی است،
تا باور برخاستن ایجاد کند و حرکت کردن را سهل‌تر سازد.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
کمال‌گرایی، لباسی شيک با چهره‌ای بزک کرده


خواهرم پرسید: امروز چکار کردی؟
گفتم: هیچی، کار خاصی نکردم بیشتر چرندیات بود. گفت: این همه کار مفید می‌کنی و بهشون می‌گی چرندیات؟ گفتم: راستش این جواب ذهنم بود، نذاشت حرفمو بسنجم و زود پرید بیرون.

ناگهان مزه‌ی سمی کمال‌گرایی را در دهانم حس کردم.
زنگ هشدارش را چند روز پیش شنیده بودم وقتی که مسئول انتشارات برای بار دوم گفت: چیزایی که گفتین به خاطر کمال‌گرایی هست و لزومی نداره بهش فکر کنین؛ به نظرم خیلی خوبه که در کنارش انعطاف‌پذیری هم دارین.

خوبی سفر خودشناسی این است که هر بار چیزهای جدیدی در خود کشف می‌کنی. هیچ واژه یا تعبیری را به‌خصوص در مورد خودت دست کم نمی‌گیری و درباره‌اش عمیق می‌شوی. خوبی کتاب خواندن هم این است که در این سفر راهنما داری و تنها نیستی، پس پادزهر سم را یافته و در موردش می‌خوانم.

در واقع انعطاف‌پذیری معادل معمول‌گرایی و نقطه‌ی مقابل کمالگرایی‌ست.
کمال‌گرایی که بسیاری از انسان‌ها خود را مفتخر به داشتن آن می‌دانند لباسی شیک است بر پیکری که صاحبش آن‌را پر از نقص می‌بیند.

کمالگرایی واکنشی افراطی است که انسان برای پوشاندن نقاط ضعف خود به‌کار می‌گیرد. البته که بیشتر اوقات نقاط ضعفی وجود ندارد یا اگر وجود داشته باشد در ذهن انسان بزرگنمایی شده و اهمیتی ندارد.

کمالگرایی همچون بزکی تند است که به منظور زیباسازی بر چهره‌ای معمولی می‌نشیند، اما آن‌را نازیبا می‌کند.

📍موضوع کمالگرایی گسترده، ریشه‌های آن ژرف و پیامدهای آن بی‌شمار هستند.
▪️به‌دلیل اهمیت و اثرات ناخوشایند کمال‌گرایی بر زندگی بسیاری از انسان‌ها، موضوع را موشکافی کرده و روزهای آینده بیشتر درباره‌ی آن می‌نویسم.

از کتاب چگونه کمال‌گرا نباشیم، استفان گایز

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
دیگه نمی‌خوام خانم مارپل باشم

روزی درمانگرم پرسید: به‌نظر خودت چه نقطه قوت برجسته‌ای داری؟
کمی فکر کردم و گفتم: بچه‌ها بهم می‌گن خانم مارپل.
پرسید: چرا؟
–چون چیزهایی رو می‌فهمم که دیگران کمتر یا دیرتر متوجهش می‌شن.
همیشه دقت می‌کنم تا از علت و ریشه‌ی اصلی ماجراها سردربیارم.
با این دید که پشت هر مشکل یا رفتاری اسراری نهفته‌ست، سعی می‌کنم اون اسرار رو کشف کنم و اتفاقای بعدی رو پیش‌بینی کنم.
استدلال، خانم دکتر همش در حال استدلال کردنم.
شاید نود درصد اوقات پیش‌بینی‌ها و تحلیل‌هام درست از آب در بیان و واسه همین شهرتم شده خانم مارپل.

