دوستداران ادبیات پارسی☘

Канал
Логотип телеграм канала دوستداران ادبیات پارسی☘
@divankadeПродвигать
32
подписчика
گنجینه شعر و ادب پارسی برای ارتباط با ما به این نشانی مراجعه فرمایید:👇👇 @Dr_Ahmadpour
Forwarded from خانه ی مولانا (علی احمدپور)
لذت و شادی در اندرونِ ماست یا در بیرونِ ما؟
🌸
به نگارشِ
#دکتر_علی_احمدپور


راهِ لذّت، از درون دان نز برون
ابلهی دان: جُستنِ قصر و حُصُون

آن یکی در کنجِ مسجد، مست و شاد
وآن دگر در باغ ، تُرش و بی مراد
#مثنوی_معنوی
آفرين بر نَفَسِ پاک و سخنانِ حکمت آمیزِ حضرت مولانا که این چنین مختصر، ساده و زیبا، پرده از واقعیت ها برمی گیرند و می فرمایند: رسیدن به لذّاتِ دائمی و آرامشِ جان، در خودسازی است نه جُستنِ ثروت و قصر یا حِصن .
وی با تمثیلات زیبای همیشگی شان از کسانی می گویند که در میان باغ های بزرگ و قیمتی، ناشاد و بی مراد بلکه ترش و اندوهگین اند؛ حال آنکه برخی علی رغم ناداری های ظاهری شان، از درون به غنا یا رضا ، و ثروت هایی دست یافته اند که مست و دلشادند.

🌸🌸

البته داشتنِ یک حداقل هایی که از آن ها می توان به احتياجات اولیه یاد کرد ضروری ست مانند خوراک و پوشاک و حداقلهایی که دستت را پیش دیگران دراز نکنی امّا از این نیازهای اولیه که بگذریم راه سعادت در قناعت، بهره بردن از نعمت های بی شمار زندگی همچون سلامتی، خانواده، دوستان، طبیعت و از همه مهمتر خدای مهربان است. به قول شاعر :

آن مايه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش می کوشی

باقی همه رایگان، نيرزد هُش دار
که این عمرِ گرانبها بدان نفروشی
🙏😊💕منسوب به #خیام

بنابراین برای رسیدن به لذّات حقیقی و آرامشِ جان، بهتر است به درونِ خود مراجعه کنیم و حرص و حسد ها و بغض و کینه ها را از خود دور کنیم، و از سلامتی و امنیت که بزرگ ترینِ نعمت هایند خشنود شویم ؛ به نعمت های بی شماری که در اطراف ماست بیشتر توجه کنیم، به عشق و ایمان، به عقل و منطق، به آزادی و توانایی هایمان.
سعی کنیم ارزش های زندگی مان را تغییر دهیم، به جای چشم و هم چشمی ها و وارد شدن به مسابقه ی نفسگیرِ زندگی ، به جای زیاده خواهی ها، درنگ کنیم و از پنجره به آسمان آبی یا ستاره های شب یا منظره ای که قاب پنجره مان را زیبا کرده است، بنگریم و به این همه نعمت های به ظاهر کوچک امّا بسیار مهم و انرژی بخش خرسند باشیم؛ به قول سهراب سپهری:

من به سیبی خوشنودم/ و به بوییدن یک بوته ی بابونه/ من به یک آینه/ یک بستگیِ پاک، قناعت دارم و فراموش نکنیم که: زندگی خالی نیست/ مهربانی هست/ سیب هست/ ایمان هست و همه ی ما خدایی داریم که همین نزدیکی هاست/ لای آن شب بوها/ پای آن کاج بلند...

خدایا ما را به مقامِ عالیِ رضا برسان.
آمین یا رب العالمین 🙏😊💕

@Rumi_house
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
" شاه بیتی از شاهنامه "

ز نیرو بُوَد مرد را راستی
ز سستی كژی آید و کاستی

بدون شک یکی از زیباترین ابیات شاهنامه ی فردوسی، همین بیت حکیم است که آن را بر سر درِ زورخانه ها، ورزشگاه ها و لا به لای اوراقِ کتاب هایمان بارها خوانده و احیانا از بر گشته ایم امّا اینکه تا چه اندازه در معنای آن، دقیق شده ایم تا چه اندازه به آن، ایمان یافته ایم حدیثِ دیگری است.

در این بیت، نیرو در مقابلِ سستی نهاده شده است و راستی در برابر كژی و کاستی؛ آنچه موجب نیرو گرفتن است کار و حرکت است و آنچه باعثِ سستی می شود کم تحرکی و دوری از ورزش است.

