نوروساینس از «عادتها» میگوید 🛸
⚙️ همهی ما هر روز یک الگوی مشابه را تکرار میکنیم: باز کردن چشمها، کمی وقت تلف کردن در تخت، پیاده شدن از تخت و شستن دست و صورت. این الگوی قاطعانه از کجا آمده؟
⬅️ #عادتها برای زندگی ما مثل یک اسکلت هستند و به بهینه کردن زمان ما و نظم بخشیدن به روزمره کمک میکنند. ویژگی بارز عادت غیر وابسته بودن آن به #پاداش است.
✅ میدانیم که #یادگیری یعنی ایجاد ارتباطات نورونی بین بخشهای مختلف #مغز و تقویت شدن این مسیرها. آن بخش از مغز که این روابط را به صورت اختصاصی برای شکل گیری عادتها ایجاد میکند، همان عقدههای قاعدهای هستند.
🧠 بخشی از عقدههای قاعدهای که #استریاتوم¹ نام دارد، وظیفهی یادگیری و رفتار اتوماتیک را عهدهدار است. اگر رفتاری را برای بارهای اول انجام میدهیم، استریاتوم فرمان را از بخشهای عالیتر مغز که همان لوب #فرونتال (پیشانی) است، میگیرد. قابل ذکر است که هر جا لوب فرونتال دخیل باشد، یعنی ما به صورت آگاهانه، هشیار و با صرف انرژی بسیار زیاد در حال تصمیمگیری برای انجام آن رفتار هستیم. اما اگر به تکرار رفتار ادامه دهیم، استریاتوم این الگو را نگه میدارد و از آن پس، دیگر برای پیاده کردن این عادت، منتظر فرمان فرونتال نمیماند و به صورت خودانگیخته، رفتار را اجرا میکند.
💡و نکتهی آخر این که، هورمون دخیل در این فرایند، همان #دوپامین نامآشنای خودمان است که کاری انجام نمیدهد مگر به قصد #لذت. به عبارت دیگر، برای ایجاد یک عادت، باید چشماندازی از پاداش در انتهای مسیر وجود داشته باشد اما پس از آن، رفتار فارغ از نتیجه تکرار میشود. در پستهای آینده در مورد انواع پاداشهای درونی و بیرونی صحبت میکنیم.
¹Striatum
👀 پریا پوروقار
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم شناختی
2️⃣ یادداشتی که خواندید دومین پست از پروندهٔ #مغز_شگفتانگیز دنیای شناخت است.
🗓️ هر دوشنبه منتظر پستهای بعدی این پرونده باشید.
🔗Credit:
Brain Facts
Cognition World 🚀