دادبان؛ مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنش‌گران

#دادخواهی
Канал
Логотип телеграм канала دادبان؛ مرکز مشاوره و آموزش حقوقی ویژه کنش‌گران
@daadbaan2021Продвигать
5,26 тыс.
подписчиков
8,33 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
7,12 тыс.
ссылок
تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ: +905510332575 ادمین @Dadban_Admin Dadban.info [email protected] Instagram.com/dadban2021 Twitter.com/dadban4 Facebook.com/dadban2021 Castbox.fm/channel/id4742865 Youtube.com/@dadban2021 کلاب‌هاوس tinyurl.com/78ut3996

دستور غیر قانونی دادستانی کل کشور:
اظهارنظر درباره حادثه معدن طبس ممنوع است

محمد موحدی‌آزاد دادستان کل کشور در ایران امروز یکشنبه ۸ مهر ماه، در حاشیه جلسه بررسی آخرین وضعیت حادثه معدن زغال سنگ معدنجو طبس، اظهارنظر درباره انفجار در این معدن را ممنوع دانسته است.

به گفته دادستان کل کشور «باید منتظر نتیجه و اظهارنظر قضایی بازپرس باشیم، تا آن زمان هیچ فردی مجاز به اظهارنظر نیست؛ چون تخصص این کار را نداریم.»

این مقام ارشد قضایی در ایران گفته: «بازپرس ویژه، اسناد و مدارک را جمع آوری می‌کند و بخش‌هایی که نیاز به نظر کارشناسی است ارجاع می‌دهد لذا باید منتظر نتیجه و اظهار نظر قضایی بازپرس باشیم. تا آن زمان هیچ فردی مجاز به اظهار نظر نیست، چون تخصص این کار را نداریم و بازپرس هم بر اساس نظرات کارشناسان نظر قضایی خواهد داد.»

اعلام این ممنوعیت از سوی دادستان کل کشور در ایران در حالی است که اظهارنظر درباره مسائل و اتفاقات از جمله ابزارهای حق آزادی بیان است و همه شهروندان قانونا مجازند درباره همه اتفاقات کشور اظهارنظر کنند.

از سوی دیگر، چنین ممنوعیتی فاقد هرگونه مستند قانونی است و اساسا دادستانی کل کشور مجاز به اعمال چنین سانسور گسترده‌ای نسبت به یک موضوع نیست. از این رو از آنجا که این ممنوعیت فاقد وجاهت قانونی است، هیچ الزامی قانونی برای شهروندان، خبرنگاران و رسانه‌ها نسبت به تبعیت از آن وجود ندارد.

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575

[email protected]
وبسایت | اینستاگرام | توئیتر  | یوتیوب |فیس‌بوک
@Daadbaan2021


#معدن_طبس #دادبان #دادخواهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

۶ مهر ۱۴۰۳

دومین سالگرد امیرمهدی فرخی‌پور، جان‌باخته خیزش ۱۴۰

خانواده امیرمهدی نوشتند: «امروز دومین سالگرد پرکشیدن امیرمهدی عزیزم بود با وجود محدودیت‌هایی که برامون ایجاد کردند و در بهشت زهرا حق استفاده از هیچ گونه امکاناتی برای مراسم بزرگ داشت پسرم نداشتیم با وجود حضور مامورها و تدابیر امنیتی تونستیم دور هم جمع بشیم و این روز رو سر مزار مراسم یادبود کوچکی بگیریم.»

امیر مهدی فرخی‌پور چهار روز قبل از جشن تولد ۱۸ سالگی‌اش در تهران کشته شد؛ در روز پنجم مهر، یعنی دقیقا دو سال پیش در روزی مانند امروز.

او سال یازدهم رشته گرافیک بود. سه سالی بود در کارگاه کفاشی و فروشگاه کیف و کفش پدرش کار می‌کرد. و علاقه زیادی هم به برق‌کاری داشت.

جمهوری اسلامی اصرار دارد که او در تصادف رانندگی کشته شده است.

اما خانواده‌اش می‌گویند شواهد کافی در دست دارند که نشان می‌دهد او به دست ماموران کشته شده؛ از جمله پیام‌هایی که او ساعتی پیش از کشته شدن برای دوست‌دخترش فرستاده بود.

به گفته یکی از منابع نزدیک به خانواده، چهار شب قبل از کشته شدنش، خواهرش از او پرسیده بود که آیا نمی‌ترسد که در اعتراض‌ها اتفاقی برایش بیافتد؟ امیرمهدی پاسخ داده بود: «اگه من نرم، اون یکی نره، پس کی باید بره؟ من میرم که بلایی که سر مهسا اومد، سر تو، دخترهای دیگه، همسر آینده‌م و دخترم نیاد و در آینده، آزاد زندگی کنن.»