ورزش و تحرّک، موجبِ ترشحِ هورمون های مفید و مختلفی می شود که شادی و نشاط، جذبِ موادِ مغذی و انرژی های مثبت، اندکی ست از فراوان فواید آن؛ در مقابل، تنبلی و بسیاری از كژی ها و کاستی ها نتیجه ی سستی کردن ها و کاهلی های ماست که موجب افزایش قند و چربی و انواع سموم و فشار خون و تپشِ قلب و بسیاری از امراض دیگر جسمانی شده و به لحاظ روحی-روانی، زاینده ی انواع كژی هاست. از تن پروری و زیاده خواهی گرفته تا انواع بی تفاوتی ها و ناراستی ها و حتی فریب و نیرنگ ها.
مگر نه؟!  😊

به نگارش #دکتر_علی_احمدپور

@Rumi_house
Forwarded from خانه ی مولانا (علی احمدپور)
ساربانا اشتران بین سر به سر قطار مست
میر مست و خواجه مست و یار مست اغیار مست

باغبانا رعد مطرب ابر ساقی گشت و شد
باغ مست و راغ مست و غنچه مست و خار مست

آسمانا چند گردی گردش عنصر ببین
آب مست و باد مست و خاک مست و نار مست

حال صورت این چنین و حال معنی خود مپرس
روح مست و عقل مست و خاک مست اسرار مست

رو تو جباری رها کن خاک شو تا بنگری
ذره ذره خاک را از خالق جبار مست

تا نگویی در زمستان باغ را مستی نماند
مدتی پنهان شدست از دیده مکار مست

بیخ‌های آن درختان می نهانی می‌خورند
روزکی دو صبر می‌کن تا شود بیدار مست

گر تو را کوبی رسد از رفتن مستان مرنج
با چنان ساقی و مطرب کی رود هموار مست

ساقیا باده یکی کن چند باشد عربده
دوستان ز اقرار مست و دشمنان ز انکار مست

باد را افزون بده تا برگشاید این گره
باده تا در سر نیفتد کی دهد دستار مست

بخل ساقی باشد آن جا یا فساد باده‌ها
هر دو ناهموار باشد چون رود رهوار مست

روی‌های زرد بین و باده گلگون بده
زانک از این گلگون ندارد بر رخ و رخسار مست

باده‌ای داری خدایی بس سبک خوار و لطیف
زان اگر خواهد بنوشد روز صد خروار مست

شمس تبریزی به دورت هیچ کس هشیار نیست
کافر و مؤمن خراب و زاهد و خمار مست

#حضرت_مولانا
@Rumi_house 🌹 🌿
#خانه_ی_مولانا ❤️
Sohrab sepehri
<unknown>
@Rumi_house

🍃🌸🍃🌸
۱ اردیبهشت سالروز درگذشت
شاعر رنگها
#سهراب_سپهری گرامی 🙏

با اجرای
#دکتر_علی_احمدپور
🌿استودیو صفا
موسیقی متن: دکتر سهراب صفا

@Rumi_house
#خانه_ی_مولانا
Farhad - Koodakane
Telegram: @weed_lash
بوی عیدی، بوی توپ، بوی کاغذرنگی
بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو
بوی یاسِ جانمازِ ترمه‌ی مادربزرگ

هرروزتان، نوروز💕
🌷نوروزتان، پیروز🌸

@Rumi_house
#خانه_ي_مولانا
Forwarded from خانه ی مولانا (ali احمدپور)
@Rumi_house
‍ بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،
شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک،
                    ☘️☘️
نرم‌نرمک می‌‌رسد اینک بهار،
خوش به‌حالِ روزگار😊

بهار دل افروز و نوروزِ باستانی
بر شما همایون باد.
  علی  احمدپور
#ع_ی #ا_ر
    #عیار 🌷
Forwarded from خانه ی مولانا (ali احمدپور)
ای در دل من
میل و تمنّا، همه تو
واندر سر من
مایهٔ سودا، همه تو
هر چند به روزگار،
در می نگرم
امروز، همه تویی، و فردا
همه تو

#مولانا

🌸باآرزوی بهترینها
هرروزتان نوروز
💕نوروزتان پیروز🙏
@Rumi_house
#خانه_ي_مولانا
Forwarded from خانه ی مولانا (ali احمدپور)
🌸خدایا 🙏
🍀در این سال جدید
🌸قرار دلهای بیقرار باش
🍀فراوانی را در زندگی ما جاری کن
🌸وجودمان را لبریز از آرامش فرما
🍀ثروتهایمان را فزونی بخش.🙏

🌸الهی!قلبهایمان را سرشار از عشق و
🍀کلاممان را لبریز از محبت کن.
🌸انسانیت ما را کامل فرما و
🍀عقل و ایمان ما را زیاد گردان.