–عجب، خب فکر می‌کنی نقطه ضعفت چیه؟ خیلی فکر کردم. من من کردم و از چیزی که خواستم بگم شرم داشتم. به سختی گفتم:
این که خانم مارپل هستم.
–چرا؟
–چون از جمع کردن این‌همه سرنخ خسته‌ شدم. انرژی زیادی ازم می‌گیره. گاهی برام چالش ایجاد می‌کنه و گاهی دردسر.
دیگه دوست ندارم پیش‌گویی کنم و با استنتاج ذهنمو درگیر کنم. این کار واقعاً هیچ کمکی بهم نمی‌کنه.
گفت: چطور و از کی متوجه شدی؟
–روزی با این حقیقت مواجه شدم که فهمیدم  چیزای مهمتری برای فکر کردن دارم.
از وقتی به اهدافم اهمیت بیشتری دادم و از موقعی که وقت برام ارزش پیدا کرد و تصمیم گرفتم کارهای بیهوده رو از زندگیم حذف کنم.
اون موقع فهمیدم خیلی ازین سرنخ‌ها منو به جایی نمی‌رسونن و بهتره از حقیقت خیلی ماجراها سردر نیارم.
–آفرین خیلی خوبه.
خندیدم و گفتم:
دیگه نمی‌خوام خانم مارپل باشم، نمی‌خوام کارآگاه باشم می‌خوام از کارای خودم آگاه باشم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
یک لحظه و هزار لحظه

نه آنقدر عجول بودم که زود شروع کنم،
نه آنچنان هشیار که به هنگام آغاز کنم.

تأخیر و دودلی درس‌هایی دشوار بودند،
اما از آن‌ها آموختم که در هر لحظه هزار لحظه نهفته است،
که اگر بیهوده رفت هزار لحظه را با خود برده
و اگر پربار گشت هزار لحظه را هدیه کرده.
پس آموختم که چندان صبور نباشم و بیش از این درنگ نکنم
و جهانم را همین اکنون و در همین لحظه‌های بی‌درنگ بسازم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
مخزن شجاعت

🔹گاه ️موفقیت از در شکست وارد می‌شود.
🔹گاه ️رنج‌ها می‌توانند به مکانی برای رشد مبدل شوند.
🔹️گاه برای پیروزی باید پل‌های پشت سر را شکست و به پشت سر نگاه نکرد.
🔹️گاه باید چشم‌درچشم خواسته‌ها دوخت و کوتاه نیامد.
🔹️گاه باید راه‌های عقب‌نشینی را برخود بست و با تمام توان برای رسیدن به اهداف خود جنگید.

🔸️️انسان همان‌قدری که ترسوست می‌تواند شجاع نیز باشد.

گاه از خود بپرسیم آیا به اندازه‌ی کافی مصمم و شجاع بوده‌ایم؟
آیا از مخزن شجاعت خود به درستی بهره برده‌ایم؟
🔸️اگر نه، چگونه می‌توانیم خود را آدمی شکست‌خورده و ناکام بدانیم و پایان کار را به خود اعلام کنیم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
مردن در برابر گذشته

🔸️اکهارت تُله در کتاب نیروی حال به نکته‌ای ساده اما عمیق اشاره می‌کند:
هر لحظه در برابر گذشته بمیرید. به گذشته نیاز ندارید.

آیا روند فکری شما در مورد گذشته به گونه‌ای‌ست که موجب ایجاد احساس گناه، غرور، رنجش، پشیمانی و دلسوزی به حال خود می‌شود؟

آیا توجه فراوانی به گذشته دارید و پیوسته چه به شکل مثبت چه منفی، صحبت درباره گذشته را تکرار می‌کنید؟
دستاوردهای مهمی را که داشته‌اید، سرگذشت مورد ستم واقع شدن‌ها و رفتارهای بدی که با شما شده است حتی بدی‌هایی را که نسبت به دیگران انجام داده‌اید مرتب تکرار می‌کنید؟

در این صورت با انباشتن گذشته در روان خویش روند سالخوردگی بدن را شتاب می‌دهید.