این منبع به بی‌بی‌سی فارسی گفت که امیرمهدی از ابتدای آغاز اعتراض‌های تهران، در تظاهرات خیابانی نقشی فعال داشت:

«کسانی که او را دیده بودند، می‌گفتند چندباری مامورها با او فیزیکی درگیر شده بودند و امیرمهدی از دست آنها فرار کرده بود. سردسته خیلی از اعتراضها بود، شناسایی‌اش کرده بودند. ۵ مهر به خانواده زنگ زدند و گفتند امیرمهدی تصادف کرده.»

این منبع می‌گوید به رغم ادعای حکومت مبنی بر تصادف امیر مهدی، وقتی آن‌ها به بیمارستان رسیدند متوجه حضور ماموران امنیتی شدند: «یکی از پرستارها به خانواده گفت که تصادفی درکار نبوده و امیرمهدی را با گلوله کشتند. شکم امیرمهدی شکافته شده بود. بخیه زده بودند. پشت کمر و گردنش رد باتوم داشت.

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575

[email protected]
وبسایت | اینستاگرام | توئیتر  | یوتیوب |فیس‌بوک
@Daadbaan2021


#امیرمهدی_فرخی_پور #دادبان #دادخواهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

هشدار پلیس: از ماموران پلیس کارت شناسایی یا حکم قضایی بخواهید

فرمانده انتظامی تهران بزرگ با اشاره به شیوه‌های افرادی که در نقش مامور، اقدام به اغفال شهروندان و سرقت اموال می‌کنند، گفت: این افراد معمولاً با تجهیزات نظامی و نشان دادن کارت شناسایی جعلی، قصد ورود به منازل و اماکن تجاری را دارند. شهروندان باید هوشیار باشند و در مواجهه با چنین افرادی، به هیچ عنوان عجله نکنند.

در صورت ورود مامور به منزل یا واحد صنفی، از وی درخواست ارائه حکم قضایی کنید اگر فرد ممانعت در خصوص ارائه مدارک شناسایی و یا حکم قضائی کرد بلافاصله با مرکز پلیس تماس گرفته تا ماموران برای شناسایی فرد در محل حاضر شود.

منبع رکنا

#مشاوره_حقوقی_آنلاین #دادبان #دادخواهی

«شکایت کنید پای امنیت و وزارت اطلاعات وسط می‌آید»؛
ترفند دستگاه قضایی برای جلوگیری از دادخواهی شهروندان

مادر نفس حاجی شریف (دختری که توسط گشت ارشاد مورد ضرب و شتم قرار گرفت) دیروز سه‌شنبه سوم مهر در گفتگو با به دیده بان ایران درباره تجربه حضور خود در دادگاه اطفال برای پرونده دخترش گفته بود:
«به محض آن که وارد دادگاه شدیم گفتند اگر شکایت کنید پای امنیت و وزارت اطلاعات وسط می‌آید و برای شما اقدام علیه امنیت ملی می‌زنند.»

شکی نیست که چنین اظهارنظری از سوی مقامات قضایی آن هم در دادگاه، نادانسته و ناخواسته بیان نمی‌شود. نمی‌توان پذیرفت که یک قاضی دادگاه نسبت به حق شهروندان در دادخواهی و شکایت آگاهی و دانش کافی ندارد و نمی‌داند که شکایت نزد دادگستری، از جمله حقوق اساسی و غیر قابل سلب همه شهروندان است.

بنا بر این حق که در قانون اساسی فعلی در ایران نیز به رسمیت شناخته شده، همه شهروندان می‌توانند برای شکایت از نقض حقوق‌شان به دستگاه قضایی مراجعه کنند.

از سوی دیگر، به نظر نمی‌رسد چنین تهدیدی از سوی یک مقام قضایی، اقدامی فردی باشد. چرا که پیشتر شاهدان دیگری نیز از مواجهه با چنین تهدیداتی از سوی مقامات قضایی روایت کرده‌اند.

از این رو به نظر می‌رسد، تهدید شهروندان با ابزاری با عنوان «امنیت ملی» برای جلوگیری از دادخواهی، اگر نه اقدامی هدفمند از سوی دستگاه قضایی، دستکم سیاستی سیستماتیک برای سرکوب حق دادخواهی شهروندان است.

دادبان همواره توصیه می‌کند که شهروندان از تمامی ابزارهای قانونی موجود برای دادخواهی به ویژه رسانه‌ای کردن موضوع دادخواهی و جزییات آن برای بی‌اثر کردن تهدیدات این چنینی استفاده کنند.