🌸خدایا به خاطر نعمتهای بی شمارت
تو را سپاس🙏سپاس🙏سپاس.😊

🌸🎊 سال نو مبارک🎊🌸
@Rumi_house
Audio
10 اسفند، زادروز شاعر بزرگ ایرانی "مهدی اخوان ثالث" گرامی باد 🙏❤️

@Rumi_house

تقدیم به شما: 👇
لحظه ی دیدار نزدیک است.. 😊

با اجرای
#دکتر_علی_احمدپور
🍃🌸🍃
شفیعی کدکنی زبان شعر اخوان را یکی از عالی‌ترین جلوه‌ها در شعر فارسی می‌داند و معتقد است: «او [در عصر ما] بزرگ‌ترین کیمیاگر زبان فارسی بود. کسی بود که با کلمات زبان فارسی طلا می‌ساخت و سکه می‌زد؛ سکه‌هایی که هیچ‌گاه از رواج نخواهد افتاد.»
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
خُشکید و کویر لوت شد دریامان
امروز بد و از آن بتر فردامان...

زین تیره‌دلِ دیوصفت مُشتی شمر
چون آخرتِ یزید شد دنیامان...

#مهدی_اخوان_ثالث


امروز دهم اسفند ماه زادروز مهدی اخوان ثالث متخلص به "م. امید" شاعر چیره‌دست و پُر آوازه کشورمان است.

از کتابِ شهریارِ شهرِ سنگستان، تالیفِ
#دکتر_علی_احمدپور


روحش شاد و یادش جاودان🌹

@Rumi_house
#خانه_ی_مولانا
Audio
@Rumi_house
صد وبیست سال بعد از حمله ی مغول،با قیام سربداران سبزوار،انتظار ایرانیانی چون#سیف_فرغانی به پایان می رسد:

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد

آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد

ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزیِ سنانِ شما نیز بگذرد

در مملکت چو غُرشِ شیران وفا نکرد
این عوعوِ سگان شما نیز بگذرد

آنکس که اسب داشت غبارش فرونشست
گَردِ سُمِ خران شما نیز بگذرد

این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسانِ شما نیز بگذرد

بادی که در زمانه بسی شمع‌ها بکُشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد

زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار، کاروانِ شما نیز بگذرد.

#سیف_فرغانی ، با خوانشِ #دکتر_احمدپور
@Rumi_house
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
ز بی‌خشمی و بی‌کینی، به غفران خدا
مانی
زهی حسن خدایانه، چراغ و شمع هر خانه

#مولانای_جان

«روز مادر
و روز زن گرامی باد»🙏😊🌷

زِهی:خوشا، چه خوباست
@Rumi_house
#خانه_ی_مولانا
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
بنابراین "اصلِ تغییر"اقتضا می کند که همه چی در حرکت و تبدیل و تبدّل باشد و روشنی از دلِ تاریکی متولد شود و تاریکی از دلِ روشنایی ؛ یا رحمت همراهِ غضب شود و غضب،همراهیِ ِرحمت کند و این چنین است که در وجود ما انسانها (به عنوان جزئی از وجود) وجوهِ الهی و شیطانی توامان هست حال به آنها که جنبه ی الهیِ شان قوی تر است می گوییم :نیکوکاران و اولیاالله ، در مقابل به آنها که وجهِ شیطانیِ شان غالبتر است می گوییم:بدکاران و شِرّیران؛ غافل از اینکه مرز یا فاصله ی میان خیر و شرّ ،مانند پلِ صراط، از یک تارِ مو هم کمتر است :

از منزل کفر تا به دین یک نفس است
وَز عالمِ شک تا به یقین یک نفس است

اگر بخواهم دقیق تر بگویم اصلا فاصله ای نیست،زیرا ‌"این جهان، جهانِ پیوستگی ست".#عیار (فتآمَّل)


@Rumi_house 🌸
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
فکرِ معقول بفرما گُل بی خار کجاست؟!
#حافظ

