قلم بیداری

Канал
Логотип телеграм канала قلم بیداری
@darvishane49Продвигать
10,25 тыс.
подписчиков
407
фото
302
видео
3,42 тыс.
ссылок
باریکه ای بسوی مدنیت ح-درویشی
К первому сообщению
♻️برابر اخبار رسیده حدود یک سوم از موشک ها به مراکز نظامی و لجستیکی ارتش اسراییل برخورد کرده است.

ازاصابت قرار دادن مناطق مسکونی پرهیز شده است.
احتمال پاسخ اسراییل با همکاری آمریکا تا دو سه روز آینده قطعی است.

فقط مجریان تلویزیون و افراطی ها مانند ۷اکتبر پارسال چندان خوشحالی نکنند و‌جوگیر نشوند.

#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️موشک باران اسراییل به روایت تصویر دو پیام دارد

در ابتدا سوراخ کردن گنبد آهنین و سپس تو دهنی به پایداری ها و تندروهای افراطی ،
قابل توجه دشمنان پزشکیان و دولت وفاق ملی، این عملیات در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد.
اگر چه فردا چون خوارج و آفتاب پرستان رنگ دیگری عوض می کنید.

https://t.center/darvishane49
  ♻️به چه معنا "دفاع از خود"، ورود به جنگ را موجه می‌کند؟

همان گونه که پیش از این آمد، یکی از دلایل موجه برای ورود به جنگ، "حق دفاع از خود" است. جنگ مشروع، جنگی است که در دفاع از خود و در برابر تهاجم کشوری دیگر رخ می‌دهد. در سطح فردی نیز موضوع "دفاع از خود"، اصلی اخلاقی، عقلایی و قانونی به منزله‌ی یک حق شمرده می‌شود. اما حق دفاع از خود، واجد شرایطی است که باید در باب آن‌ها تامل و دقت نظری نمود.

"حق دفاع از خود"، چگونه حقی است؟ در چه شرایطی می‌توان از این حق استفاده کرد؟

در ابتدا باید "دلیل کافی" را از "عادلانه بودن واکنش"، تفکیک کرد. زیرا دو اصل متمایز از یک‌دیگرند که نباید با یکدیگر خلط شوند. "دلیل کافی"، ناظر به علت واکنش و "عادلانه بودن"، با کیفیت واکنش مرتبط است. به سخن دیگر، "دلیل کافی" به پرسش از چرایی و "عادلانه بودن" به پرسش از چگونگی رفتار می پردازد.
به عنوان مثال، اگر شخص "الف"، به نیت دزدی وارد خانه‌ی شخص "ب" شده باشد، شخص "ب"، حق دارد مطابق با اصل دفاع از خود، در برابر دزد بایستد (شرط کفایت دلیل). اما این رویارویی، شرایطی دارد که قانون‌گذار آن را برشمرده است (شرط عادلانه بودن رفتار). مثلا، اگر دزد فاقد سلاح سرد و گرم باشد و با صاحب‌خانه گلاویز نشده باشد، صاحب خانه حق ضرب و شتم و یا زخمی کردن دزد را ندارد و اگر به او آسیبی بزند، قانونا مسئولیت دارد. صرف ورود دزد به خانه، کفایت نمی‌کند که صاحب خانه، با او هرگونه معامله‌ای نماید. به عبارتی دیگر، صاحب خانه باید دلیل کافی برای برخورد خشن با دزد را به دادگاه ارائه دهد. در غیر این صورت، مرتکب فعل مجرمانه‌ای شده است. حتی اگر دزد بعد از زخمی کردن صاحب‌خانه و یا حتی کشتن او، بتواند فرار کند، شخص مضروب و یا اولیا دم نمی‌توانند در پی دزد باشند و او را در جایی بیابند، زخمی کنند و یا بکشند. آن‌ها برای احقاق حق باید به مراجع ذیصلاح مراجعه نمایند.

علاوه بر این، بر اساس آن چه در شروط دفاع مجاز از خود آمده است، این نکته حائز اهمیت است که شخصی که مدعی دفاع از خود است، نباید در تحریک دیگری برای دست زدن به عمل مجرمانه نقش داشته و یا در برانگیختن او دخالتی کرده باشد. زیرا دخالت و اثرگذاری بر دیگری، سبب اسقاط حقانیت "دفاع از خود" می‌شود.

  "دلیل کافی"، اصل اخلاقی است که نشان می‌دهد صاحب خانه به نحو اخلاقا مجاز، حق مقاومت و یا ستیز دارد. همین را می‌توان در باب نزاع بین‌الملل نیز توسعه داد. به عنوان مثال، ماده‌ی ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، بر اساس اصل اخلاقی"دفاع از خود"، برخورد و مواجهه‌ی نظامی حکومت‌ها را در برابر مهاجم مسلح به رسمیت می‌‌شناسد و از آن به عنوان دفاع مشروع یاد می‌کند. اما توسل به نیروی نظامی و دفاع از خود را با شرایطی محدود و کنترل می‌کند. در این دیدگاه، دفاع مشروع، دفاعی است که با سرعت، هم‌زمان و یا فورا پس از آن و متعاقب تهاجم صورت پذیرد. طبق مواد منشور سازمان ملل، دفاعِ به تاخیر افتاده با فاصله ی زمانی زیاد، "دفاع از خود محسوب نمی‌شود، بلکه صورتی از رفتار تلافی‌جویانه و کنشی انتقام‌جویانه به حساب می‌آید که از نظر حقوقی ممنوع است.

طبق این منشور، مفهوم "اقدام تلافی‌جویانه"، با مفهوم "اقدام برای دفاع از خود"، دو مفهوم و معنای متفاوت دارد که حساب هر کدام از دیگری جداست. و نیز از منظر حقوقی، دو رفتار با دو پیامد مختلف است. هم‌چنین، مبتنی بر آن چه اشاره شد، دخالت، اثرگذاری و تحریک دیگری در برانگیختن و تهاجم، موضوع "دفاع از خود" را اخلاقا با مشکل مواجه می‌کند

داشتن دلیل کافی و اخلاقی برای هدف عادلانه، نخستین و قطعا مهمترین شرط ورود به جنگ عادلانه است. "دفاع از خود" در برابر مهاجم مسلح بدیهی‌ترین کنش انسانی است و برای اثبات آن نیازی به استدلال نیست. اما آیا مفهوم "دفاع از خود"، مفهومی واضح و روشن است؟ دفاع نظامی و برخورد قهرآمیز در برابر چه چیزی موجه است؟

" الگزاندر موزلی"(در مقاله‌ی جنگ عادلانه)، مدعی است که "تازمانی که تعریفی از تهاجم بدست ندهیم، این منع تهاجم، مبهم و پا در هوا باقی می‌ماند."