#دادبان #دادخواهی #حجاب_اجباری #نفس_حاجی‌_شریف

دادگاه تجدیدنظر رسیدگی به قتل ابوالفضل امیرعطایی، نوجوان ۱۶ ساله:
پرونده تا پیدا شدن قاتل مفتوح خواهد ماند

رضا شفاخواه وکیل دادگستری از صدور رای دادگاه تجدیدنظر رسیدگی به قتل ابوالفضل امیرعطایی، نوجوان ۱۶ ساله که در نتیجه اعتراضات زن، زندگی، آزادی کشته شد، خبر داده است.

به نوشته این وکیل دادگستری، شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر با تایید کشته شدن این نوجوان ۱۶ ساله در نتیجه تیراندازی ماموران امنیتی و انتظامی در جریان تجمع اعتراضی ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، به پرداخت دیه به خانواده ابوالفضل امیرعطایی از صندوق خسارت‌های بدنی رای داده است.

همچنین بنا بر رای صادره از سوی دادگاه تجدیدنظر، پرونده تا پیدا شدن عامل قتل مفتوح باقی خواهد ماند.

ابوالفضل امیرعطایی، در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در شهرری با شلیک ماموران، نیمی از جمجمه خود را از دست داده بود. در روز حادثه ماموران گلوله گاز اشک آور را از رو به رو و از فاصله یک متری به سر ابوالفضل شلیک کردند.

سمت چپ جمجمه او کاملا از بین رفته بود و بخشی از رگ‌های عصبی سرش نیز تخلیه شده بود، او توانایی حرکت را از دست داده بود و فقط چشمانش حرکت می‌کرد.

پیش از این شعبه ۱۰۵ دادگاه کیفری استان تهران در مقام دادگاه بدوی، مجروح شدن ابوالفضل امیرعطایی در جریان اعتراضات را منتفی دانسته بود.

به گزارش دادبان، اعلام عدم توانایی در یافتن عامل شلیک از فاصله نزدیک به این نوجوان ۱۶ ساله در حالی است که قانونا این وظیفه پلیس و نهادهای امنیتی است که ضارب را پیدا کنند و با توجه به وجود دوربین‌های شهری و همچنین ماموران لباس شخصی مخفی در اعتراضات، به نظر می‌رسد عدم معرفی ضارب توسط پلیس یا دیگر نهادهای امنیتی، اقدامی عامدانه در راستای حفاظت از اوست.

#دادبان #ابوالفضل_امیرعطایی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی

۳ مهر ۱۴۰۱، دو سال پیش در چنین روزی؛

محسن شکاری، نخستین معترض اعدام‌شده، بازداشت شد


محسن شکاری اولین معترض اعدام‌شده در جریان خیزش ۱۴۰۱ است که دو سال پیش در چنین روزی بازداشت شد.

این معترض اعدام‌شده متولد سال ۱۳۷۸ بود و در کافه‌ای در هفت‌حوض تهران کار می‌کرد. ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری در خیابان بازداشت شد. سپس در دادگاه انقلاب به دلیل بستن خیابان ستارخان و مجروح‌کردن یک مامور بسیجی به محاربه متهم شد.

اولین جلسه دادگاه او دهم آبان ۱۴۰۱ برگزار شد و این حکم در دیوان عالی هم تایید شد.

اعدام این شهروند معترض در حالی صورت گرفت که خانواده تهدید به سکوت شده بودند و به آنها وعده داده شده بود که در صورت عدم اطلاع‌رسانی فرزندشان را آزاد خواهند کرد.

انتساب اتهام «محاربه» به محسن کاملا غیر قانونی بود. با استناد به گزارش خبرگزاری قوه قضاییه، محسن، تنها مأموری را مجروح کرده و آن مامور ۱۳ بخیه خورده است و محسن از سلاح استفاده نکرده است.

میلاد فدایی‌اصل، زندانی سیاسی سابق، چندی پیش درباره محسن در زندان که هم‌بندی‌اش بوده، نوشت:

«محسن. صدایم کرد تا در حمام سیگاری بکشیم. گفت: " به کسی نگفتم هنوز. حکمم را ابلاغ کردند. اعدام است". تمام توانم را جمع کردم و گفتم: " ازین حکم‌ها زیاد دادند. بعید است به اجرا برسد. احتمالا در تجدیدنظر می‌شکند و بعد از چند سال آزاد می‌شوی"
رضا شفاخواه وکیل دادگستری:
محسن شکاری پرسید مگر می‌شود کسی را بخاطر یک سطل آشغال اعدام کنند؟

رضا شفاخواه وکیل دادگستری با انتشار متنی در حساب شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) پیشتر نوشت:

«هیچوقت صدای ⁧ محسن شکاری ⁩ در راهروی دادگاه انقلاب و مقابل شعبه ۲۸ یادم نمیره که با پوزخندی میگفت: مگه میشه بخاطر یک سطل آشغال و یک خراش ساده کسی رو اعدام کنند؟!»

به گزارش دادبان، محسن شکاری تنها به دلیل آتش زدن یک سطل زباله در خیابان ستارخان تهران به محاربه متهم و سپس اعدام شد.


تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575

[email protected]
وبسایت | اینستاگرام | توئیتر  | یوتیوب |فیس‌بوک
@Daadbaan2021
#محسن_شکاری #دادخواهی #مشاوره_حقوقی_رایگان #نه_به_اعدام #ستارخان

چند تصویر دردناک برای یادبود کارگران معدن طبس کشته شدند.

بسیاری از کاربران با این دو جمله عکسهایی از این حادثه دردناک و تلخ که منجر به کشته‌شدن ۵۲ انسان شد، منتشر کردند و نوشتند:

‏هر چه از معدن برون آید، برای دولت است
چون شهید آید برون، تقدیم ملت می‌کنند

مرضیه محمودی، روزنامه‌نگار اقتصادی نوشت: «هر گوشه این مملکت یک ‎#معدن_طبس داریم
کارگران میدان نفتی سلمان در جنوب کشور به دلیل کمبود قطعه، خودشان مجبورند نقش قطعه را بازی کنند و وارد محفظه‌ای تنگ با دمای 60 تا 70 درجه شوند و توربین را دستی روشن کنند.
این کار هم خطر جانی دارد و هم شنوایی آنها را در درازمدت دچار مشکل میکند.»

کاربری به نام عمو نیما در ایکس نوشت:
«توی یه شهر کوچیک ۵۲ خانواده و قوم عزادار شدن
انقدر حجم غم و اندوه زیاده که ما اینجا توی تهران هم داریم این فشار ر روی قلبمون حس می‌کنیم و حتی توان تسلیت گفتن نداریم
لعنت به باعث و بانیش»


#معدن_طبس
#دادبان
#دادخواهی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

تصاویر جدید از مهرشاد شهیدی، معترض جان‌باخته زن، زندگی، آزادی

پدر مهرشاد شهیدی، از جان‌باختگان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی در ایران، تصاویر جدیدی از فرزندش در حساب اینستاگرامی خود منتشر کرده است.

مهرشاد شهیدی ۲۰ ساله، سرآشپز رستوران بوته اراک، در چهارم آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری زن، زندگی، آزادی در اراک به واسطه ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی در خیابان کشته شد.

شاهدانی که در خیابان نحوه کشته‌شدن مهرشاد را دیده‌اند، به یکی از رسانه‌ها تعریف کرده‌اند که در آن روز، «با تمام توان در حال دویدن بوده، مامورها دنبالش بودند، گاز اشک آور می‌زنند، تعادلش را از دست می‌دهد به یکی از سطل آشغال‌های کنار خیابان می‌خورد و می‌افتد. می‌ریزند روی سرش. ۷-۸ نفر ابتدا با شوکر و بعد با باتوم می‌زنند.

مردی جلوتر می‌رود اما او را با باتوم و گاز اشک آور عقب می‌رانند. بعد از چند دقیقه ضرب و جرح، پسر جوان که روی زمین بدون حرکت مانده را بلند می‌کنند و کشان‌کشان می‌برند و این آخرین باری است که مهرشاد شهیدی‌نژاد دیده می‌شود.

این سه شاهد گفته‌اند: «که شاهد این صحنه‌ها بوده‌اند و توصیفی هولناک از ضرب و جرح مهرشاد شهیدی‌نژاد توسط مأموران امنیتی ارائه می‌دهند. هر سه نفر می‌گویند که مطمئن نیستند مهرشاد همان‌جا در خیابان جان باخته است یا بعد از آنکه ماموران امنیتی او را با خود برده‌اند. ماموران امنیتی به خانواده مهرشاد گفته‌اند که او دچار ایست قلبی شده، برای احیا به بیمارستان منتقل شده اما احیا نشده است.»

#دادبان #مهرشاد_شهیدی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی

مراسم گرامیداشت دومین سالگرد قتل عرفان خزایی با حضور دیگر خانواده‌های دادخواه

تصاویری از مراسم گرامیداشت دومین سالگرد قتل عرفان خزایی با حضور دیگر خانواده‌های دادخواه.

عرفان خزایی در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی شهریار در منطقه شهریار کهنه-سمت تره‌باراز، از فاصله کمتر از ۱۰ متری، از پشت سر و از ناحیه گردن هدف شلیک گلوله قرار می‌گیرد.

در حالیکه عرفان هنوز جان داشتە بود و مردم زیادی بر بالای سر او جمع می‌شوند با بیمارستان «امام سجاد» تماس گرفته می‌شود، اما پرسنل بیمارستان در جواب گفته بودند «ما برای کسی که تیر خورده آمبولانس نمی‌فرستیم»

یکی از شهروندان، این جوان ۳۰ ساله را از روی زمین بلند کرده و با ماشین شخصی به بیمارستان منتقل می‌کند.