#دکتر_علی_احمدپور


شاید هیچ اصلی بزرگتر از "اصل تغییر" نباشد؛ این اصل ،حتی خداوند را هم در خود کشیده است؛ خداوندی که ارحم الراحمین است می گوید: "سَبَقَت رحمتی علی غَضَبی" .خداوند نیز گاهی ناگزیر از غضب است؛او مُنتَقِم نیز هست!
یعنی اگرچه پیشی گرفتنِ رحم بر غضب و یا افزون بودنِ مِهر نسبت به خشم ،خوب است و از صفات خداوندیست اما خشم و غضب هم جزوِ ناگزیرِ هستی است،و گاهی اقتضای خشم و غضب بیشتر از لطف و رحمت است؛از این روست که حضرت مولانا می فرماید:

در مقامی هست هم این زهر مار
از تصاریفِ خدایی خوشگوار

در مقامی زهر و در جایی دوا
در مقامی کفر و در جایی روا

وقتی رحمتِ خدا با غضبِ او کامل می شود،
وقتی چیزی در جایی کفر است و همان چیز در جای دیگر رواست ،وقتی فاصله ی خیر و شرّ از یک تار مو هم کمتر می شود من می گویم دیگر چرا جنگ و نزاع؟و چرا تنازع و ستیزه؟
تحمل در برابرِ خشم ، و یا آزار و اذیتِ زمین و زمان و زمانه ، اقتضای هستی است ، و بهترین راه رهایی از بسیاری رنج ها ، پرهیز از تعصبات است هم در جبهه ی خیر و همه در جبهه ی شر ؛ در واقع ،عاملِ جنگ و دشمنی ها غالبا متعصبانند از هر گروه و مذهب و دسته.
از این منظر ،بهتر می توان فهمید که چرا برخی عارفانِ بزرگ ،به شیطان یا همان ابلیس ،لقبِ سلطان العارفین داده اند! در تعالیمِ قدیمِ بسیاری از ادیان از جمله زرتشتیان می خوانیم که همواره جهان به دست اهوراییان و اهریمنان در تغییر و تبدّل است و هیچگاه تسلط نور بر تاریکی،  یا تاریکی بر نور تا جاودان نبوده است؛کیهان شناسانِ معاصر(در نظریه ای) اعتقاد به سیاهچاله هایی دارند که ستارگان بزرگ و درخشان را فرو می بلعند و از طرف ِ دیگر سیاهچاله ها خورشیدها و ستارگان و کهکشان های جدید و جوان متولد می شوند.
به گمان من فرق میان موحّدان و شیطان پرستان ، فرق میان "بفرما و بنشین و بتمرگ" هست یعنی اگرچه ما "فرماییدن" را نسبت به " تمرگیدن" بیشتر می پسندیم اما گاهی "بنشین" بهتر جواب می دهد چون در مورد برخی افراد، "بفرما و بنشین"،جواب نمی دهد. و اینجاست که به ظاهر، وجهِ شیطانی ما برجسته تر شده است؛اما در مقابل باید گفت که شیطان پرستان هم اگرچه "تمرگیدن" را نسبت به "فرماییدن" ترجیح می‌دهند ولی گاهی مجبور می شوند از "بفرما"به جای "بتمرگ" استفاده کنند ،و اینجاست که اشتراکِ میانِ شروران و نیکان پدیدار می شود!
درواقع شاید بتوان گفت:در قضایای مختلف، تفاوت و حتی اختلافِ میان نیکان و شرّیران ،ناشی از زمان و مکان  و زاویه ی دیدِ متفاوت آنان است.درست مانند حکایتِ فیل در تاریکی در مثنوی ، و لمسِ هر یک از اعضای پیل ، توسط دیگری ، و تمثیل آن ، به تخت و ستون و بادبزن ،از منظرِ آنها که دستشان بر پشت و پای و گوش او رسیده بود:

...از نظرگه گفتشان شد مختلف
آن یکی دالَش لقب داد این، الف

حضرت مولانا در مثنوی حکایتی دارد که بازگو کننده ی این واقعیت است که اگر به ظاهر برویم از معنا باز می مانیم همچون آن شخصی که از جانب پادشاه ماموریت داشت تا با سفر به هندوستان، از میوه های درختی بیاورد که حیات جاودان می بخشید . بعد از مدتها سفر و تحمل رنج و مشقّات فراوان ،و نا امید شدن از یافتنِ چنین درختی ، عاقبت با راهنماییِ پیری فرزانه در می یابد منظور از آن درخت ،علم و دانش بوده است و او به صورت رفته است.
در ادامه ی این حکایت مولانا تمثیلاتِ بسیار زیبایی را نقل می کند که همه حاکی از بروز اختلافات بر اثر ،زاویه ی دید یا نظرگاه های مختلف است مانند آن شخصی که ما او را پدر می خوانیم در حالی که همین شخص از نگاهِ پدرش پسر است و...:

آن یکی شخصی تو را باشد پدر
در حق شخص دگر باشد پسر...

