📣در گفتگوی داوطلب با یک فعال مدنی:
«آیا مردم شجاعتر شدهاند و فعالان دیگر مثل قبل نمیترسند؟»
▫️احضار فلهای ۱۴ عضو انجمن صنفی معلمان سنندج، در آستانه سالگرد ژینا (مهسا) امینی! شورای هماهنگی تشکلهای صنفی
#فرهنگیان ایران با انتشار خبر احضار معلمان سنندجی نوشت که معلمان با اتهامهایی نظیر «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور»، «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» و «اخلال در نظم عمومی» مواجه و به دادسرای عمومی و انقلاب سنندج و دیگر نهادهای امنیتی احضار شدهاند. در یادداشتی دیگر در این منبع از قول نویسنده مهمان، فشار بر معلمان نشان ضعف و ترس دانسته شده و آمده است که
احضار معلمان، نشان
احتضار اقتدار حاکمیت در کنترل شرایط است، یعنی که دوران این گونه رفتارها به سر آمده است.
به گفته شورای هماهنگی، «پس از جنبش «ژن ژیان ئازادی»، بسیاری از
فرهنگیان و
#فعالان_صنفی معلمان کردستان از مزایای صنفی خود، از جمله رتبهبندی، محروم شدهاند و در ماههای اخیر، صدها پرونده با اتهامات گوناگون برای این فعالان صنفی در هیأتهای تخلفات اداری آموزش و پرورش، با همکاری مدیران نواحی و حراستها، تشکیل شده است.»
«محمد رضا مرادی، آرام ابراهیمی، صادق کنعانی، غیاث نعمتی، نسرین کریمی، مجید کریمی، صلاح حاجی میرزایی، فاطمه زند کریمی، کوروش عزتی، فیصل نوری، رضا طهماسبی، شهریار نادری، بهزاد قوامی و رزگار حیدری» در شمار معلمان احضار شده بودهاند.
بسیاری از مطالبهگران، احضار بیدلیل فعالان را در آستانه سالروز کشتار مهسا امینی دلیل بر ضعف و ترس کسانی دانستهاند که تلاش میکنند جامعه را به نقطه پیش از جنبش مهسا برگردانند ولی در تلاشهای خود ناموفق بودهاند.
آنان تاکید میکنند که «هر کجا افرادی بر مطالبات جمعی اصرار میکنند، محدوده بیشتری از آزادی اجتماعی و آزادی اقتصادی به حوزه نفع جمع افزوده میشود و کسان بیشتری از دستاوردها استفاده میکنند که
خود ممکن است با کوچکترین رویدادی به مطالبهگر تبدیل شوند.»
📣 آیا فعالان و دیگر مردم شجاعتر شدهاند؟ یک فعال مدنی در این باره به داوطلب گفت:
«زمانی، مثلا دو دهه پیش اگر یک نفر احضار میشد به شدت میترسید. ما در آن شرایط نمیدانستیم چه اتفاقی قرار است بیفتد و این خاصیت انسان است که از موقعیت ناشناخته بترسد. ما امروز بسیاری از فعالان مدنی و صنفی را میبینیم که بر سر حرف خود ایستادهاند، هزینه میدهند و میخواهند نقش تاریخی خود را ایفا کنند. آنان تمام سناریوهایی که پیش از این ترسناک قلمداد میشدند را پیش چشم مردم به نمایش گذاشتهاند و همه ما میدانیم که وقتی این سناریوها تکرار میشوند دیگر به اندازه گذشته ترسناک نیستند و قابلیت کنترل رفتار مردم را ندارند؛ چون شما بالاخره بر ترسهای خود خود غلبه میکنید؛ همانطور که ما در اوج بگیر و بنندها شاهد به وجود آمدن قشر تازهای از افرادی هستیم که بر حق انتخاب خود و حق بیان خود اصرار عجیبی دارند.
در عین حال مردم میبینند که زندگی به ظاهر عادی هم چندان نرمال نیست،
از سوی دیگر در سطح جامعه و فضای مجازی شاهد رفتارهایی هستیم که هر بار تلقی ما را از شجاعت به چالش میگیرند. این رفتارها گاهی حالت حقطلبانه دارد و گاهی هم به دلیل دلزدگی از وضعیت نابسامان کشور به صورت عصیانهای ساماننیافته و ظاهرا غیرحقطلبانه بروز پیدا کرده است.
به نظرم این روزها بیشتر مردم پس از عبور از فاز خشم ناگهانی، با تمام فشارها و مصیبتها، لابلای رفتارهای روزمره و در تاییدها و نقد همدیگر و حتی در سکوت خود به دنبال این هستند که همدیگر را در رفتار و گفتار پیدا کنند و دست کم در مورد یک مسئله جمعی که دغدغه اصلی آنهاست از هم تایید بگیرند که «من هستم، تو هم هستی؟» امروزه مردم به این اجماع رسیدهاند که با وجود فشارها، هرگز به دوره و فضای چند سال پیش برنخواهیم گشت.
✅ خبرها و مسائل کارگری را در
تارنمای داوطلب دنبال کنید.
@davtalaborg -
اینستاگرام -
توییتر