با مشاهده افرادی که تمایل شدیدی به چنگ انداختن در گذشته دارند درستی این مطلب قابل اثبات است.
آن‌ها این‌جا (در اکنون) هستند؛ اما ذهنشان در گذشته غوطه می‌خورد. با انباشتن گذشته ناخواسته به درون خود فشار وارد کرده و آن را سنگین می‌کنند. تحت فشار این دوگانگی و این کشمکش‌ها درون پاره پاره می‌شود.

✔️اگر می‌خواهید سالخوردگی را به تعویق بیندازید و جسم خود را از تنش و گره آزاد کنید جمله‌ی اکهارت تله را ملکه‌ی ذهن خود قرار دهید.

✅️شما به گذشته نیاز ندارید.

✔️فقط در مواردی که گذشته کاملاً به لحظه حاضر مربوط شود به آن رجوع کنید.

✅️قبول لحظه حال می‌تواند این آشفتگی و دوگانگی را که دشمن سلامت و زندگی شماست متوقف کند.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
بی‌فکری مطلوب

خواندم بی‌ذهنی؛ اما نامش را بی‌فکری گذاشتم. نه از آن بی‌فکری‌هایی که تصور می‌کنید، نه.

اکهارت تُله می‌گوید: بی‌ذهنی، آگاهی بدون فکر است.

🔸️وقتی بر فراز افکار خود می‌روید و آن‌ها را می‌بینید‌. وقتی خود را از افکارتان جدا می‌کنید و مشاهده‌گر آن‌ها ‌می‌شوید. وقتی متوجه می‌شوید که ذهن شما در گذشته و آینده سیر می‌کند و با ماندن در لحظه‌ی حال آن را به سمت خود می‌کشانید.

🔸️در این صورت به روشن‌بینی می‌رسید. البته که در وضعیت روشن‌بینی هم اگر لازم باشد از ذهن استفاده می‌کنید؛ اما این بار با تمرکز و کارآیی بیشتر.

✔️وقتی برای بودن در لحظه، ذهنتان را متمرکز می‌کنید متوجه می‌شوید که از گفت‌وگوهای درونی ناخواسته رها شده‌اید و سکوت و آرامش درونی بر شما چیره شده است.

✔️در این لحظات شما در بی‌فکری به سر می‌برید. بی‌فکری از نوع خوبش. چرا می‌گویم نوع خوب؟
چون تفکر خلاق در همین لحظات رخ می‌دهد. هنگامی که فکر از فشار دیروز و فردا رها شود، از نیرویی حقیقی و گسترده برخوردار شده و به راه‌حل‌های خلاقانه می‌رسد.
✔️برعکس، در لحظاتی که تفکر آگاهانه نباشد، انرژی فراوان و بی‌ثمری را صرف کرده و در نتیجه جسم و مغز را تخریب می‌کند.

✅️بی‌فکری، بی‌ذهنی یا حضور یافتن در لحظه‌ی حال نیازمند تمرین مکرر است. برای اندازه‌گیری میزان موفقیت در این تمرین معیار معینی وجود دارد: مقدار آرامشی که در درون احساس می‌کنید.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
از گنجینه‌های زندگی

در خانه دوستم هستم. روبه‌روی کتاب‌خانه پروپیمان در اتاق مطالعه ایستاده‌ام. کنج محبوبم در هر خانه‌ای همین مکان است. قرار است امروز کلاسم را همین‌جا برگزار کنم. پیش از شروع کلاس کتاب‌ها را از نظر می‌گذارنم. می‌خواهم گلچین کنم و یکی را بخوانم.

کتاب‌ها شادم می‌کنند و همان‌سان با حقیقتی ناخوشایند مواجه می‌شوم، چقدر کتاب ناخوانده دارم. چقدر موضوعات نیاموخته دارم. به چقدر زمان و عمر نیازمندم تا همه‌ی کتاب‌هایی را که دوست دارم بخوانم.

صدای زنگ هشداری برای درنگ نکردن در مغزم می‌پیچد: وقت را از دست نده انتخاب کن.