صد هزاران نام و او یک آدمی
صاحبِ هر وصفش از وصفی عَمی...

اختلاف خلق از نام اوفتاد
چون به معنی رفت آرام اوفتاد

یا حکایت آن چهار نفر که سکه ای یافتند و هنگام خرج کردنش با یکدگر جنگی شدند زیرا  یکی فارسی زبان بود و انگور می خواست، دیگری عرب بود و عِنَب میخواست و سومی ترک بود و اُزم  تقاضا می نمود و چهارمی رومی بود و استافیل :

در تنازع آن نفر جنگی شدند
که ز سرّ ِ نام ها غافل بُدند

مشت بر هم می زدند از ابلهی
پُر بُدند از جهل و از دانش تهی

@Rumi_house 👇🌸
Forwarded from خانه ی مولانا (ali احمدپور)
#خاطره

جهانا همانا فسوسی و بازی
که‌ بر کس نپایی و با کس نسازی

حدود سال‌های ۶۹ یا هفتاد بود که در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل بودم و بنا به نیاز یا بهتر بگویم مشکلی که پيش آمده‌ بود محتاج بلکه درمانده ی مبلغی پول شده بودم.  از میان آشنایان ام در آن زمان،  دو نفر را برای قرض گرفتن و طرح مشکل ام مساعدتر می ديدم:اولی از دانشجویان بود و دومی از استادان.
طرح موضوع و تقاضای قرض برایم بسیار دشوار بود چون تا آن زمان هرگز کارم به جایی نرسیده بود که براي پول دستم به سمت افرادی غیر از خانواده ام دراز شود .
به هر تقدیر، آنچه به من جرأت داد و بالاخره مرا واداشت تا ابتدا به دوست و سپس به استادم رو بیندازم در درجه ی اول :گرمی و صمیمیتِ این دو بزرگوار بود نسبت به دیگران،و سپس احتیاج شدید من در آن برهه از زمان.
القصه تعذیرِ این دو بزرگوار به زیبایی هرچه تمامتر به من انتقال یافت اما از این که تقاضایم نتیجه نداشت و رویم به زمین خورده بود پشیمان بودم و غرورم نیز سخت جریحه دار شده بود.

آخر، قدیم ندیما همه چیز فرق می کرد و جوان های هم نسلِ من،نسبت به جوانانِ این روزها مأخوذ به حیاتر ، و در یک کلام،جوانمردتر بودند آنها می دانستند "سبیل به گرو گذاشتن" به چه معناست . چون بارها شنیده بودیم که فلان کس ،یک تار موی سبیلش را که نشانگر شرافت و مردانگی اش بود در لای قرآن می گذاشت یا به دیگری می داد تا همه بدانند که او اگر سرش برود حرفش نمی رود.

هرگز نفهمیدم چطور و توسط چه کسی(آن دوست یا آن استاد؟) قضیه ی وام خواستن و رو انداختنِ من ، به دکتر راشد محصل نیز انتقال یافت!؟
شادروانِ زنده یاد دکتر راشد محصل در پایان یکی از جلسات از من خواست در کلاس بمانم . استاد ،بدون پرسش یا پاسخی،به‌ طور کاملا غیر منتظره، مبلغِ مورد نیازم را در پاکتی گذاشته بود و جلوی من روی میز قرار داده بود. (مبلغی قابل توجه ، در پاکتی که با کاغذِ دفترش درست کرده بود) ....
او حتی نمی خواست دلیل احتیاج مرا بداند شاید چون فکر می کرد گفتنش برای من سخت باشد! ،بلند شد و در حالی که از کلاس خارج می شد ، فقط گفت:" نیاز نداشتم".

