♻️انقلاب، فضیلت، دیکتاتوری
مروری بر یک دوره کوتاه از انقلاب فرانسه
جمهوری اول فرانسه (۱۸۰۴-۱۷۹۲) را می توان یکی از پرحادثه ترین و عبرت آموزترین دوره های تاریخ سیاسی جوامع دانست که مرور آن می تواند درس های بزرگی به سیاست ورزان و دانشجویان سیاست بدهد.
یکی از این بازه های زمانی در همین دوره جمهوری اول، از سال ۱۷۹۳ یعنی کمتر از شش سال پس از انقلاب آزادیخواهانه فرانسه است که تا یازده ماه بعد، بیش از سیصد هزار نفر بازداشت و چهل هزار نفر به نام انقلاب و آزادی گردن به شاهکار تازه دکتر گیوتین دادند تا انقلاب اول فرانسوی ها رنگ خون گرفته و به عصر ترور مشهور شود.
علت این امر رقابت قدرت میان گروه های سیاسی بود که خواهان مصادره آرمان های انقلاب تازه به نام و کام خود بودند.
مهمترین آنها گروه های زیر بودند:
سلطنت طلبان: که میکوشیدند شاه را به قدرت برگردانند.
اعتدالیون: که خواهان حکومتی مشروطه مشابه انگلستان بودند.
جمهوری خواهان میانهرو : که خواستار حکومت جمهوری بودند.
جمهوری خواهان تندرو : که خواستار واژگونی خشونتبار نظام موجود با یک انقلاب و اعلام جمهوری بودند.
در این میان جمهوربخواهان تندرو به رهبری «ماکسیمیلیان روبسپیر» قدرت را قبضه کرده و جمهوری انقلابی را سامان بخشیدند و طی یازده ماه با راه اندازی دو کمیته «نجات ملی» و «امنیت عمومی» سایر گروه های رقیب را با خشونت کنار زده و ضدانقلابی ها را با گیوتین مواجه ساختند.
روبسپیر یک جوان انقلابی بود که لباسی آبیرنگ میپوشید و برای
تصفیه فرانسه از عناصر ناپاک احساس رسالت می کرد.
او که از سوی فرانسوی ها به «
فسادناپذیر» مشهور بود در خانهای مـحقر مـتعلق به یک نجار زندگی میکرد، به مادیات، پول و زن بیاعتنا بود.
وی حاضر بود سـه چـهارم مردم فرانسه را نابود کند تا به کمک افراد منزهی که باقی میمانند، حکومت تقوی و فـضیلت را بـرقرار سازد.
مجمع ملی ۱۷۹۳ قانونی به نام «قانون مظنونان» را به تصویب رساند که طبق آن امکان بازداشت و محاکمه هرکسی را به صرف سوء ظن فراهم می کرد.
روبسپیر از تصویب این قانون شادمان شد و گفت: «اکنون رودی از خون فرانسه را از دشمنان جدا می سازد.»
این قانون منجر به اعدام ۲۲ تن از رهبران سایر گروه های انقلابی همچون ژرژ دانتون، رهبر انقلابی و قهرمان دفاع از حقوق طبقات فقیر و لاووازیه، شیمیدان مشهور فرانسوی شد؛ همان که پس از صدور حکم اعدام، برای انجام آزمایشهای علمی خود تقاضای مهلت نمود ولی قاضی پاسخ داد: جمهوری انقلابی فرانسه دیگر به شیمیدان نیاز ندارد.
روبسپیر در یکی از آخرین نطق هایش
در مجمع ملّی (۵ فوریه ۱۷۹۴) با عنوان گزارشی در مورد اصولِ اخلاقِ سیاسی از ضرورت همراهی فضیلت و ترور چنین می گوید:
«اگر ویژگی دولت مردمی در دورهٔ صلح، فضیلت است، ویژگی دولت مردمی در دورهٔ انقلاب، بطور هماهنگ و در آنِ واحد، فضیلت و ترور میباشد؛ فضیلت که بدون ترور محکوم بفناست، ترور که بدون فضیلت عقیم و سترون است. ترور چیزی بجز عدالتِ سریع، شدید و انعطافناپذیر نیست و در نتیجه تجلی فضیلت است. ترور حتّی یک اصل ویژه هم نیست؛ بلکه برآیند ایدهٔ کلّی دموکراسی است که در قبال آنیترین نیازهای وطن ما اِعمال میگردد.»
روبسپیر و همفکرانش سرانجام در حالی که برای تصویب یک قانون جدید برای اعدام مخالفان تلاش می کردند در ۲۶ جولای با چالش برخی همراهان خود در مجلس مواجه شدند و ۲۷ جولای به زندان افتادند و روز ۲۸ام ۱۷۹۴ زیر تیغ گیوتین رفتند.
روی سنگ قبر روبسپیر که در زمان مرگ تنها ۳۶ سال داشت نوشتند: ای عابر! بر مرگ من گریه نکن، زیرا اگر من زنده بودم تو مرده بودی.
اندکی بعد جمهوری فرانسه با روی کار آمدن ناپلئون بناپارت، تجربه تازه ای از دوران ترور را تجربه کرد.
#حکمرانی_شایسته#سرمایه_اجتماعیhttps://t.center/darvishane49