این روزها در مورد مغز، یادگیری، حافظه و تقویت آن کنجکاو شده‌ام و زیاد می‌خوانم. پس کتاب حافظه‌ی نامحدود را برمی‌گزینم. با اشتیاق چند صفحه را تندخوانی می‌کنم. جذبش می‌شوم.

نوشته:
✔️اگر نتوانید از حافظه استفاده کنید مانند این است که هر چیزی را که می‌آموزید به چاه تاریک و عمیقی می‌ریزید که هرگز دستتان به آن نخواهد رسید.

کمی تعمق می‌کنم‌ و دوباره می‌خوانم:
✔️یادگیری و حافظه، سحرآمیزترین ویژگی‌های ذهن بشر هستند.

همانطور که وارد فضای کلاس می‌شوم، با خود فکر می‌کنم: کاش ارزش مغز و حافظه را بیشتر بدانیم، باور نادرست یاد نمی‌گیرم و دیر شده را دور بریزیم و از گنجینه‌های زندگی‌مان بهینه‌تر استفاده کنیم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
هم‌رنگ جماعت نشو ۲

رها کردن

در مورد میانسالی و معضل هم‌رنگی با جماعت مطالعه می‌کنم.

▪️کتاب دیرشکوفاشدگان را ورق می‌زنم. خطوطی را که علامت زده‌ام می‌خوانم نه یکبار، چندین بار. ابتدا موضوع را برای خودم باز می‌کنم تا پیام متن را به درستی درک کنم و پیام‌رسان خوبی باشم.

می‌خوانم: در رابطه با هم‌رنگ نشدن با دیگران، یکی از مجازات‌های فراگیر، طرد اجتماعی است. وقتی اجتماع، همرنگ نشدن را انحراف، داشتن اصالت را رفتار عجیب‌وغریب و منحصربه‌فرد بودن را رفتار انحرافی می‌داند.

🔸️نمی‌دانم تا به‌حال تجربه کرده‌ايد یا نه. چیزی گفته‌اید که مطابق میل جمع نباشد یا رفتاری از شما سر بزند که برخلاف جریان غالب باشد.

🔸️نگاه‌های خیره را متوجه شده‌اید یا انگشت اتهام که شما را هدف قرار دهد یا پچ‌پچه‌هایی که به گوشتان برسند و برچسب‌هایی که بر پیشانی‌تان بچسبند.

▪️تصورم این است وقتی متن کتاب به طرد اجتماعی اشاره می‌کند منظورش چنین رفتارهایی است. به این شکل موضوع بهتر برایم جا میفتد چرا که آن‌را لمس کرده‌ام.

▪️چقدر چنین رفتارهایی اهميت دارند؟

✔️واقعیت این است که وقتی تصمیم می‌گیریم به جامه‌ی خود رنگی متفاوت با رنگ اجتماع بزنیم، مهم‌ترین قدمی که برمی‌داریم رها کردن است.

🔸️شغلی را که دوست نداریم، باوری را که دیگر در چارچوب اندیشه‌های‌مان نمی‌گنجد، مسیری را که سال‌ها پیموده‌ایم و اکنون به نادرستی آن یقین داریم و جماعت مخالف را رها کنیم.

✔️توان انسان، قدرت اراده و عزم راسخ او محدود است. سفت و سخت چسبیدن به چیزی که دیگر به آن باور نداریم اثربخشی ما را کمتر کرده و از توانمان می‌کاهد.

بله، رها کردن کار ساده‌ای نیست. سخت است و احساس گناه و شرم به دنبال خود دارد؛ اما رها کردن هدفمند همراه با مسئولیت پذیری، نقطه‌ی چرخش است. مخزن اراده را پر کرده و احساس توانمندی را افزایش می‌دهد.

در مورد رها کردن بیشتر کنجکاو می‌شوم. به خواندن ادامه می‌دهم:

رها کردن قدرت است. اگر با دلیل درستی انجام شود. همیشه به معنی جازدن و کم آوردن نیست. گاهی بخشی از فرآیند کشف است. اثبات هویت واقعی است.
چنین رها کردنی، روند رشد و روند زندگی‌ست.

