قلم بیداری

#شفاف
Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
♻️دشمن دانا بلندت می کند

آیا هنوز هم اعتراف به توانایی های دشمن اشغالگرِ کودک کش، به معنی سرسپردگی و همراهی و تأیید او است؟

مقدمه: زین پس جفا است که اجازه ندهند مردم و نیروهای جان برکف ما نسبت به توانایی های هر دشمنی بخصوص دشمن صهیونیستی، صحبت کند، تفسیر کند، تببین کند و حتی توانایی های او را درست تعریف کند، چرا که دشمن شناسی اولین گام مبارزه است.


یکم: وقتی به مراکز هسته ای ما #نفوذ شده و اطلاعات به سرقت می رود یا دانشمند ما ترور می شود یا مهمان در خانه ی خودمان #ترور می شود، پس بحث و تحلیل ماجرا از حوزه ی #اطلاع_رسانی، #شفاف_سازی و ممانعت از دروغ‌پراکنی و بزرگ نمایی دشمن، واجب و جهاد تببین است.
دوم: پذیرفتن این مطلب که #دشمن_صهیونیستی در حوزه ی نفوذ انسانی، الکترونیک و سایبرنتیک به قابلیت های بالایی دست یافته، باعث افزایش ضریب هوشیاری، پرکردن خلأ های امنیتی، بالابردن توان پیشگیری و مقابله می شود.
سوم: ترورهای صورت گرفته در ۲۷ شهریور در لبنان و سوریه، زنگ خطر برای تداوم حمله یا عملیات مشابه برای نیروهای خودی را به صدا در آورده است.
چهارم: وقتی حزب الله و ارتش لبنان آماده ی عملیات زمینی دشمن صهیونیستی می شوند و از جای دیگر و شکل دیگری به آنها ضربه وارد می‌شود، باید پذیرفت که لزوما صحنه ی نبرد، به شکل کلاسیک و تن به تن یا با بمب و موشک و پهپاد نیست؛ بلکه می تواند عملیات ترکیبی و پیچیده ی مدرن با ابزار پیش بینی نشده باشد.
پنجم: تشریح ماجرای لبنان توسط کارشناسان و فرهنگ سازی مقاومت، به معنی نا امیدی و ترس نیست بلکه می تواند در حوزه ی آگاهی رسانی و شفاف سازی بوده و با تشریح توان ضد تروریستی نیروهای خودی، امید به جبهه ی مقاومت و سرمایه های انسانی و مادی را افزایش دهد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: پرده پوشی و پنهان کاری دیگر جایگاه ندارد و باید مردم را آگاه و هوشیار کرد.
۲: مطالبه ی رویارویی بین المللی با این گونه ترورها باید به مطالبه ی عمومی در جهان اسلام بدل شود.
۳: بازخواست، تحریم و مجازات شرکت های تولید کننده ی هر وسیله ی الکترونیکی که از آن برای عملیات تروریستی استفاده می‌شود را به یک دعوای حقوقی در مراجع ذیصلاح تبدیل کنیم.

۴: گرچه از دست دادن #نیروهای_مقاومت یک ضایعه جبران ناپذیر بوده و باید آن را به مردم لبنان، سوریه و ایران تسلیت گفت اما، حالا که دشمن دانا، ما را بلند (هوشیار) کرده، باید از شیوه های عملیات انتحاری و چریکی و سرمایه گذاری برای آموزش ایدئولوژیک استشهادی دست برداشته و جوانان را به درجه ی نخبگی در علوم و فنون جدید که هزینه مقاومت در مقابل دشمن را کاهش و اثر بخشی آن را افزایش میدهد، هدایت کنیم.
۵: گرچه تبلیغ و ترویج خشونت و جنگ، محکوم است و باید از آن پرهیز نمود؛ لیکن باید بالا بردن امنیت ملی و حفظ تمامیت ارزی و توان انجام عملیات پیشگیرانه را در حوزه ی صلح طلبی و بازدارندگی ارزیابی کنیم.