🔻 "موزلی"،  چهار گونه تهاجم را از یک‌دیگر تفکیک می‌کند تا محل مناقشه را ایضاح نماید:

❗️۱. تهاجم مادی، مثل تجاوز به مرزهای یک کشور
❗️۲. توهین یا شکستن شرف و غرور ملی
❗️۳. تحریم تجاری و لطمه زدن به اقتصاد
❗️۴. ممانعت از رشد و شکوفایی کشور یا نقض عدالت

از میان موارد چهارگانه، در نهایت "موزلی"، صرفا تهاجم اول، یعنی تهاجم نظامی به مرزها را علت موجه برای ورود به جنگ با دیگری می‌داند و آن را یگانه دلیل کافی و عادلانه معرفی می‌کند. بقیه موارد گرچه تهاجم‌اند، اما دلیل موجه برای ورود به جنگ محسوب نمی‌شوند.

✔️ خلاصه آن‌که وقتی سخن از "دفاع از خود" می‌گوییم باید مشخص کنیم متعَلَق این "خود"، چیست. دفاع از کدام خود؟

✍️ علی زمانیان - ۱۱ / ۰۷ / ۱۴۰۳
https://t.center/darvishane49
خدا كند انگورها برسند
جهان مست شود
تلوتلو بخورند خیابان‌ها
به شانه‌ی هم بزنند رئیس جمهورها و گداها...

مرزها مست شوند،
برای لحظه‌ای
تفنگ‌ها یادشان برود دریدن را
كاردها یادشان برود بریدن را،
قلم‌ها آتش را آتش‌بس بنویسند.

https://t.center/darvishane49
♻️مکتب عوام گرایی

👈همه انسان‌ها با هم برابر هستند، منابع بی‌شمار است، همه باید سهم یکسانی داشته باشند، ثروتمندان همه ابزارهای قدرت را در اختیار دارند، جهان در دست سرمایه‌داران است و سیستم سرمایه‌داری عامل بدبختی بشر محسوب می‌شود.


🔸اینها گزاره‌هایی است که در ابتدا درست به نظر می‌آید؛ اما چون در عمل پیاده می‌شود، جز ناکارآمدی و فساد نتیجه‌ای ندارد. در ابتدا پیام‌های سوسیالیسم چون ساده و مبتنی بر غریزه است، طرفداران زیادی جذب می‌کند و در سخنرانی‌های انتخاباتی و گرایش‌های حزبی پوپولیستی مطرح می‌شود. به محض آنکه نخبگان و فعالان سیاسی و احزاب استخوان‌دار با سابقه‌ای نباشند که واقعیت سیاست و اقتصاد را درک کرده باشند و مردم را آگاه کنند، سیاست به دست عوام‌گرایان خواهد افتاد. وقتی که سرمایه نباشد، امکانی برای ساختن و آبادانی وجود ندارد. سرمایه فعالیت دانشگاه‌ها را تضمین و پشتوانه مالیاتی برای امور حاکمیتی است. صاحبان سرمایه اغلب جویای راهکارهای خلاق هستند و بازار مبتنی بر رقابت، سلسله‌مراتب طبیعی بر جامعه حاکم خواهد کرد. شهروندان هر چه شعار دهند که باید برابر باشند، شعار آنها به‌دلیل بهبود وضع خود برای تحرک طبقاتی است؛ چرا که انسان‌ها هویت و زندگی خویش را بر تمایز و تفاوت تنظیم می‌کنند. شعارهای سوسیالیستی حتی زمانی که موفق شوند دشمنی به نام لیبرالیسم خلق می‌کنند و بدون آنکه مبانی، نهادها و فنون سیاست‌گذاری علمی را بدانند، تنها شعار می‌دهند.


🔹سوسیالیسم منابع را می‌گیرد و بی‌حساب و کتاب آنها را توزیع می‌کند. در همه جوامع اشتهای سیری‌ناپذیری برای کسب منابع بدون زحمت وجود دارد. و این‌چنین مالکیت به خطر می‌افتد. مالکیت که از بین رود آنچه به فعالیت‌های اقتصادی، رقابت و تلاش خستگی‌ناپذیر در امر معاش مربوط است به سمت رانت‌خواری و سواری‌گیری مجانی حرکت می‌کند. هر گروه و صنفی خود را لایق امتیازها و بهره‌مندی‌ها فرض می‌کند؛ چون بازاری برای رقابت وجود ندارد و حکومت بزرگ در همه زمینه‌ها مداخله‌گر می‌شود. مرگ و زندگی و همه فعالیت‌های اقتصادی به‌صورت تصدی‌گری در اختیار حکومت است و این‌چنین است که جامعه به لحاظ قدرت اقتصادی و شهروندان به لحاظ اعتماد به نفس در غیبت مالکیت تنزل جایگاه پیدا می‌کنند. دولت قدرتمند و جامعه‌ای ضعیف با بوروکراسی مانع هر سیاست تحول‌خواهانه‌ای می‌شود. به تدریج منابع هدر می‌رود، کار و فعالیت‌های اصلی معیشتی ارزش خود را از دست می‌دهد، خدمات بی‌کیفیت می‌شود و در نهایت از دولتمردان تا شهروندان به انسان‌هایی ناراضی تبدیل می‌شوند. سوسیالیسم قواعد بازی منصفانه و رقابت طبیعی را به نفع بردگی و نابودی عزت نفس انسان‌ها به هم می‌زند.


🔸هر کشوری که راه توسعه و سیاست‌گذاری‌های خود را بر مبنای اندیشه‌های مارکس قرار داد، نتوانست از سیاه‌چاله‌های فساد، استبداد، بوروکراسی سنگین و جامعه‌ای ضعیف خارج شود. سوسیالیسم آنچه طبیعی، سنتی و مبتنی بر قواعد تاریخی است بر هم می‌زند و به جای آن قواعد مبتنی بر عدم قطعیت را جایگزین می‌کند. اقتصاد برآمده از اندیشه‌های انتقادی و پسامدرن جز آشفتگی نتیجه‌ای نخواهد داشت و این رسم تاریخ است که با قواعد علمی نمی‌توان جنگید. منابع بی‌پایان نیستند، انسان‌ها در واقعیت به لحاظ سرمایه، هوش و توانایی نابرابر هستند و تنها رقابت سالم می‌تواند شایسته‌ها را در جایگاه بهتری قرار دهد. هرگونه مداخله سلیقه‌ای به اسم عدالت، دلرحمی، اخلاق که آن هم در پس ماجرا برآمده از منافع حزبی و صنفی است، تنها سیستم را از حالت تعادل خارج می‌کند. نتیجه سوسیالیسم خلق بوروکراسی قدرتمند و شهروندانی بی‌تفاوت است به‌ نحوی‌ که حکومت اغلب وظایف حاکمیتی خود را رها می‌کند و به تصدی‌گری در اقتصاد و سایر حوزه‌های شهروندی مشغول می‌شود.

