Смотреть в Telegram
🔸 اهمیت مفهوم «بوم» در علوم اجتماعی جدید ابراهیم خدائی اهمیت مفهوم بوم (=community اجتماع محلّی، جماعت، محلّه) در فرصتی است که برای نقادی نظریه های رایج توسعه در قرن بیستم ایجاد می کند، این نظریات غالبا دولت محور، فردگرا، اقتصادمحور و فن سالار بودند و توسعه را به ابعاد فیزیکی و رشد محدود می کردند، در این نظریات (مثل نوسازی و وابستگی) به گونه ای از «دولت»، «کشور» یا «جامعه ملّی» از یک سوی و «فرد» از سوی دیگر صحبت می شد و گویا بین فرد و کشور مقیاس و موجودیت قابل ملاحظه دیگری وجود نداشت. نظریه پردازان اولیه علوم اجتماعی مثل ماکس وبر (در تمثیل قفس عقلانیت)، دورکیم (در تمثیل جامعه مکانیکی و ارگانیکی و در آثاری چون تقسیم کار اجتماعی و خودکشی) و زیمل (در نظریه تراژدی فرهنگ) بینش های مفیدی ارائه داده اند  که می‌تواند به درک آن چه ما امروزه از مفهوم «بوم» برداشت می کنیم کمک کند، اما هیچکدام به شفافیت دو مفهوم گماینشافت  و گزلشافت  فردینان تونیس در اینجا به کار نمی‌آید. به باور تونیس در گمینشافت (که در متون انگلیسی به کِمیونیتی و در متون  فارسی به اجتماع، اجتماعِ محلّی یا جماعت ترجمه شده است و ما آن را «بوم» ترجمه می کنیم) پیوندهای نزدیک و صمیمانه و علایق شخصی، روابط اعضاء را مشخص می کند و افراد به سلامت، رفاه و اعتماد متقابل و همکاری با یکدیگر توجه خاص دارند، اما در گزل‌شافت (که در متون انگلیسی به سوسایتی  و در متون فارسی به جامعه ترجمه شده است) بر رقابت، دنبال کردن منافع شخصی، کارایی فردی، پیشرفت و تخصص گرایی تأکید می شود. پیش بینی تونیس این بود که شهرنشینی و مدرنیته همزمان با رشد جامعه (گزل‌شافت) و افول اجتماع محلی (گمین‌شافت) خواهد بود.  این مفاهیم تلاش می کرد فرایند گذار از «جهانِ خویشاوند محور» و «پایگاه محور» به «جهان مبادله محورِ انجمن‌های ساخته شده» و «قراردادمحور» را توضیح دهد. فردینان تونیس، ماکس وبر و رابرت نیزبت از جمله جامعه‌شناسانی بودند که زوال نهادها و اصناف و تعاونی‌های قرون وسطایی، تجاری شدن کشاورزی در نتیجه‌ی ظهور کاپیتالیسم و زوال خودمختاری شهرها در پی عروج دولتِ متمرکزِ مدرن را نشانه قطعِ امید از جماعت می دانستند. اما در دهه های پایانی قرن بیستم و در قرن بیست و یکم، رویکرد توسعه بوم‌گرا درباره اشتباه جامعه‌شناسان اولیه در دست کم گرفتن بوم هشدار می دهد و نه فقط قبول ندارد که بوم‌ها (اجتماعات محلّی) آن گونه که پیش بینی می شد از بین بروند بلکه برعکس، بر اهمیت آن‌ها در جامعه امروز و از این گذشته لزوم محوریت دادن به آن‌ها در برنامه‌ریزی‌های توسعه تأکید دارد. بوم ها در جهان امروز وجود دارند و در کنار دولت‌ها، افراد و شرکت های کوچک، بزرگ و چند ملیتی، از جمله بازیگران توسعه هستند، فقط دولت ها، افراد و قراردادهای آن ها نیستند که می توانند مبنا و محوری برای برنامه ریزی توسعه باشند، بلکه توسعه می‌تواند رقابتی میان این بوم ها باشد. امروزه بوم‌ها مبتنی بر قومیت، مذهب، طبقه یا سیاست وجود دارند، مبنای همبستگی آن ها ممکن است محکم یا سست، باشد، ممکن است سنّتی، مدرن یا حتی پست مدرن، ارتجاعی یا مترقی باشند، اما در هر حال بر خلاف پیش بینی جامعه شناسان کلاسیک از بین نرفته اند، برعکس، به نظر می‌رسد جستجوی ریشه‌ها، هویت و آرزوی تعلق از ویژگی‌های عصر جدید باشد. بوم‌ها در نظریات نوین علوم اجتماعی منبع انواع سرمایه اجتماعی، سرمایه نمادین، سرمایه سیاسی و ... هستند که برای دست یافتن به توسعه ضروری و محوری هستند. 🔸 منابع: :: خدائی، ابراهیم (۱۴۰۳). ایران، بوم و توسعه. تهران: نور علم :: مدنی قهفرخی، سعید (1389). جماعت گرایی و برنامه های جماعت محور. تهران: شرکت بین المللی پژوهش و نشر یادآوران. چاپ اول :: معمار، ثریا (1394). توسعه پایدار محله ای. تهران: جامعه شناسان، چاپ اول. :: باسره، محمد (1394). تدوین برنامه توسعه محلّی اجتماع محور (مطالعه موردی روستای سیاه گاو). پایان نامه کارشناسی ارشد توسعه اجتماعی روستایی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، به راهنمایی: حسین ایمانی جاجرمی کانال بوم اندیشی 👇 https://t.center/EbrahimKhodaee
Love Center
Love Center
Бот для знакомств