نکته‌ی آخر و مهم: هر گاه تصویری از تولد دوباره‌ی خود یافتید همان‌جا متوقف شوید که نقطه‌ی چرخش است.
زمان درست برای رها کردن، لحظه‌ای‌ست که مسیر درست را یافته باشید و به سویش بروید، رو به جلو و بدون نگریستن به پشت سر.

✔️فرهنگ جامعه هرچقدر هم قدرتمند باشد در برابر چنین نیروی اراده‌ای تسلیم می‌شود.

از جماعت مخالف نترسید که آرام آرام از اطرافتان پراکنده می‌شوند و به خوبی و به درستی غربال می‌شوند. آن‌گاه فضا برای جذب انسان‌های هم‌سو و هم‌فکر فراهم و مراحل بعدی رشد و پیش‌روی آغاز می‌شود.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته


برگرفته از کتاب دیرشکوفاشدگان
همرنگ جماعت نشو ۱


کنترل فرهنگی

🔸️قوانین قدرتمند نانوشته‌ای درباره تفکر درست و رفتار مقبول در فرهنگ و جامعه وجود دارند که مخالفت با آن‌ها کار آسانی نیست.

🔸️️به عنوان مثال محدود کردن بعضی کارها به شرایط سنی دلیل ساده‌ای‌ برای حمایت نشدن افراد میانسال از طرف جامعه‌ و گاه قانون است.

▪️️در چنین بستری وقتی می‌خواهیم برخیزیم و به خود تکانی بدهیم، نگاه‌ فرهنگ عامه بر ما خیره می‌ماند.

▪️تصمیم گرفته‌ايم شغلی را که سال‌ها به قیمت جان کندن در آن مانده‌ایم، رها کنیم. جامعه نمی‌پذیرد چرا که نماندن نشانه‌ی باختن و دلیل بر ناپایداری و ناشکیبایی‌ست و ماندن به معنای استقامت و شهامت است.
هرگز رها نکردن رمز موفقیت است.

🔸️الگوی ذهنی چنین جامعه‌ای ماندن است، آن‌قدر که زمان بگذرد و به استقبال بازنشستگی یا پیری برویم.

🔸️در فرهنگ عامه شکست خوردن و پا پس کشیدن کاری هنجارشکن است و عواقب پشت کردن به جماعت ممکن است نه تنها قضاوت بلکه طرد شدن هم باشد.

محققان فعالیت مغز افرادی را که برای همرنگ شدن با اکثریت گروه تحت فشار قرار می‌گیرند بررسی کرده‌اند. آن‌ها متوجه شدند زمانی که شرکت کنندگان به دنبال جدایی از قالب اکثریت بودند بخش آمیگدال مغز که با احساسات منفی همراه است فعال می‌شود.

✔️️به عبارت دیگر مقاومت در برابر هنجارهای همگانی حتی زمانی که نظر اکثریت آشکارا اشتباه است برای فرد عوارض منفی و ناخوشایند درونی ایجاد می‌کند.

✔️️بر اساس این تحقیقات مهم نیست عقیده‌ای چقدر اشتباه باشد، ما ذاتاً عادت داریم با گروه هم عقیده باشیم تا دچار بی‌اعتنایی و طرد اجتماعی از جانب انسان‌های دیگر نشویم.

این یعنی کنترل پنهانی فرهنگی که از جامعه و خانواده تأثیر می‌گیرد.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته


برگرفته از کتاب دیرشکوفاشدگان
شکل ترس

چند روز پیش ویدئویی دیدم که افسردگی را به شکل یک آدمک نشسته بر دوش فرد افسرده نشان می‌داد. آدمکی سیاه، بزرگ، سمج و مزاحم که رهایی از آن دشوار بود.

با خودم گفتم اگر بشود به اختلالات عینیت داد و برای آن‌ها شکلی مجسم کرد چرا این کار را با احساسات و افکار نکنیم.