همان شب خانواده خزایی از زخمی شدن فرزندشان مطلع می‌شوند و ساعت یک بامداد خود را به بیمارستان می‌رسانند. در بیمارستان یکی از برادران خزایی به مامور جلوی درب بیمارستان می‌گوید، برادرم به نام «عرفان» اینجاست، مامور گفته بود عرفان برادر شماست و وقتی عکس عرفان را به او نشان داده بودند، گفته بود، «داداشت برای همیشه تمام کرده» است و این جملە «هیچ وقت از یاد خانوادە خزایی نخواهد رفت.»

#دادبان #عرفان_خزایی #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

سالگرد کشته‌شدن محمد جامه‌بزرگ است، او که به دلیل بازکردن درهای خانه‌اش به روی معترضان و پناه‌دادن به آن‌ها، مقابل چشمان خانواده‌اش در نیمه شب با هجوم ماموران از دیوارهای خانه‌اش به چشمانش شلیک کردند و کشته شد.

این ویدیو از سوی خانواده او منتشر شده است.
r_jamehbozorg

اما ماجرای محمد جامه بزرگ و تبدیل خانواده‌اش به دادخواه، از غروب ۳۱ شهریور آغاز می‌شود.

آن روز ملارد صحنه اعتراضات مردمی است، آن هم درست در خیابانی که مغازه و خانه محمد جامه‌بزرگ در آن قرار دارد، مسعود پسر جاویدنام محمد جامه‌بزرگ می‌گوید: فاصله خانه ما تا مغازه، عرض خیابان است، با شلوغ شدن خیابان مغازه را بستم و راهی خانه شدم، جلوی در خانه که رسیدم، یک نفر دست انداخت و لباس من را کشید. اول فکر کردم یکی از دوستانم است، دستش را پس زدم و برگشتم و دیدم یک فرد دیگر است. گفت با من بیا، تو شلوغ می‌کردی. یکباره تعداد ماموران زیاد شد، بابا (مقتول) با بیل به طرفشان آمد، من به خانه پناه بردم و در را بستم.ماموران شروع کردند به شکستن شیشه در و انداختن گاز اشک‌آور داخل خانه. ما می‌خواستیم برویم داخل اما بابا نمی‌آمد و می‌گفت این کارها غیرقانونی است، حق ندارند این کارها را بکنند.»

پس از تهدید شفاهی محمد جامه بزرگ در روز اول مهرماه، او تصور می‌کند که موضوع پایان یافته اما بامداد ۲ مهر، همه چیز رنگ و بوی دیگری به خود می‌گیرد. ساعت ۳ صبح، تعدادی مأمور ماسک زده زنگ در را می‌زنند، در را باز نکردیم اما خودشان از بالای دیوار پریدند و در را باز کردند، پسران محمد از پشت‌بام به خانه همسایه پناه می‌برند و مقتول به پشت‌بام، ماموران در لحظه آخر او را پیدا می‌کنند، محمد بدون حکم قضایی حاضر به رفتن با ماموران نمی‌شود، در این لحظه تهدید می‌شود اگر با ما نیایی، گروهی دیگر مامور به قصد کشتن شما می‌آیند، و بعد از چند دقیقه دسته دوم امدند، همسر محمد را در خانه زندانی و پس از چند دقیقه همسر او با پیکر خونین و صورتش مواجه می‌شود.
همسر محمد جامه‌بزرگ نیز به شرق گفته است: «به چشم او شلیک شده بود. بعدها و با بررسی پزشکی قانونی مشخص شد که از فاصله نزدیک به چشم او گلوله ساچمه‌ای شلیک شده و در مغزش پخش شده است.»

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575


#محمد_جامه_بزرگ #دادبان #دادخواهی

دیگر مهر برای من بدون کیان عزیز رنگ و بو ندارد

اول مهر که می‌شود دل خیلی از خانواده‌ها که کودکانشان را از دست داده‌اند خون می‌شود.

دل ماه‌منیر و میثم پیرفلک هم امروز لرزیده است.

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575

[email protected]
وبسایت | اینستاگرام | توئیتر  | یوتیوب |فیس‌بوک
@Daadbaan2021

#کیان_پیرفلک #دادبان #دادخواهی

محمدحسن ترکمان، دانشجوی رشته مدیریت بازرگانی در دانشگاه بابل و اهل اصفهان بود.
محمدحسن در اعتراضات ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با گلوله ماموران کشته شد.