دکتر روح الله اسلامی

https://t.center/darvishane49
♻️واقعیات نزدیک به حقیقت اسراییل

۱- اسراییل نابود شدنی نیست  اوبرای موجودیتش می جنگد نه برای بسط ایدیولوژی ؛

۲- اسراییل خشت اول را درست و مهندسی شده کار گذاشته است .

۳- اسراییل را توسعه متوازن ، راهبری می کند.

۴- اسراییل بر روی اسب برنده شرط بسته و بدان تکیه دارد.

۵- اسراییل گذشته را فرا راه آینده کرده است .

۶- اسراییل قدرت سوم منطقه است. و چه بسا نزدیک شدن به رتبه اول در منطقه ؛

۷- اسراییل بیش از آنکه حرف بزند عمل می کند.

۸- اسراییل دست برتر آخرین تکنولوژی و اطلاعاتی در منطقه و حتی جهان ؛

۹- برگ برنده اسرائیل پس از دارا بودن تجهیزات راهبردی و کار ساز  وجود وفاق ملی در مقابل هرگونه تهدید ( پشتوانه متحد مردمی ) ؛

۱۰- بازیگری مکار وبا فراست در مقابل هرگونه تهدید و فشار (یک راهبرد در میدان و سیاست )؛

#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️تحلیل وپیش بینی سال گذشته #زیبا_کلام از اوضاع کنونی اسرائیل و ایران
https://t.center/darvishane49
♻️درباره پیام نتانیاهو!

صابر گل عنبری

در بحبوحه یک جنگ ویرانگر در غزه و لبنان، حملاتی دیگر در سوریه و یمن و احتمال آغاز حمله زمینی به لبنان در ساعات و روزهای آتی، بنیامین نتانیاهو امروز طی کلیپی به زبان انگلیسی مردم ایران را خطاب قرار داد که سه محور داشت؛ تحریک ملت ایران علیه حاکمیت؛ القای این نگاه به مردم که اسرائیل میان آن‌ها و نظام حاکم تفکیک قائل است و این که اسرائیل را "همراه" و"حامی" ایرانیان معرفی کند.

اما مهم‌تر از محتوای کلام نتانیاهو که اگر هم بیان نمی‌کرد، واضح و روشن بود، کنکاش هدف او از این اقدام در این شرایط است. صرفا انجام عملیاتی روانی در تتمه تهدیدهای اخیر خود علیه ایران یا وانمود این که تهدیدها در سازمان ملل علیه مردم ایران نبوده و حکومت مقصود او بوده است یا مقدمه‌سازی برای برنامه‌ای که در سر دارند؟

در این شرایط جنگی هیچ سناریویی را به ویژه بدبینانه‌ترین آن‌ها را نباید از نظر دور داشت. فقط چند روز دیگر تا سالگرد حادثه هفتم اکتبر یا طوفان‌الاقصی مانده است و نتانیاهو در این سالگرد به جای مراسم ماتم و عزا می‌خواهد احساس جشن و شادی را به جامعه اسرائیل تزریق کند و جنگ لبنان، ترورها و تسریع در حمله زمینی نیز بی‌ارتباط با آن نیست.

اما بسیار بعید است که اسرائیل اگر هم بخواهد، قبل از رساندن جنگ لبنان به نقطه‌ای اطمینان‌بخش و رضایت‌بخش اقدامی علیه ایران بکند. تقریبا می‌توان گفت هر گونه تحرک اسرائیل در منطقه در آینده بستگی به سرنوشت جنگ لبنان دارد.

بعد از آن هم راه‌اندازی جنگی علیه ایران بدون آمریکا بسیار بعید است و آمریکا نیز به ویژه در این شرایط انتخاباتی و قبل از رساندن جنگ اوکراین به نقطه شکست روسیه محتمل نیست که بخواهد جنگی گسترده در خاورمیانه (منبع انرژی جهان) راه بیندازد.

سیاست آمریکا پس از جنگ غزه در کنار گستراندن چتر حمایتی برای اسرائیل و دادن نوعی آزادی عمل به آن، به انحای مختلف در حال مدیریت و کنترل شرایط و مهار کنش طرف مقابل برای جلوگیری از وقوع چنین جنگی است و البته ایران هم تا امروز نشان داده است که به هیچ وجه تمایلی برای حرکت در این مسیر ندارد.


کلا جنگ علیه ایران در این شرایط بسیار بعید است، فعلا آمریکا به دنبال این است دو جنگ کنونی را به نفع اسرائیل به سرانجامی برساند و معطوف به آن، اسرائیل را محور نظم امنیتی جدیدی در منطقه‌ قرار دهد و با تکمیل پروژه عادی‌سازی حلقه محاصره ژئوپلیتیک را تکمیل کند.

اما حملات موردی اسرائیل علیه ایران دور از انتظار نیست، و آن هم دو نوع حمله؛ نخست این که اگر اسرائیل بنا به اطلاعاتی به این جمع‌بندی نهائی برسد که تهران تصمیم به پاسخ گرفته است، بعید نیست که قبل از آن دست به حملاتی پیشدستانه به نقاط مبدا حملات ایران بزند؛ مانند اتفاقی که در لبنان لحظاتی قبل از عملیات اربعین افتاد.

اما نوع دوم حملات احتمالی اسرائیل می‌تواند علیه تاسیسات هسته‌ای ایران باشد که آن هم بعید است که قبل از روشن شدن سرنوشت جنگ لبنان اتفاق بیفتد. کما این که بعد از آن هم چنین حمله‌ای تا حدودی می‌تواند بستگی به برآورد نهایی اسرائیل درباره میزان توانایی خود و آمریکا برای مهار پدافندی پاسخ موشکی و پهپادی گسترده ایران دارد.

از این رو، احتمالا اسرائیل برآورد خود از نتایج مقابله با حملات موشکی و پهبادی قبلی ایران در عملیات «وعده صادق» را به عنوان یک سنجه مهم در نظر بگیرد. اما به نظر نگارنده اگر ایران قصد پاسخ به ترورهای اسرائیل را به زودی داشته باشد و اسرائیل و متحدانش بتوانند با پدافند چند لایه خود این حملات را دفع و یا آسیب ناشی از آن را به حداقل ممکن برسانند، یا خود اسرائیل حملات پیشدستانه‌ «موفقی» برای خنثی کردن پاسخ ایران انجام دهد، می‌توان گفت که اسرائیل برای اقدام علیه تاسیسات هسته‌ای و نظامی ایران جری‌تر خواهد شد و احتمال آن به شکل چشمگیری در آینده افزایش می‌یابد.