تصمیم گرفتم به ترس‌ شکل بدهم. از خودم پرسیدم ترس از چه چیزهایی برایم دردسر درست می‌کند و چگونه؟

▪️️ترس از قضاوت شدن باعث می‌شود بخشی از خودم را پنهان و خودسانسوری کنم.
▪️ترس از طردشدن باعث می‌شود انرژی زیادی برای حفظ رابطه‌های نادرست خرج کنم.
▪️ترس از شکست خوردن باعث می‌شود قید خواسته‌هایم را بزنم.
▪️ترس از اشتباه کردن باعث می‌شود پیشرفت نکنم.
▪️ترس از برچسب خوردن باعث می‌شود احساساتم را به درستی بیان نکنم.
▪️ترس می‌خواهد مرا در دایره‌ی امنی نگه دارد تا آسیب نبینم.

وقتی خواستم شکلی برای ترس مجسم کنم، آن‌ را به شکل طناب ضخیمی دیدم که به پایم گره خورده است. طناب مرا در گودالی لغزنده نگه داشته و اجازه‌ی خروج، حرکت و نجات یافتن به من نمی‌دهد.

اگر می‌خواهید ترس‌های‌تان را شناسایی کنید تصمیم بگیرید کار جدیدی انجام دهید، مثلاً مهارتی یاد بگیرید. بهانه‌هایی که برای انجام ندادنش می‌آورید همان ترس‌ها هستند که مانع شما می‌شوند.

✔️ خم شوید طناب را باز کنید از آن گودال لغزنده خارج شوید. بر ترس‌ها غلبه کنید و کار جدید را آغاز کنید.

✔️اصلاً شاید ترس شما شکل دیگری داشته باشد. شکلش را مجسم کنید تا بهتر با آن مقابله کنید.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
از گنجینه‌های زندگی

امروز به شکل عجیبی روز من و دوستانم بود.

💫با دوست صمیمی‌ام تماس داشتم و گفتم که چقدر دلتنگش هستم و چه خوب که به زودی او را می‌بینم. چقدر خوب که همدیگر را درک می‌کنیم.

💫بعد از یک سال با دوست قدیمی‌ام تلفنی صحبت کردم. دوست دوران دبیرستانم است و مدت‌هاست همدیگر را ندیده‌ایم. هر چند دیربه‌دیر و دورادور؛ اما از احوال هم بی‌خبر نمی‌مانیم و چقدر خوب که حرف هم را می‌فهمیم.

💫امشب همکار قدیمی‌ام پیام داد و احوالم را پرسید و گفت دلش می‌خواهد مرا ببیند.
آخرین بار ده سال پیش او را دیدم و دلتنگش هستم. قرار است به زودی همدیگر را ببینیم. می‌دانم که حرف‌های زیادی برای گفتن خواهیم داشت و چقدر خوب که هنوز به یاد هم هستیم.

💫دوست دیگرم از آن سر دنیا و پس از مدت‌ها تماس گرفت. با هم گپ زدیم و گفت که چقدر برای دوره‌ی نویسندگی هیجان دارد. خوشحال شدم و احساس کردم که چقدر حرف‌هایش برایم ملموس است.


💫همین امروز با دوستان نویسنده‌ام برای فردا قرار ملاقات گذاشتيم. آخرین بار دو ماه پیش همدیگر را دیدیم. هم‌نشینی با آن‌ها لذت‌بخش است و پربار، هم‌‌سویی باعث می‌شود گذر زمان را حس نکنم. انگار از دنیا جدا شده و وارد جهانی دیگر می‌شوم، جهان نوشتن. و چقدر خوب که با یکدیگر همفکری می‌کنیم.

دوستانم سرمایه‌های زندگی من هستند. مانند گنجینه‌ای گران‌بها از دوستی‌هایم محافظت می‌کنم و قدرشان را می‌دانم.


