کابینه پزشکیان و امیدهای ایرانبوم (بخش اول: سه توصیهی کلّی و عمومی)✍ ابراهیم خدائی
@EbrahimKhodaeeدر چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری تجربهای متفاوت از سر گذراندیم، دیدیم چگونه تلاش شبانه روزی گروهی از کنشگران دغدغهمند، میهندوست و آگاه، روزنهای کوچک را تبدیل به دروازهای فراخ کرد تا مردمی که چندین سال بن بست سردرگمی و نومیدی را تجربه میکردند در مسیر امیدی تازه گام پیش نهند!
اینک اما تازه در شروع یک حماسه هستیم، در شروع یک تلاش پایدار و پیوسته برای تشکیل دولتی که بتواند این سرمایه گردآمده را قدر بداند و این راه آغاز شده را بپیماید!
آری! دکتر پزشکیان و تیم همراهش باید بداند در شهرهای بزرگ و کوچک، روستاها و در میان عشایر، از کهنسالان و بازنشستگان تا فرهنگیان و کارمندان و بازاریان، از کشاورزان تا صنعتگران، از جوانان تا زنان، از شیعه و سنّی و اقلیتهای مذهبی، از قومیتها و گروههای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و خلاصه از هر گروه و دسته امیدی به دولت وی گره زده شده است! این امیدواری، همکاری و همراهی ملّی ارزشمندترین سرمایه ایرانبوم است.
دکتر پزشکیان باید بر اساس وعده خود دولت آشتی ملی تشکیل دهد، او باید نهایت تلاشش را بکند که دولتش عصاره ملت رنگارنگ ایران باشد نه همچون دولت اقلیت منحصر به گروهی خاص و انحصار طلب!
توقع میرود دکتر پزشکیان جوانگرایی را از وزیرانش شروع کند و جوانان کارآمد، فعال و کارشناس را به میدان بکشد.
یادمان نمیرود که در دولتهای یازدهم و دوازدهم متوسط سنّی کابینهای که در هر صورت کارنامهاش را به نام و اعتبار اصلاحات پیوند میزدند بسیار بالا بود، در آن مجموعه معدود وزرائی حضور داشتند که مانند دکتر ظریف و دکتر آذری جهرمی این انرژی و توان را داشتند که در انتخابات اخیر کُت از تن در بیاورند و میدانداری کنند. اینک توقع میرود در تشکیل کابینه جدید نیز ضمن احترام و بهرهبرداری از مشاوره استخوانخورد کردههای کشورداری و تکیه بر درختان کهنسال سیاست، محوریت و اولویت با جوانان و کارشناسانی باشد که ضمن داشتن دانش، تجربه، پاکدستی و دغدغهمندی، از نیرو و امید جوانی بیبهره نباشند.
آویزه گوشمان باشد که در انتخابات اخیر، مانند همیشه، سرمایه ما مردم بوده و هستند، نکند میان ما و مردم فاصله افتد که اصلاحات جز مردم، نه سنگری دارد و نه سرمایهای! امید میرود دولت جدید همه جا مردم را ولی نعمت بداند، از کسب و کارهای مردمی و خصوصی گرفته تا تشکلهای مردمی اجتماعی و فرهنگی، تا احزاب و تشکلهای سیاسی، همه جا مردم باید استخوان و اساس جامعه باشند! نکند مسیر کسانی در پیش برود که حتا چشم دیدن موسسات خیریه مردمی را نداشتند! نکند مردم را تودهوار و سیاهی لشکر و دنباله رو خود قلمداد کنید. اگر میگوئید مردم و مردمسالاری، این به معنای تقویت جامعه مدنی و حمایت از تشکلهای مردمی است. بعد از 45 سال از انقلاب درخشانمان نباید امروز هنوز هم فرهنگ تحزب و تشکل در جامعه چنین ضعیف باشد.
اجتماع محوری، مردمداری و مردمسالاری را با پوپولیسم یکی نگیریم!من در این نوشتار تا کنون دو توصیه مشخص به دولت محبوبم داشتهام، نخست جوانگرایی بود و دوم مردمسالاری به معنی اجتماع محوری و تقویت جامعه مدنی و تشکلهای مردمی، سومین نکتهای که شایسته میدانم تاکید کنم توجه به پیرامون و
تمرکززدایی است، اگر با شعار «برای ایران» و «
ایران برای همه ایرانیان» مردم به آشتی ملّی دعوت شدند، در ادامه دولت باید با جدّیت تمام از دولت انحصاری در تهران و چند استان و شهر بزرگ کشور خارج شود و در پی درانداختن طرحی باشد که تمام ایران در حاکمیت و تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دخیل و سهیم باشند.
آری! تمرکززدایی و عدالت جغرافیایی از جمله حلقههای مفقوده حاکمیت ایران بوده است و اینک فرصت آن است که دکتر پزشکیان گام بلندی برای تحقق شعار ایران برای همه ایرانیان بردارد.
این سه توصیه، نکتههایی کلّی و عمومی است که به عنوان یک شهروند کنشگر وظیفه خود دانستم بر آن تاکید کنم. به زودی در نوشتاری مستقل به عنوان یک معلم و کسی که تحقیقات جامعهشناختی و تجربیات شغلی ام در موضوع آموزش و پرورش بوده است، یادداشتی مستقل درباره سیاستهای آموزش و پرورشی دولت جدید خواهم نگاشت.
کانال بوماندیشی
👇T.me/EbrahimKhodaee