بنابراین اگر قرار بر پاسخ است، تنها در صورتی می‌تواند مانع اقدام متقابل "جدی" اسرائیل شود که علیه اهداف نظامی آن بسیار موثر باشد؛ به گونه‌ای که تغییر شکل گرفته در ادراک آن را تعدیل کند. در غیر این صورت می‌تواند مشوق اسرائیل برای اقداماتی آفندی شود.

https://t.center/darvishane49
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♻️جنگ روانی نتانیاهو در گفتگو با مردم

۱- او و‌ تیمش به خوبی اوضاع داخلی ایران را رصد کرده اند.
۲- در غفلت و کم‌ کاری حاکمیت طی دهه های گذشته و شکاف ایجاد شده بین مردم و حاکمیت دستمایه جسارت او شده است.
۳- قطعا پیام نتانیاهو به مردم ایران از همان نوع پیام های دشمنان از جمله صدام است.
۴- نتانیاهو دستش به خون هزاران هزار انسان آلوده است آیا می تواند ادای نجات بخش ها را در آورد ؟!

#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
♻️«بلای خانمان‌سوز کینه»

آنکه از مرگ انبوه فلسطینی‌ها و اینک شهادت حسن نصرالله مسرور شده، دلی مملو از کینه دارد. می‌توان کنارش نشست، با آنچه او را اینهمه کینه‌ورز کرده همدلی کرد. بی‌تردید تن و جانش از زخم ناشی از سرکوب و تحقیر آزرده است.
از تعداد این دل‌های پرکینه و مسرور کسی خبر ندارد. اما هر چه بیشتر باشند، بیشتر باید از آینده ترسید. آنها با نظام جمهوری اسلامی مخالف‌اند، اما نه تنها به مخالفت‌هاشان نباید امیدی بست، بلکه هر کدام یک مین خطرناک بر سر راه تقویت زندگی مدنی، آزادی و نظم دمکراتیک‌اند.
تنها دلی می‌تواند چراغی فراراه آینده برافروزد، که حقیقتاً ضد سلطه باشد. سلطه هر کجا که هست، روح و روانش را بیازارد. برای هر کس که علیه سلطه عمل می‌کند احترام قائل شود و برای مرگ‌شان سوگوار باشد. برای گشودن افق فردا کافی نیست با وضع موجود مخالف باشیم. باید اطمینان حاصل کنیم چاله عمیق‌تری فراراه مردم نکنده باشیم.
مردم فلسطین و لبنان علیه سلطه بی‌مهار یک کشور یاغی به نام اسرائیل دست به مبارزه زده‌اند. می‌توان الگوهای رفتاری و شناختی آنها را موضوع بررسی و نقد قرار داد و با برخی از اقدامات مخالف بود. اما نفس وجود آنها و تداوم عمل و مبارزه‌شان، از بزرگی روح انسانی حکایت دارد.
تنها دلی پایگاه امن برای عشق به آزادی است، که هر مبارز برای رهایی از سلطه را می‌ستاید. از کوچه و خیابان کشور خودمان تا هر کجا و هر کس در هر کجای دیگر جهان.
سید حسن نصرالله در لبنان مظهر پایان بخشی به برتری‌جویی اسرائیل و تحقیر مدام مردمان لبنان طی دهه‌های متمادی بود. مردمان و رهبران فلسطینی در غزه و کرانه باختری امید مردمان تحقیر شده‌اند. برخی اشتباهات استراتژیک آنها در عمل قابل بحث و بررسی انتقادی است. اما وای به دلی که از مرگ آنها مسرور می‌شود. وای به مردمی که از مرگ انبوه و بی‌رحمانه آنها شادمان شوند. آنکه از مرگ فجیع مردم فلسطین و حسن نصرالله شادمان شده، خود یک برده تحقیر شده است که در جستجوی اربابی تازه‌ برای تداوم بردگی است.
کینه یک ویروس خطرناک است. در فضای تهدید و سرکوب به نحو شگفتی تکثیر  می‌شود. خرد را کور می‌کند. ظرفیت‌های اخلاقی را می‌سوزاند. از کینه‌ورز ماشین تولید نفرت مدام می‌سازد. او برای همگان و پیش از همه برای خود یک بلای خانمان سوز است.

جواد کاشی
https://t.center/darvishane49
♻️آنان که تاریخ نخوانند محکوم به تکرار آن هستند!

پس از شکست اعراب به رهبری مصر از اسرائیل در جنگ معروف به ۶روزه(۱۹۶۷)، بیان یک اظهار نظر خصوصی از مقامات شوروی از پشت صحنه جنگ پرده برداشت:

«ما در شوروی تصور می‌کردیم اسرائیل در جنگ با اعراب با مشکل روبرو خواهد شد و در نتیجه آمریکا با کلیه‌ی کشورهای اسلامی درگیری پیدا خواهد کرد و خاورمیانه بصورت ویتنام دیگری برای آمریکا در خواهد آمد.‌ولی ما اسرائیلی‌ها را دست‌کم گرفته بودیم و روی مصری‌ها بیش‌ از اندازه حساب میکردیم».

کم‌کاری شوروی در جنگ شدیداً اعراب را عصبانی کرده بود.‌آنها بعدها اقدامات سیاسی متعددی برای بازیابی اعتماد اعراب انجام دادند.‌در مصر جمال عبدالناصر خود را پس از شکست در جنگ بازیابی کرد.‌او دستور بازداشت مارشال عامر را بعنوان یکی از کودتاچییان و عوامل شکست صادر کرد.‌

عامر بعدها پیش از خودکشی در متن وصیتنامه‌‌ی خود:
«جمال عبد الناصر را به فراموش کردن هدف اصلی انقلاب که تأمین زندگی شایسته برای مردم مصر بود متهم ساخت.او بیان داشت:
بزرگی یک رهبر در این است که طاقت انتقاد را داشته باشد و در مواقع سخت تعادل روحی خود را از دست ندهد.کسی که آزادی بیان را از بین میبرد،‌ تمامی یک ملت را تضعیف می‌کند».

📌ارتش مصر برای بازیابی خود به سلاح نیاز داشت.‌برژنف رهبر شوروی از ناصر راضی بود. «او شجاعت و اراده‌ی ناصر را برای منافع شوروی دارای ارزش فوق‌العاده می‌دانست».
در عین حال شوروی هیچگاه حاضر نبود بخاطر چشمان قشنگ اعراب خود را با آمریکا درگیر سازد.

شوروی تقابل با اسرائیل را کارت بازی خویش کرده بود.آنها از سرسختی و مقاومت اسرائیل در برابر عقب‌نشینی از سرزمین‌های تصرف شده در سال۱۹۶۷ ناراضی بودند.لیکن دلیل اصلی نارضایتی آنها به‌نتیجه نرسیدن مذاکراتشان با آمریکا درباره قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای بود.

شوروی به هیچ‌وجه حاضر نبود حمایت از جمال عبدالناصر را رها کند زیرا او تنها عامل پیش‌برد اهدافش در خاورمیانه بود.