کاملیا سجادیان، مادر دادخواهش در زادروز محمدحسن پیشتر نوشت: «ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد، امشب سالروز تولد محمد حسن است، محمد حسن دریک شب سردو برفی و پاییزی به دنیا آمد، اواز همان دوران نوزادی بسیار آرام و معصوم بود ، پسری بلوند و مو طلایی ، وسفید که من بهش جوجه پنبه ای میگفتم، امسال دومین سالی ست که در شب وروز تولدش میان ما نیست ، آقایون توهمی و اراذل و اوباش های حکومت ، در کمال وقاحت و بی شرمی باضرب سه گلوله ی جنگی اورا از رسیدن به آرزوهایش باز داشتند، اما من به جای او آرزوهایش را بر آورده خواهم کرد.»

@kamelia_sajadian

#محمدحسن_ترکمان #بابل #دادخواهی #دادبان

‌دو سال پیش در چنین روزی، ۳۰ شهریور ۱۴۰۱؛

دست کم ۴۰ معترض در ایران کشته شدند

‌روز ۳۰ شهریور را می‌توان روز سیاه و به خاک و خون کشاندن معترضان در جریان خیزش ۱۴۰۱ نامید.

روزی که ماموران بی‌محابا گلوله‌ها را به سمت مردم بی‌سلاح گرفتند و شلیک کردند.

ساچمه و گلوله جنگی به سرها، سینه‌ها، بدن‌هایی پر از خون، رها شده در بیمارستان، پیکرهایی که خانواده‌ها برای تحویل گرفتن خون دل‌ها خوردند و تا امروز بعد از گذشت دوسال، هنوز هم تحت فشار هستند.

در روز ۳۰ شهریور این معترضان کشته شدند اگر چه ممکن است تعداد بیشتر از آن باشد و هنوز هم نام آن‌ها گمنام مانده باشد.

حنانه کیا‌ (۲۲ ساله)،‌ نوشهر.
محمدحسن ترکمان (۲۶ ساله)، بابل.
غزاله چلابی (۳۳ ساله)، آمل.
بهنام لایق‌پور (۳۶ ساله)،‌رشت.
صدرالدین لیتانی (۲۷ ساله)، اشنویه.
عرفان خزایی (۳۰ ساله)، شهریار.
دانش رهنما (۲۲ ساله)، ارومیه.
عرفان رضایی (۲۱ ساله)، آمل.
میلان حقیقی (۲۱ ساله)، اشنویه.
رحیم کلیج (۲۷ ساله)، قائم‌شهر.
مهرداد قربانی (۱۸ ساله)، زنجان.
محسن قیصری (۳۲ ساله)،‌ ایلام.
پویا شیدا (۱۸ ساله)، ارومیه.
مهدی عسگری (۱۸ ساله)، گرمسار.
محمد مام صالح (۲۸ ساله)، سردشت.
مرتضی نوروزی (۲۲ ساله)، لنگرود.
محسن محمدی کوچکسرایی (۳۷ ساله)، قائم‌شهر.
فرجاد درویشی (۲۳ ساله)، ارومیه.
سیدعباس میرموسوی (۲۸ ساله)، لنگرود.
علیرضا فتحی (۲۶ ساله)، قزوین.
ابوالفضل مهدی پور روشن (۱۸ ساله)، قائم‌شهر.
متین عبدالله‌پور ،‌ارومیه.
حسینعلی کیا (۲۳ ساله)، نوشهر.
مهدی زاهدی، ارومیه.
یاسین جمالزاده، رضوانشهر.
مهراب نجفی (۳۲ ساله)، لنجان اصفهان.
محسن مال‌میر (۲۶ ساله)، نوشهر.
فریدون احمدی.
سعید محمدی (۲۱ ساله)، اسلام‌آباد غرب.
محمد زارعی (۲۲ ساله)، لاهیجان.
فؤاد قدیمی (۴۰ ساله)، دیواندره.
مهرزاد عوض‌پور کاکرودی، نوشهر.
فردین بختیاری، سنندج.
سیدسینا موسوی (۳۴ ساله)، آمل.
محسن پازوکی (۲۳ ساله)، پاکدشت.
محمد فلاح (۳۵ ساله)، آمل.
محمدرضا اسکندری (۲۳ ساله)، پاکدشت.
امیرحسین شمس (۲۰ ساله)، نوشهر.
ایمان محمدی (۳۳ ساله)، اسلام‌آباد غرب.

#دادخواهی #دادبان #مشاوره_حقوقی_آنلاین #مهسا_امینی


۳۰ شهریور ۱۴۰۱، غزاله چلابی با شلیک گلوله به پیشانی‌اش جان باخت.

در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم می‌گرفت، ناگهان، گلوله‌ای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهت‌زده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد می‌زدند: «یکی رو کشتند. و او غزاله بود.»

#غزاله_چلابی #دادبان #دادخواهی #زن_زندگی_آزادی

ورق بزنید و آثار و تراکم ساچمه ها حاصل از شلیک با سلاح شاتگان را در بدن حدیث نجفی ببینید که ثابت می کند که فاصله شلیک به او بسیار نزدیک بوده بین سه تا شش متر.