راستی آیا می‌دانستید طبق پژوهش‌های علمی یکی از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر طول عمر، داشتن دوستان نزدیک و صمیمی‌ست؟

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
بذر امید در زمین عشق می‌روید، خاکش را پرمایه نگه داریم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
🔺️رویاهای دفن شده

بخش سوم

اکنون یا هرگز

🔸️با مرور گذشته و اتصال آن به حال و آینده کار شما تازه آغاز شده، چرا که جستن و یافتن آرزوها پایان کار نیست. به سختی به آن‌ها دست یافته‌اید ولی ممکن است به سادگی از دستشان بدهید. درست مانند ماهی که با ساعت‌ها صبر به قلاب شما گیر کرده و وقت گرفتنش از دستتان لیز می‌خورد و می‌رود.

🔹️تلاش و پشتکار می‌خواهد تا دوباره به نقش‌های قبلی خود فرو نروید چرا که هنگام ورود به این مرحله با مقاومت خود ِ پیشین روبه‌رو می‌شوید. وقتی در حال خروج از منطقه‌ی امنی که چالش‌های کمتری داشته هستید بیشترین کسی که مانع‌تراشی می‌کند خود شمایید. هزاران دلیل برای انجام ندادن و پیش نرفتن می‌تراشید که در حقیقت اغلبشان را می‌توانید پشت سر بگذارید و رها شوید.

اینجا باید همه‌ی خود را، همه‌ی توان خود را بکار بگیرید و جسارتی به اندازه‌ی تمام عمرتان خرج کنید تا در دام انجام ندادن نیفتید.

🔹️شکستن این درب بسته، شکستن تابوهایی‌ست که اجازه نمی‌دادند تا به این لحظه به رویاهای خود فکر کنید و تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که اقدام کنید. قدم‌های کوچک بردارید تا به خواسته‌های خود نزدیک و نزدیک‌تر شوید و متوقف نشوید.

🔸️شجاعانه در راه یافتن و تقویت رگه‌های خلاقیت خود پا بگذارید. با این کار به اعتماد به نفس خود نیرویی می‌دهید که موجب ایجاد حس خودارزشمندی می‌شود و شاید همه‌ی آن‌چه که در دوران میانسالی لازم دارید همین حس باشد که به دنبال خود ارزش قائل شدن برای دیگران را هم به همراه می‌آورد.

خشم، اندوه، حسادت، حسرت و هر گونه احساسات مانع را شناسایی کنید و انرژی آن‌ها را تبدیل به سوختی کنید که شما را به پیش براند.
از ابراز کلمه‌ی نمی‌توانم گریزان باشید. اکنون انجامش دهید وگرنه شاید هرگز وارد عمل نشوید و باقی عمر را در حسرت سر کنید.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
🔺️رویاهای دفن شده

بخش دوم


🔸️وقتی متوجه زخم‌ها و منابع نارضایتی خود شدید، خوب است که از دل آن‌ها اهدافی را برای خود مشخص یا ایجاد کنید. البته که در این مرحله باید مراقب باشید و به آهستگی قدم بردارید، مبادا زخم‌های جدیدی ایجاد شوند.
🔸️به خاطر داشته باشید و بپذیرید که پشت سر گذاشتن رویاها و آرزوها برای همه اتفاق میفتد و رایج است. دور شدن از رویاها یک اشتباه غیر قابل جبران یا خسرانی بزرگ نیست. بلکه به دلیل انتخاب‌های محدودی که در زندگی دارید ممکن است مجبور شوید چشمتان را بر بعضی از آرزوها ببندید‌؛ اما اینجا آخر راه نیست.
🔹️میانسالی فرصتی به دستتان می‌دهد تا با مرور خاطرات و سفر به گذشته آنچه را که روزی رها کرده‌اید کشف کنید و ببینید که رویاها در انتظار شما هستند و نمرده‌اند.
🔹️بازنگری انتخاب‌ها و مواجهه با حقیقت در بسیاری موارد دردناک است اما شادی رسیدن و درک دوباره‌ی رویاها، درد آن را کمتر می‌کند. با این بازنگری وقتش رسیده که خود را بخشیده و از دایره‌ی خودسرزنشی و احساس بی‌کفایتی خارج شوید.
🔸️در دورانی که اطرافتان خلوت‌تر شده و وقت آزادتری دارید به خود فرصتی دوباره دهید و آزادی را غنیمت بدانید. کودک درون خود را دریابید که او بیدار است و خلاق و در انتظار شعف و شادی‌ست.
به خود اجازه‌ی بازی و شادی دهید چرا که کیفیت زندگی کنونی شما بسته به میزان ارتباطی دارد که با خود ِ کودک یا جوانتان برقرار می‌کنید.
اغلب ایده‌های خوبی که برای دستیابی به زندگی بهتر جستجو می‌کنیم و تصور می‌کنیم که توان یافتن آن‌ها را نداریم، همین‌جا هستند. در زمان و مکانی که ما به جوانی یا کودکی خود وصل می‌شویم.

