مانند امشبم که به فردا نمی رسد
یک رود بی رمق که به دریا نمی رسد
من یک کویر کور در اقصای هستی ام
حتا گذار باد به اینجا نمی رسد
مجنون به ساعت شنی ات خیره مانده ای؟
لیلی که با شمردن صحرا نمی رسد
سرو کمرشکسته طوفان دوری اش
دیگر به روزهای بلندا نمی رسد
اندوه قلب کوچک من را فشرد و کشت
دستم به آن شکوفه ی زیبا نمی رسد.
جعفر رضاپور
@dardhaykhakestary