۶: باید پذیرفت که #صلح_طلبی، #تنش_زدایی، برقراری ُسن_همجواری، تعامل سازنده با همسایگان و دیگر کشورها فقط از طریق تکیه به مردم و بالا بردن توان علمی آنها، توسعه ی همه جانبه ی پایدار، مبارزه با #فساد و نفوذ میسر خواهد شد.
یادمان باشد که ماجرای ۲۷ شهریور در لبنان می تواند هم ضربه به حزب الله باشد و هم عملیات فریب برای دور کردن اذهان مردم نسبت به وحشی گری بزرگتر.
دولت چهاردهم هیچ راهی ندارد مگر جلب اعتماد اکثریت هشتاد درصدی ها برای آماده باش نظامی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی با رفع موانع امنیت روانی جامعه و تامین آزادی و معیشت مردم.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

رضارضائی ۱۴۰۳/۶/۲۸

https://t.center/darvishane49
♻️وفاق ملی ناهمگون

رضارضائی ۱۴۰۳/۵/۳

آیا امکان دارد که از نا همجنس ها، ناهمرنگ ها و نا متجانس‌هایی که دارای اهداف و مقاصد مختلف هستند، یک گروه متجانس تحت عنوان #وفاق_ملی ساخت؟
مقدمه: بازی با کلمه‌ی "وفاق" عمری به درازای  بازی سیاسی با کلماتی مثل وحدت و همبستگی دارد و وفاق ملی نیز از آن اصطلاحات است که در ظاهر شامل همه‌ی جریانات فکری و گرایشات قومی و سیاسی می‌شود اما تا به منصه ی ظهور نرسد و آثار مثبت آن هویدا نشود، نمی توان در مورد آن قضاوت کرد.
یکم: کدام عقل سلیم حکم می‌کند که گروه مستبدان و خودکامگان با مطیعان و مجبوران به یک وفاق  می رسند؟
دوم: وقتی کسی برای احراز و کاندید شدن و پیروزی و حذف رقیب و به دست گرفتن قدرت ظاهری، از یک جای خاص حمایت شده، امکان ندارد که بتواند با افراد و گروه‌هایی که در این فرایند حذف شدند (عادلانه یا ظالمانه) بتواند حتی در یک مورد به توافق و وفاق برسد چون اولین مشکل #تعارض_منافع و دومین مشکل تبعیت است که وقتی پای منافع میان می آید، رنگ می‌بازد و به تمرد و طغیان بدل می شود.
سوم: وقتی فردی مدیون و وام‌دار  یک یا چند مرکز قدرت و ثروت و رانت است، غیر ممکن است که خود را نماینده مردم (اکثریت، اقلیت، رای داده و نداده) بداند مگر آنکه این مهم را کتمان یا فراموش کند.
چهارم: وفاق حول محورهای پذیرش سیستم های موجود، سیاست‌های کلان، قوانین مضر، نهادهای غیر پاسخگوی بودجه بر، دخالت‌های نظامیان، عدم حل مشکل قانون راهبردی و #برجام و #FATF و عدم توجه به معیشت مردم، وفاق در حفظ وضعیت موجود و تداوم آن است و به طور کلی در برگیرنده‌ی اصلاحات و تحول و حتی تغییرات اندک نیز نیست.
پنجم: وقتی وفاق ملی فقط برای قوه‌ی مجریه در دستور کار قرار گرفته و برای دیگر قوا و نهادها فقط توصیه و سفارش به همکاری وجود دارد، چنانچه با بدبینی کامل فرض کنیم که آنها نه به وفاق درونی خود رسیده‌اند و نه از نظر ذاتی با قوه‌ی مجریه امکان وفاق دارند، پس می‌توان بر اساس این پیش فرض، وفاق ملی را یک شعار شکست خورده‌ی قبل از تحقق ارزیابی کرد.
ششم: وفاق ملی به معنی هم اندیشی با چند نفر از اقلیت‌ها و یا بکار گیری چند خانم در مناصب حکومتی نیست، وفاق ملی باید با مردمی که می‌خواهند حامی دولت باشند انجام شود و این مهم فقط با #شفاف سازی، عمل به وعده‌ها، توجه به خواسته‌ی #اکثریت که انتخابات را #تحریم کرده و این را یک#کنشگری_مدنی_خشونت_پرهیز و دارای پیام " نه" است، می‌دانند، تحقق می‌یابد.
نظر این کنشگر مدنی: وفاق ملی یک شعار است که  ممکن است جنبش مردمی را به تاخیر بیاندازد و یا در آن خلل ایجاد کند.
در این صورت امیدهای اندک نیز به نا امیدی تبدیل می‌شود.
پس به جای آن باید وفاق ملی را در کنار مردم و خاسته‌های مردم قرار گرفتن، تعریف کرده و آن را تنها راه نجات ملی بدون خشونت و بدون براندازی دانست که امکان عبور از ناکارآمدی‌ها و سلطه گری را فراهم و آینده‌ی نیک برای ملک و ملت را در فضایی آرام فراهم می‌آورد.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️مدعیان تریبونی و معترضان خیابونی