جمال عبدالناصر پس‌ از کش‌وقوس‌های فراوان با اسرائیل علی‌رغم وضع اقتصادی شکننده و نارضایتی طبقات مختلف، تهاجمی فرسایشی را آغاز کرد.هرچند با واکنش‌های سریع اسرائیل هربار به شکست ختم شد.

ناصر بار دیگر به شوروی پناهنده شد تا سلاح‌های بیشتر و جدیدتری در اختیار گیرد.اما او بارها از تاخیر شوروی دچار یاس و سرخوردگی شد.
او در یک گفتگو با مشاورانش گفت:
«از روس‌ها قطع امید کرده‌ام».ناصر اعتمادش به شوروی بکلی مخدوش شده بود.

فشارهای روحی و جسمی مرگ ناصر را رقم زد و انورسادات جایگزین او شد.سادات تصمیم گرفت دوباره به شوروی برود.
سادات نیز پاسخ مشابهی دریافت کرد:

«ما بشما سلاح می‌دهیم، اما نه سلاح تهاجمی،هواپیما موشک‌انداز نیز تنها با شرط کسب اجازه قبل از هر استفاده!»
سادات نیز این شروط را نپذیرفت و با دست‌خالی به مصر بازگشت.

بعدها برژنف از سادات خواست تا با چشم‌پوشی از اعدام جاسوس بزرگ شوروی در مصر، سلاح‌های مدنظرش را دریافت کند.اما باز در عمل شورویها تأخیر بخرج دادند و همین عامل اخراج ۲۰هزار مستشار شوروی از مصر شد.

در جنگ سال۱۹۷۳«یوم کیپور»با حضور انورسادات، نبود برتری هوایی برای مصر عامل پیشروی سریع نیروهای ذخیره اسرائیل شد و آشفتگی وحشتناک ابتدایی ارتش اسرائیل بسرعت رفع شد.
تصادفی نبود که روس‌ها از دادن جنگنده میگ۲۳ به اعراب خودداری می کردند.علت آن بود که در پشت پرده با آمریکا توافق داشتند.

📌اسرائیل پس از بازیابی اولیه فورا بسراغ سوریه رفت و ۲۰سال پیشرفت و آبادانی را با حمله به زیرساختهای پالایشی،برقی و صنایع دمشق در طول ۳روز از بین برد!

روس‌ها در نهایت با عبرت از جنگ قبلی به‌هنگام شکست قطعی اعراب فورا زمینه آتش بس را فراهم کردند و بدین ترتیب جنگ دوم مصر با اسرائیل نیز پایان یافت.

https://t.center/darvishane49
♻️فریاد مصلحان تصمیم‌ساز

رضارضائی ۱۴۰۳/۷/۹

آیا اگر #حاکمیت و دولت چهاردهم به کمک‌های فکری و چاره‌اندیشی #نخبگان گوش ندهند، چاره‌ای جز فریاد #مصلحان_تصمیم‌ساز باقی می‌ماند؟
مقدمه: اگر بعد از کلی کار و تلاش برای کسب یک‌لقمه‌نان حلال و تأمین حداقل‌های معیشت، توانستید سری به فضای مجازی و گروه‌ها و کانال‌های آن بزنید، خواهید دید که انواع و اقسام اطلاعات، خبرها، تحلیل‌ها و تفسیرها وجود دارد که با پالایش آن لااقل روزی به ده تا بیست تا مطلب می‌رسید که همه مصلحانه و در جهت کمک به تصمیم‌سازی است.
یکم: هنوز هم می‌توان به نصایح، هشدارها و راهنمایی‌های نخبگان و فرهیختگان مصلح که هدفی غیر از سربلندی ایران و خوشبختی مردم ندارند، گوش داد و از ابر بحران‌های کنونی به‌سلامت عبور کرد؛
دوم: هنوز هم می‌توان بی‌توجه به حرف‌ها و شعارهای #جنگ‌سالاران و #کاسبان_تحریم، به تصمیم درست در وضعیت آماده‌باش کنونی رسید و جامعه را از استرس و نگرانی در آورد؛
سوم: هنوز هم می‌توان مطمئن بود که رژیم غاصب و کودک کش صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا و متحدانش جنگ در منطقه را توسعه داده و بعد از غزه و لبنان و یمن و سوریه و عراق به سراغ ایران خواهند آمد و تاکتیک نه جنگ و نه مذاکره دیگر اثر نخواهد داشت؛
چهارم: هنوز هم می‌توان بابت اشتباهات گذشته عذرخواهی کرد و از راه خطا برگشت و مردم را برای رویارویی با هر وضعیت بد و بدتر پیش‌بینی‌نشده در کنار نظام حکمرانی که هشتاد درصد مردم آن را قبول ندارند نگه داشت چرا که بحث #امنیت_ملی در میان است.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱: به نظر می‌رسد که وضعیت آماده باش و جنگ کنونی در منطقه، تنها برای گوشمالی ایران و قطع حمایت‌ها از جنبش‌های مردمی استقلال طلبانه یا حق طلبانه نیست، بلکه هدف کلان آن، استیلای کامل بر منابع انرژی و شاهراه‌های تجاری است؛

۲: به نظر می‌رسد که هیچ یک از سازمان‌های بین المللی و ابر قدرت‌های شرقی و دوستان منطقه‌ای، توجه ای به کشتارها و آوارگی مردم نداشته و از یک سره کردن وضعیت و جایگاه و نفوذ ایران در منطقه ناراضی نیستند؛
۳: به نظر می‌رسد که هزینه‌های ۴۵ ساله برای تقویت جبهه‌ی مقاومت، فقط با مدیریت یکپارچه و هم افزایی قوا، موثر خواهد بود و دشمن توانسته فرماندهی واحد و موثر را با چالش عدم کارایی مواجه سازد؛
۴: به نظر می‌رسد که با توجه به فریاد مصلحان تصمیم ساز می‌توان به صلح عزت مندانه تا رسیدن به شرایط مطلوب آفند و پدافند موثر، بیش از عملیات پیشگیرانه توجه کرد و حتی با مطالبه تغییر قانون اساسی، فرمان صلح و جنگ را پس از ایجاد آمادگی کامل روحی – روانی مردم و وسائل و ابزار، به یک شورا متشکل از مصلحان سپرد و بار مسئولیت و عواقب تصمیم مهم جنگ و صلح را به نخبگان و مصلحان مردم واگذار کرد؛

۵: به نظر می‌رسد که بر اساس راهنمایی نخبگان، فرهیختگان، کارشناسان و مصلحان تصمیم ساز، باید خیلی از تغییرات را سریع و قاطع انجام داد و وقت کافی برای قانع کردن اقلیت بی بصیرت، منفعت طلب، رفاه زده و فرصت طلب وجود ندارد.
فراموش نکنیم که در دوران سخت، باید تصمیمات سخت را مردان بزرگ بگیرند و ملت بزرگ اجرا کنند.

پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.center/darvishane49
♻️یازده سپتامبرِ هفت اکتبر»

✍🏻مهدی تدینی

آیا زمان آن نرسیده است که ما هم اجازه داشته باشیم دربارۀ عملیات هفتم اکتبر سؤال کنیم؟ آیا زمان آن نرسیده است بپرسیم عملیات هفتم اکتبر را دقیقاً چه کسانی با چه انگیزه‌ای برنامه‌ریزی و اجرا کردند؟ فقط یک هفته به سالگرد عملیات هفت اکتبر مانده و هیچ یک از فرماندهان حماس و حزب‌الله بر کرسی فرماندهی خود نمانده‌اند. فضای رسمی حاکم بر کشور، جو مطلقاً تبلیغاتی رسانه‌های رسمی و تک‌صدایی محض موجود در مسئلۀ فلسطین چنان بلند است که هیچ صدای دیگری نه مجال شنیده شدن دارد و نه اجازۀ طرح و بحث. اما دقیقه‌ای هم به ما فرصت دهید حرفی بزنیم!

اسرائیل محل دقیق اقامت هنیه در تهران را می‌دانست (از مباحث عملیاتی سر درنمی‌آورم که نظر دهم). مکان و ساعت جلسۀ فرماندهان ایرانی در کنسولگری ایران در دمشق را می‌دانسته است. دربارۀ پیجرها فقط انگشت حیرت به دهان گرفته‌ایم که سطح نفوذ تا چه حد می‌توانسته است باشد که چنین محالی ممکن شود. علاوه بر نمونه‌های متعدد دیگر ــ مانند حمله به جلسۀ فرماندهان رضوان ــ که می‌توان ذکر کرد، در آخرین و بزرگ‌ترین مورد، اسرائیل می‌دانسته است سیدحسن نصرالله چه ساعتی کجا حضور می‌یابد. اجازه داریم دست از دهان عقل سلیم برداریم و بپرسیم چطور ممکن بوده است نهادهای امنیتی اسرائیل که چنین اطلاعات دقیقی را در امنیتی‌ترین سطح می‌توانسته‌اند کسب کنند، از قضا از عملیات هفتم اکتبر هیچ چیز نمی‌دانسته‌اند؟!

دقیقه‌ای از تبلیغ ــ که بخش طبیعی هر جنگی است، اما آفت تحلیل است ــ فاصله بگیرید، و خود قضاوت کنید آیا این تناقض عقل را نمی‌آزارد؟ عملیات هفتم اکتبر بسیاری چون مرا بهت‌زده کرده بود، چون دقیقاً پرسشم این بود که «خب! فردا چه؟» یک سال گذشت و دیدیم چه فرداهایی در پیش بود. شخصاً اعتقاد داشتم ــ و هنوز اعتقاد دارم ــ طراحان و مجریان عملیات هفتم اکتبر نه حزب‌الله و نه جمهوری اسلامی را در جریان عملیاتشان قرار داده بودند و یقین دارم اگر هر یک از این دو مطلع بودند مانع آن می‌شدند، زیرا آشکار بود این عملیات تله‌ای می‌شود برای حزب‌الله (و طبعاً حزب‌الله هم تله‌ای برای به واکنش کشاندن جمهوری اسلامی). سال‌ها بود که درگیری حزب‌الله و اسرائیل در چنین ابعادی به احتمالی بسیار کمرنگ بدل شده بود. فقط چیزی چون هفتم اکتبر و واکنش اسرائیل ــ که همان صبح هفتم اکتبر هم انتظار آن می‌رفت ــ می‌توانست چنین تنشی میان حزب‌الله و اسرائیل پدید آورد.

چه حزب‌الله و چه جمهوری اسلامی آشکارا «جنگ‌پرهیزی» پیشه کرده بودند. حزب‌الله بیشتر قصد داشت نشان دهد بی‌تفاوت نیست، اما قصد جنگ هم نداشت. در آخرین سخنرانی نصرالله مسجل شد حزب‌الله قصد جنگ ندارد (آن هم با وضعیت پساپیجری) و فقط گفت اگر حملۀ زمینی صورت گیرد جنگ خواهند کرد و گفت تا زمانی که غزه درگیر است، به حملات راکتی ادامه خواهند داد. اما این «جنگ‌پرهیزی» نصرالله دقیقاً همان پیامی بود که اسرائیل منتظر شنیدنش بود و وارد شدیدترین فاز حملات خود شد. اما حقیقت این است که کار دیگری هم نمی‌شد کرد؛ حزب‌الله یک سازمان قومی‌ـ‌مذهبی است و پاسخگویی به دیگر بخش‌های مردم لبنان ــ که جنگ دامان آنها را هم می‌گیرد ــ برایش از جنگ با اسرائیل سخت‌تر است.

خلاصه اینکه فقط چیزی چون «هفت اکتبر» می‌توانست چنین زنجیره‌ای از حوادث را رقم بزند. من هیچ جوابی برای پرسشم ندارم. فقط می‌پرسم آیا طراحان و مجریان عملیات هفت اکتبر، که با دوربین‌های روشن روی پیشانی‌ راهی آن عملیات شدند، حساب فردا و فرداها را کرده بودند؟ حساب کرده بودند چه زنجیره‌ای از حوادث مهارناشدنی را به جریان می‌اندازند؟ آیا طرفشان را نمی‌شناختند، نظم جهانی را نمی‌شناختند، نمی‌دانستند غزه محاصره است و چه بلایی سر ساکنان غزه می‌آید ــ با توجه به رفتاری که از اسرائیل سراغ داشتیم و امکان بازدارنده‌ای هم در برابر آن نبود. نفوذ در میان نیروهای حماس و تصمیم‌گیرندگانشان از نفوذ به پیجرهای حزب‌الله سخت‌تر است؟

در همان هفتم اکتبر این عملیات را نوعی «عملیات انتحاری» توصیف کردم؛ یعنی عملیاتی که فرد خود را آگاهانه به کشتن می‌دهد تا دشمنش را هم بکشد. اما عملیات انتحاری هم منطقی دارد و منطقش این است که فرد فقط خود را به کشتن می‌دهد. اسرائیل از همه چیز باخبر بوده است، مگر از اینکه قرار است چند صد رزمنده صبح از خواب بیدار شوند و با دوربین‌های روشن به جشنوارۀ موسیقی که از ملیت‌های مختلف در آن حضور داشته‌اند، حمله کنند؟

از این بیشتر نه می‌دانم و نه اگر بدانم میلی دارم درباره‌اش بنویسم. فقط ای کاش چنین تکصدایی محضی دربارۀ این مسئله وجود نداشت تا تبلیغ دستمایۀ تحلیل نشود.