#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
🔺️رویاهای دفن شده

بخش اول


🔸️میانسالان زیادی به دنبال یافتن هویت واقعی خود سرگردان هستند. اگر شما هم از آن دسته هستید که به خودتان جرأت داده‌اید و می‌خواهید به خود واقعی‌تان تبدیل شوید و زندگی‌تان را به تعادل برسانید قابل تحسین هستید.
🔸️ممکن است خودتان متوجه نباشید که به دنبال چه هستید و چه چیزهایی باعث رنج شما شده‌است؛ اما اگر از چیزی یا چیزهایی شاکی هستید، سطح شکایت خود را خراش دهید و زیر آن را خوب نگاه کنید. رویاهای دفن شده‌ی شما همان‌جا هستند.
🔹️شاید تاکنون برای دیگران زیادی مفید و خوب بوده‌اید و رویاهای خودتان را فراموش کرده‌اید.
خوب و مفید بودن‌های افراطی برای دیگران در نقش‌های مختلف، منجر به حمل خشم، انزجار، پرخاشگری و بروز رفتارهایی می‌شود که برخاسته از شرم و ناامیدی هستند.
🔹️کافی‌ست موقعیت خود را در زندگی خود و اطرافیان بررسی کنید و برای خود به پا خیزید و بپذیرید و نشان دهید که شما هم نیازمند زیستن برای خود و مطابق میل خود هستید.
🔸️اگر احساس رنج و شکایت خود را نادیده بگیرید و نخواهید حد و مرز جدیدی برای خود تعیین کنید و به فراخوان رویاهای‌ خود بی‌توجه بمانید، همچنان در موقعیت فعلی خود با احساس قربانی و معصوم بودن دست و پنجه نرم خواهید کرد و هرگز به زندگی متعادلی نخواهید رسید.

شاید وقت آن رسیده که خردمندانه تمامی ظرفیت‌های موجود خود را به کار بگیرید، برای هویت واقعی و خواسته‌های خود ارزش قائل شوید و قدم بردارید و پاداش رضایت درونی دریافت کنید.
شاید وقت آن رسیده واقعاً بزرگ شده، بالغانه‌ و با جرأت‌‌مندی به زندگی خود ادامه دهید طوری که دیگر حسرت روزهای از دست رفته را نخورید.
#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
از دستانم برف می‌ریزد
انگشتانم بر تن خاک رنگ سپید می‌زنند
و آدم برفی‌ می‌سازند
که چشمانش زغالی نیستند
درخشانند و از جنس نور و ستاره‌
و دو شاخه‌ی سبز و پر از جوانه
دست‌هایش می‌شوند

آدم برفی من به جای چند دکمه‌ی سیاه
قلب دارد
قلب گرمش
پر از امید است
و لبریز از شوق بهار
شاید امسال بماند
و بهار را ببیند، شاید..
#الهام_مقیم‌زاده
#نونبشته
Ещё