باور کردنش برایم دشوار بود چون تا اندازه ی زیادی خبر از اوضاع احوالِ نه چندان مساعدِ مالیِ استاد که رفت و آمدی به منزل ایشان هم یافته بودم داشتم.
زنده یاد دکتر راشد محصل را اگرچه در بعضی حوزه ها کم نظیر یا بی نظیر می یافتم مثلآ به لحاظ علمی ، یا به لحاظ آوردنِ شواهدِ امثال از متون نظم و نثر برای رفع تعقیدهای لفظی و معنایی، یا احاطه ی او به منابع کهن فارسی به عنوان یکی از بزرگترین کتابشناسانِ زبان فارسی اما فضل و کرم و اخلاق و منش و شرفِ حضرت استاد را لااقل تا کنون هرگز نمونه و نظیری نیافته ام و نام و یاد و آثار و برکاتِ ایشان بدون شک " تا ابد مانَد به گيتي یادگار " .
یکی از جملاتِ نغز و پر مغزی که در بسیاری از جلسات و مباحث و سخنرانی ها وِردِ زبانم می شود این ضرب المثل است که : "ملّا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل". و این را بهتر از هرکسی از حضرت استاد،شادروانِ جاویدنام،دکتر محمد رضا راشد محصل آموخته ام او که بزرگ منشی و سعه ی صدر  و مناعت طبع ، و در یک کلام، شرافت اش براستی "داستان زدنی" است.
روحش شاد و یادش گرامی ست.علی احمدپور #عیار

@Rumi_house 🌷🌸
Forwarded from خانه ی مولانا (ali احمدپور)
نیایش رو در زندگی تون کم‌کم به عادتی زیبا و دوست داشتنی تبدیل کنید که معدن انرژیست. #عیار
نیایش، فرصتی ست برای خلوت کردن با خودتان و هرآن چیزی که می خواهیدش جذب کنید،فرصتی ست برای پی بردن به راه و روش های درست،فرصتی ست برای اصلاح ، برای رشد، برای شرطی کردنِ حال خوش ِمان😊❤️

@Rumi_house 🌷🤲🙏
Forwarded from جامعه مدنی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
اما چه سود حاصل گلهای پرپر است

این #تخته_پاره ها که بدان #چنگ میزنید
ته مانده های زورق بر #خون شناور است

شمشیرهای کهنه خود را غلاف کنید
از #ذوالفقار شاه ولایت حیا کنید
بی شک اگر که تیغ شما ذوالفقار بود
هرچهار فصل سال همیشه بهاااااار بود...

#مردم به سحر و شعبده در خواب رفته اید
در این کویر تشنه پی آب رفته اید
تا کی در انتظار مسیحی دوباره اید؟
در جستجوی نور کدامین ستاره اید؟
#مردم برای هیبتمان آبرو نماند
فریاد دادخواهیمان در گلو نماند!

این روزها میطلبه... گوش کنید

«امیرحسین خوشنویسان سبزواری» متخلص به #بیداد_خراسانی ۱۱ سال پیش (۹۱/۴/۲۸) این غزل مثنوی را در انجمن ادبی امیرکبیر تهران خواند ...
غزل کامل بیداد🙏🙏🙏



#جامعه_مدنی👇
@jamey_e_madani
Audio
چهارم شهریور ماه
سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث
به یاد باد. ❤️🙏
@Rumi_house

تقدیم به شما: 👇
لحظه‌ی دیدار نزدیک است.. 😊

با اجرای
#دکتر_علی_احمدپور

🍃🌸🍃

شفیعی کدکنی زبان شعر اخوان را یکی از عالی‌ترین جلوه‌ها در شعر فارسی می‌داند و معتقد است: «او [در عصر ما] بزرگ‌ترین کیمیاگر زبان فارسی بود. کسی بود که با کلمات زبان فارسی طلا می‌ساخت و سکه می‌زد؛ سکه‌هایی که هیچ‌گاه از رواج نخواهد افتاد.»
Bar Gisooyat Ey Jan (ahaang.com)
Vigen
🎵🎵🎵@Rumi_house تقدیم به همراهان گرامی و یاران اهل دل ❤️
Forwarded from خانه ی مولانا (شادی گلستانی)
« کار و فعالیت، عمر را طولانی می کند.»#خانه_ی_مولانا

آیا دقت کرده اید که: در روز و ساعاتِ پُرکارتان، احساس می کنید که روزتان طولانی تر شده است؟!
در واقع کار و فعالیتِ زیاد، ایامِ تان را طولانی تر و دقایقِ عمرِتان را کِشدارتر و متنوع و معنادارتر می کند؛ به قولِ حضرتِ #عیار :« کار و فعالیت ، عمر را طولانی می کند.»🌷😊👍
@Rumi_house
Telegram Center
Telegram Center
Канал