https://t.center/darvishane49
♻️ادامه از نوشتار پیشین 👇

اگر شما با اسرائیل درگیر جنگ شوید، تردید نداشته باشید میلیونها افغانی مقیم ایران، ستون پنجم طالبان هنگام تجاوز و ورود به ایران خواهند بود.
با آتش بازی کردن یعنی همین !
شما با حماقت تمام بجای تحکیم پایه های امنیت ملی ایران، آنچنان خود را در معرض برنامه های خصمانه اسرائیل به نمایندگی از غرب قرار داده اید که اشغال ایران و تکه پاره شدن کشور عزیزمان نتیجه آنست. البته شما رهبران و مسئولین حکومت ثابت کرده اید که ایرانی نیستید و دل شما برای ایران نمی طپد.در عوض دل شما برای فلسطین، سوریه، لبنان، عراق و یمن کی طپد یعنی شما از بیخ عرب و دشمن فارس هستید. حالا هر آنچه هستید بکنار، آیا برای سرنگونی حکومت خودتان اینقدر احمقانه عمل می کنید؟
عرض کردم اگر شما با کشورهای صاحب تکنولوژی و اقتصاد همکاری میکردید و آخرین تکنولوژی غرب را برای نیروی هوایی خود تامین میکردید، در بلند پروازی رقابت با اسرائیل میتوانستید دست بالا را داشته باشید ولی حالا که اینگونه نیست، چرا بقول قرآن ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه، چرا با دست خودتان بسوی هلاکت میروید؟
بیایید بجای شعار جنگیدن، پای مذاکره با غرب بنشینید، مابه ازاء عدم حمله به اسرائیل را برداشتن تحریم ها قرار دهید و کشور را از این فقر وفلاکت رها سازید.

مرتضی بیات

https://t.center/darvishane49
♻️آقای جمهوری اسلامی باندازه توانایی ات، پایت را از گلیم دراز بفرما، با آتش بازی نکن !

نمیدانم تا دارم این سطور را بخاطر احساس مسئولیت در قبال وضعیت بغرنج و تاریخی ایران می‌نویسم، ممکن است کار از کار گذشته باشد؟
بسیاری از نویسندگان و اساتید و متخصصین روابط بین الملل در این هفته کوشیده اند به شما رهبران جمهوری اسلامی بگویند با آتش بازی نکنید، نتانیاهو با طرح و نقشه ای که در واشنگتن مطرح کرد، میخواهد از جانب مجموعه غرب تکلیف جمهوری اسلامی و محور مقاومت را یکسره کند. بعبارت دیگر شما می‌خواهید یک ضربه بزنید و به خیال خود قصد گسترش جنگ ندارید ولی نتانیاهو دقیقا میخواهد جنگ تا آنجا گسترش یابد که نامی از جمهوری اسلامی نباشد. شما ضربه اول را میزنید ولی کنترل ضربات بعدی در دست شما نیست. اینقدر به روسیه تجاوزگر متکی نباشید او با کارت ایران بازی میکند تا جنگ اوکراین را با موفقیت پشت سر گذارد.
حتما شک ندارید علاوه بر آمریکا، تمام اروپا، کانادا ، استرالیا،ژاپن، کره جنوبی و سپس تمام کشورهای عربی و بقیه همسایگان چون عراق، آذربایجان و افغانستان از این طرح حمایت سیاسی و نظامی میکنند و بی صبرانه منتظر اجرای طرح نتانیاهو هستند.
بلندپروازی شما در صورتی امکان تحقق داشت که از یک اقتصاد بارور و پیشرفته برای ادامه جنگ برخوردار بودید. بعلاوه شما فاقد تکنولوژی‌های پیشرفته در نیروی هوایی و موشک‌های ضد هوایی بمنظور دفاع از ایران نیستید و فاقد اشراف اطلاعاتی نه تنها بر اسرائیل بلکه بر ایران هم نمی باشید و هر روز از چپ و راست ضربه می‌خورید. مهمتر از همه اینها، شما فاقد مشروعیت مردمی هستید. بیش از ۸۰ درصد مردم بشما نه گفته اند. همین ۲۰ درصدی هم که بخاطر قول‌های پزشکیان در دور دوم برای نجات ایران، به صندوق رای روی آوردند، اکنون بخاطر نقض قول های پزشکیان و شاید در قفس رهبری افتادن وی، تبدیل به مخالفین پزشکیان شده اند.
این مردانگی نیست که شما ایران و ملتش را هدف حملات ناجوانمردانه دهها کشور غربی و عربی قرار دهید، تاریخ ایران شما را نخواهد بخشید و از شما به نیکی یاد نخواهد کرد!.
امکان دارد شما ضربه اول را آنچنان کاری بزنید که اسرائیل صدمات قابل توجهی بخورد اما آنانکه پشت فرمان ماشین جنگی اسرائیل قرار دارند، به اضمحلال کامل زیربناهای باقیمانده در ایران خواهند پرداخت که تلفات انسانی فراوان بهمراه خواهد داشت.
در این موقعیت مردم متنفر از حکومت، سر به شورش خواهند گذاشت و خدا داند چه کشورهایی اسلحه درمیان مردم پخش نموده تا انتقام خود را از حکومت بازستانند.
اما خطرات ایران عزیز تنها به نابودی تاسیسات صنعتی ختم نمی‌شود. ایران خیلی زود به اشغال نیروهای خارجی درخواهد آمد. امارات چشم به سه جزیره دارد، آذربایجان و ترکیه قسمت‌های مورد علاقه را اشغال می‌نمایند.