رضا رضائی 27 آبان ماه 02

وقتی حکومت‌نظامی شد، خیابان را ترک کنیم؟
در سال 57 بدنبال تظاهرات خیابانی چند صد هزار نفری، حکومت نظامی اعلام شد اما دو تاکتیک دیگر در پیش رو داشتیم، خانه و خیابان.
عده‌ای بر بام خانه‌ها و روی دیوارها شعار می‌دادند و دیگران را به ادامه‌ی مبارزه دعوت می‌کردند و عده‌ای نیز با تجمع در خیابان‌ها، اعتراضات خود را به مقابله و رویارویی می‌کشاندند.
در نهضت #زن_زندگی_ آزادی از هر دو تاکتیک استفاده شد؛ اما هزینه‌ی اعتراض با هدایت و مدیریت تریبون‌داران، آن‌قدر بالا رفت که پشت‌بام و خانه و خیابان رها شد و طی یک سال گذشته بعد از جنبش #مهسا، عمده‌ترین فعالیت #اعتراضی در بستر فضای مجازی به نوشتن مقاله و رنج نامه و انجام مصاحبه و ارائه‌ی اخبار و تحلیل تبدیل گردید.
این روند نشان می‌دهد که برای متفکران و پیشتازان جنبش #مهسا، این خردمندانه‌ترین تصمیم بوده؛ اما یک چیزی کم است، یعنی بدیلی برای خانه و خیابان باید معرفی شود که راه نهضت اعتراضی مؤثر مردم باز شود چرا که آن فعالیت‌ها در بستر فضای مجازی در افزایش خرد جمعی مؤثر بود؛ اما برای تحقق اهداف کم بود.
تکلیف انتخابات و بازی در زمین تمامیت‌خواهان که حتی نیروهای جناح خودشان را حذف می‌کنند مشخص است، تکلیف اعتراضات خشونت‌آفرین نیز با خردمندی منتفی شد پس به نظر می‌رسد که راه‌ها و تاکتیک‌های فشار حداکثری با #افشاگری، #شفاف‌_سازی، #عدالت‌_خواهی، #جمهوری‌_خواهی، #آزادی‌_خواهی و انتقاد و نقد به هر شکل و با هر وسیله‌ای تنها راه رهایی مردم گرفتار در چنگ فساد و ناکارآمدی است که بی شک حاصل و خروجی آن، تضعیف #خالص سازان، تفکر انحرافی – ضد میهنی، #فاسدان و غارتگران مسلط شده بر کشور است که آن فعالیت ها نیز به‌نوعی تصرف خیابان اندیشه و خرد محسوب می‌شود و با هیچ #حکومت_نظامی قابل انسداد نیست.
ولی غافل نباشیم که مطالبه گران مردمی در تیررس حبس و حذف قرار می‌گیرند و خوب است که مردم با حمایت از آنها و کنشگری آنها، هزینه‌ی مقابله با اعتراضات را کاهش داده و صحنه را به دست بگیرند تا بهمن ظفر فرابرسد.

پاینده باد ایران آزاد و آباد.

https://t.center/darvishane49