حدیث در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ و در بلوار ارم فردیس کرج با ۶ گلوله جنگی و چندین گلوله ساچمه‌ای کشته شده است و این اظهارات را دو شاهد عینی که او را به بیمارستان منتقل کرده‌اند، تایید کرده‌اند.

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575


#حدیث_نجفی #دادبان #دادخواهی

در شامگاه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ چه گذشت؟
بازخوانی دوباره ربایش، تعرض جنسی و قتل نیکا شاکرمی

قتل نیکا شاکرمی در شامگاه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در تهران اتفاق افتاد. بنا بر شواهدی که اردیبهشت ماه سال جاری از سوی بی‌بی‌سی جهانی منتشر شد، اکنون روشن است که نیکای ۱۶ ساله توسط ماموران عملیاتی سپاه پاسداران ربوده، مورد آزار قرار گرفته و سپس به قتل می‌رسد.

بنا بر این شواهد که با استفاده از اسناد محرمانه بازجویی از عاملان قتل و گزارش پرونده نگاشته شده، نیکا ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ پس از مشارکت در تجمعات اعتراضی در نتیجه رصد ماموران امنیتی و انتظامی، توسط ۴ مامور عملیاتی سپاه پاسداران ربوده می‌شود.

ماموران سپس نیکا را داخل یک کامیونت یخچال‌دار قرار داده و تلاش می‌کنند او را به یک بازداشتگاه یا زندان انتقال دهند. در این میان اما سه مامور همراه با نیکا به نام‌های آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی در پشت کامیونت دستان نیکا را از پشت بسته و جوراب در دهان او فرو می‌کنند.

یکی از عاملان قتل شهادت داده که به چشم خود تعرض جنسی به نیکا شاکرمی در داخل کامیونت را دیده است: «متهمه [نیکا شاکرمی] مجددا شروع به داد و بیداد و تقلا کرد. لحظه‌ای موبایلم را روشن کردم و دیدم صادق منجزی همانگونه که روی متهمه نشسته است، دستش در شلوار اوست.» بنا بر اسناد محرمانه منتشر شده این شاهد عینی اعلام کرده حاضر به سوگند خوردن درباره مشاهدات و اظهاراتش است.

پس از تعرض جنسی به نیکا و مقاومت او، سه مامور حاضر در کامیونت، نیکا را به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. به شهادت یکی از عاملان قتل «می شنیدم که با باتوم او را می‌زد. من هم شروع به مشت لگد زدن به او کردم.» شدت ضرب و شتم نیکا به حدی بوده است که او در همان کامیونت جان خود را از دست می‌دهد.

آنطور که فرمانده تیم امنیتی ربایش نیکا با نام مرتضی جلیل شهادت داده، آنها پس از اطمینان از مرگ نیکا شاکرمی، با مرکز سپاه تماس گرفته و یکی از فرماندهان ارشد با نام سرهنگ محمد زمانی، صراحتا به آنها توصیه می‌کند، پیکر بی‌جان نیکا را در خیابان رها کنند. به شهادت عاملان قتل، آنها نهایتا پیکر نیکای ۱۶ ساله در خیابانی خلوت نزدیک بزرگراه یادگار در تهران رها می‌کنند.

#دادبان #نیکا_شاکرمی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی

در شامگاه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ چه گذشت؟
بازخوانی دوباره ربایش، تعرض جنسی و قتل نیکا شاکرمی

قتل نیکا شاکرمی در شامگاه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در تهران اتفاق افتاد. بنا بر شواهدی که اردیبهشت ماه سال جاری از سوی بی‌بی‌سی جهانی منتشر شد، اکنون روشن است که نیکای ۱۶ ساله توسط ماموران عملیاتی سپاه پاسداران ربوده، مورد آزار قرار گرفته و سپس به قتل می‌رسد.

بنا بر این شواهد که با استفاده از اسناد محرمانه بازجویی از عاملان قتل و گزارش پرونده نگاشته شده، نیکا ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ پس از مشارکت در تجمعات اعتراضی در نتیجه رصد ماموران امنیتی و انتظامی، توسط ۴ مامور عملیاتی سپاه پاسداران ربوده می‌شود.

ماموران سپس نیکا را داخل یک کامیونت یخچال‌دار قرار داده و تلاش می‌کنند او را به یک بازداشتگاه یا زندان انتقال دهند. در این میان اما سه مامور همراه با نیکا به نام‌های آرش کلهر، صادق منجزی و بهروز صادقی در پشت کامیونت دستان نیکا را از پشت بسته و جوراب در دهان او فرو می‌کنند.