🔸روسیه به بهانه خطر اشغال ایران، شبیه جنگ دوم جهانی، به داخل ایران نیرو می فرستد و یکبار دیگر در لباس دوست، بخش های دیگری از خاک ایران را اشغال می‌نماید. البته آمریکا و بریتانیا اشغالگر اصلی خواهند بود.
اما بدتر از کشورهای غربی و روسیه، خطر توسعه طلبی طالبان است که شما هیچ احتمالی برای آن نمیدهید.
مذاکراتی که زالمی خلیل زاد به نمایندگی از جمهوریخواهان آمریکا با طالبان داشت، یکدفعه با کمال تعجب طرفین با هم توافق نموده، دست دادند و در مدت کمی طالبان، افغانستان را اشغال نمود و کلیه تجهیزات پیشرفته آمریکایی را به ارث برد. این مذاکرات و توافقات چه بهره ای برای آمریکا داشت؟ بسیاری در آمریکا شروع به انتقاد از خلیل زاد کردند و او در جلسات دربسته با مقامات عالیه دمکرات و جمهوریخواه، پرده از دست آوردی برداشت که انتقادات از او تبدیل به تحسین گردید.
خلیل زاد بعدا برای دوستان خصوصی خود، دلیل این تغییر ۱۸۰ درجه ای مقامات را توافق سری با طالبان در مورد ایران ذکر کرد. وی گفته من نقیض دشمن شماره یک آمریکا را آزاد کردم برود در افغانستان مستقر ودر موقع لزوم برای یاری به منافع آمریکا وارد ایران شده و به اشغال و هرج و مرج بپردازد. بعبارت دیگر مابه ازاء ورود طالبان با سکوت آمریکا به افغانستان، دست اندازی طالبان به ایران در موقع لزوم میباشد. آیا فکر نمی کنید هنگامیکه شما سخت درگیر با اسرائیل و حامیانش در غرب کشور هستید، وحشی های بدوی با نام طالبان وارد شرق ایران شده و آنطور که خود فرماندهان داعشی طالبان گفته اند، مردم شیعه ایران را چون کافر هستند، از دم تیغ خواهند گذراند؟
واقعا شما چقدر ساده لوح بودید که در زمین آمریکا بازی کردید و نزدیک به ۱۵ میلیون افغانی که عده زیادی از آنان داعشی و افراطیون طالبانی هستند را در ایران معزز داشتید، به آنان محور مقاومت گفتید، تابعیت و ‌کارت ملی دادید تا در ایران به راحتی بتوانند ازدواج کنند، حساب بانکی داشته و خرید و فروش خانه و شرکت تجاری داشته باشند!

ادامه در نوشتار پسین 👇👇
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: اگر جلیلی رئیس جمهور بود اسرائیل جرأت این اقدامات را نداشت

پ.ن :اینگونه اظهارنظرها میزان فهم بخش نافهم حاکمیت و‌ منتصبین مجلس را کاملا برای عموم روشن می کند.
آقای ظهره وند واکنشهای دفاعی و فرمان صدور جنگ به عهده کس دیگریست.
ضمن اینکه نکند طیف شما با طیف تندرو اسراییل در یک زمین بیل می زنید؟!

#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
♻️ یاسر جبرائیلی رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام: هر هواپیمایی که مقصدش رژیم صهیونیستی است باید یک هدف باشد.

🔸آنگاه با قرار دادن تصویر یک هواپیمای غیرنظامی چینی درحال حرکت از شنژن به سمت تلاویو خواهان سرنگونی آن شد.

پ.ن: رونالدو را ولش کنید این غضنفرها رو بچسبید.
-بادمجان دور قاب چین های عهد قاجاریه که نیمی از کشور را دو دستی تقدیم کردند که نکند به قبای شاه بر بخورد .
-تشخیص مصلحت نظام !! تشخیص مصلحتی که برای حفظ نظام ابایی از هزینه کردن ایران ندارد.

#ح_درویشی
https://t.center/darvishane49
ادامه از فرسته پیشین 👇

گرچه سیدحسن نصرالله همواره تأکید می‌کرد که نیروی نظامی حزب‌الله فقط برای مقابله با تهدیدهای خارجی به‌ویژه تهدید اسرائیل به کار گرفته می‌شود و در سیاست داخلی نقش بازی نمی‌کند، اما گروه‌های رقیب و مخالف او، اصل وجود چنین نیروی آموزش‌دیده و مسلحی را به زیان خود ارزیابی می‌کردند و بر خلع سلاح آن اصرار داشتند.
اکنون که حزب‌الله متحمل ضربات و تلفات سنگینی بر اثر حملۀ نظامی اسرائیل به خاک لبنان شده و کادر فرماندهی خود را از دست داده است، رقبا و مخالفان حزب‌الله ظاهراً آن را فرصتی برای تجدید حیات سیاسی خود می‌بینند و از همین رو، به احتمال زیاد در پشت پرده، مشغول رایزنی‌های داخلی و خارجی برای تدوین و اجرای طرحی هستند که از یک طرف مانع از تجدیدقوا و بازسازی نظامی حزب‌الله شوند و از طرف دیگر با انتخاب رئیس‌جمهور جدید، روند جنگ با اسرائیل به نقطۀ پایان خود برسد.
بنابراین به نظر می‌رسد که پس از پایان حملات سنگین اسرائیل به نیروها و ذخایر نظامی حزب‌الله، ابتکار دیپلماتیک مطرح شده، به قصد اجرای قطعنامۀ ۱۷۰۱ جان تازه‌ای بگیرد. این روند قاعدتاً بدون دردسر نیست، اما حامیان پر و پا قرصی دارد که عمدتاً در پشت صحنه فعالیت می‌کنند.

#احمد زیدآبادی
https://t.center/darvishane49
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♻️شنبه، ۷ مهر

امروز تولد ۷۰ سالگی من بود. پیامک بانک‌ها بود که از صبح سرازیر شد. در همه آنها هم نوشته شده بود «مسعود جان»، اما هدیه من در این روز غم‌بار گریه آسمان بود. دیروز اسرائیلی‌های وحشی بر سر مردم لبنان آتش ریختند تا برادرمان، سید حسن [نصرالله] را ترور کنند. سید حسن و حزب‌الله را خیلی دوست دارم، چون آنها هم دنبال وفاق بودند در کشوری که اقوام و ادیان در تماس بی‌واسطه‌اند. بچه شیعه‌ها [ی حزب‌الله] خیلی خوب بلد بودند جای خود را در جامعه پیدا کنند و خودشان را اثبات کنند. شبیه‌ترین بودند به بچه‌های جنگ تحمیلی [هشت ساله ایران و عراق].

از جعفر [قائم‌پناه] پرسیدم از خانواده‌های معدنچیان چه خبر؟ گفت قرار است به هر کدام یک میلیارد تومان [توسط بیمه] داده شود. در برابر فقدان مرد یا پدر خانواده چیزی نیست. از هیچی بهتر است. شاید خانه‌ای خریدند در طبس.

بچه‌های [هلدینگ] رسانه‌ای دولت دمغ بودند، چون می‌خواستند تولدی برایم بگیرند که به قول خودشان ویروسی پخش [وایرال] شود. وقتی مقام معظم رهبری بیانیه دادند به تیم رسانه‌ای گفتم به جای غم‌باد گرفتن، شروع کنند از زبان شخصیت‌های مختلف دولت بیانیه بنویسند. من هم گفتم دولت ایران همیشه در کنار مقاومت خواهد بود. با خودم فکر می‌کنم تا وقتی این همه سلاح در جهان هست، مگر می‌شود وفاق ایجاد کرد؟ مگر تا وقتی اسرائیل هست می‌شود در جهان صلح کرد؟ آدم نمی‌داند باید بجنگد تا به صلح برسد یا چه؟ جای حاج قاسم [سلیمانی] هنوز هم خالی بود که سید حسن [نصرالله] هم به او پیوست. چقدر شهادت به آنها می‌آید، آن هم به دست بدترین مردم./دغدغه های مسعود

https://t.center/darvishane49
Ещё