یکی از عاملان قتل شهادت داده که به چشم خود تعرض جنسی به نیکا شاکرمی در داخل کامیونت را دیده است: «متهمه [نیکا شاکرمی] مجددا شروع به داد و بیداد و تقلا کرد. لحظه‌ای موبایلم را روشن کردم و دیدم صادق منجزی همانگونه که روی متهمه نشسته است، دستش در شلوار اوست.» بنا بر اسناد محرمانه منتشر شده این شاهد عینی اعلام کرده حاضر به سوگند خوردن درباره مشاهدات و اظهاراتش است.

پس از تعرض جنسی به نیکا و مقاومت او، سه مامور حاضر در کامیونت، نیکا را به شدت مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. به شهادت یکی از عاملان قتل «می شنیدم که با باتوم او را می‌زد. من هم شروع به مشت لگد زدن به او کردم.» شدت ضرب و شتم نیکا به حدی بوده است که او در همان کامیونت جان خود را از دست می‌دهد.

آنطور که فرمانده تیم امنیتی ربایش نیکا با نام مرتضی جلیل شهادت داده، آنها پس از اطمینان از مرگ نیکا شاکرمی، با مرکز سپاه تماس گرفته و یکی از فرماندهان ارشد با نام سرهنگ محمد زمانی، صراحتا به آنها توصیه می‌کند، پیکر بی‌جان نیکا را در خیابان رها کنند. به شهادت عاملان قتل، آنها نهایتا پیکر نیکای ۱۶ ساله در خیابانی خلوت نزدیک بزرگراه یادگار در تهران رها می‌کنند.

#دادبان #نیکا_شاکرمی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی

ورق بزنید

تصاویری از کودکی تا مزار نیکا را ببینید که سالگرد کشته شدن اوست.

دختری شجاع، نماد جسارت، که نامش جاودانه شد.

#نیکا_شاکرمی #دادبان #دادخواهی

جای خالی مهسا موگویی، جان‌باخته خیزش ۱۴۰۱، در اتاقش

سالگرد دومین خیزش ۱۴۰۱ است، چه بسیارند خانواده‌هایی که در اتاق عزیزان از دست‌رفته‌اشان می‌روند و دل‌تنگی را تاب نمی‌‌آورند.

این تخت مهسا موگویی است با وسایلش.

مهسا موگویی که بود؟

معترضی که در گواهی فوت او وجود ۳۹ عدد سوراخ مدور در ستون فقرات، در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور نوشته شد

مهسا موگویی، معترض متولد سال ۱۳۸۲ روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ در پی خیزش سراسری پس از کشته شدن مرگ مهسا امینی توسط گشت ارشاد در فولاد شهر اصفهان با شلیک گلوله ماموران جان باخت.

در گواهی فوت او نوشته شده است: «در ستون فقرات او ۳۹ عدد سوراخ مدور در بازوی چپ ۳۱ و ساعد دست چپ نیز ۹ سوراخ مدور با حاشیه سوختگی دیده شده است.»
به عبارتی دیگر به مهسا بیش از ۷۰ گلوله ساچمه‌ای شلیک شده است.
همچنین در این گواهی فوت نوشته است: «با مانتو مشکی آغشته به خون و دارای سوراخ‌های متعدد و کوچک» تحویل شده است.

«-خواندن دندانپزشکی در دانشگاه شیراز
-رتبه کنکور زیر ۶۰۰
-خریدن ماشین
-کتاب خواندن زیاد
-کمک‌کردن به بقیه از حقوقم
-خرید یا اجاره خانه»

این اهداف قشنگ دختری است به نام مهسا موگویی، واقعا هم زیبا هستند، او به خیابان رفت، اعتراض کرد تا مانند جوانان دیگر دنیا زندگی معمولی و استانداردی داشته باشد، اما او را کشتند، آن‌قدر به طرفش ساچمه شلیک کردند تا جان شیرینش را از دست بدهد.

milad_moogooei

تماس مستقیم با وکیل در واتس‌اپ 
  +905510332575

#مهسا_موگویی
#شاهین_شهر #دادخواهی #مشاوره_حقوقی_رایگان
احمد پدر جاویدنام محمد حسن‌زاده، به تبلیغ علیه نظام و تشویق مغازه‌داران به اعتصاب محکوم شد.


سوران منصورنیا، از فعالان حقوق بشر با اعلام این خبر نوشت: ‏«در پرونده جدیدی که برای ‎#احمد_حسن‌زاده باز کردەاند، او به «تبلیغ علیه نظام» و «تشویق مغازەداران به اعتصاب» متهم شده است؛ اتهاماتی بی‌اساس که تنها نشان از هراس حکومت از تاثیرگذاری ایشان دارد. خوشبختانه کاک احمد دیروز با قرار وثیقه سنگین ملکی بەصورت موقت آزاد شدەاند.»

#احمد_حسن_زاده #محمد_حسن_زاده #دادخواه #دادخواهی_جرم_نیست #دادبان
Ещё