کافه کتاب

#كتاب_ويژه
Канал
Логотип телеграм канала کافه کتاب
@cketabПродвигать
3,51 тыс.
подписчиков
1,99 тыс.
фото
13
видео
582
ссылки
ادمین : @baahaaram ادمین بخش کتاب: @NeginMRF ( تبادل فقط با کانال های همسو +7) "با پوزش، فعلا تبادل تکی نداریم، تماس نگیرید"
📖#نمايشگاه_كتاب
#كتاب_ويژه

#نغزابيت
#سروش_حيدري
#نشر_ارم

نغزابيت مجموعه اي از شاه بيت هاي پارسي ست كه به كوشش سروش حيدري جمع آوري و توسط نشر ارم به چاپ رسيده است و از تازه هاي نمايشگاه كتاب است. نسخه الكترونيكي اين كتاب نيز در "گوپاس" موجود مي باشد.
اين كتاب شامل ٦٠٠ بيت ناب از ٢٥٦ شاعر از قرن ٤ تا شاعران معاصر و جوان اين روزهاست.
چهار بيت زير از شاعران چهار دوره زماني و برگزيده از اين كتاب مي باشند:

«فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت»
#حافظ

«بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود»
#صائب_تبریزی

«جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
کز جان شکیب هست و زجانان شکیب نیست»
#ه_الف_سایه

«چه ذوقی می کند انگشترم هر بار میبیند
عقیقی که بر آن نام تو را کندم٬ بغل کرده»
#حامد_عسکری

@CKETAB☕️📚
📖#نمایشگاه_کتاب
#كتاب_ويژه

#راهنما_یادت_نرود
#شیدا_حیدری
#نشر_چشمه

خواب هایم هر شب در اتاق بچه ها تعبیر می شود. اسباب اثاثیۀ اتاق را هر شب اگر بخواهم از نو بچینم باز شکل خواب هایم چیده می شود. دو تخت با روتختی های صورتی یک سمت اتاق، ویترین عروسک ها زیر پنجره. به هم ریختگی آجر اسباب بازی ها هم هست، هر شب جایی که شب قبل بود. وان بزرگ و پلاستیکی حمام را هر کار کنم باز وسط همان گل بته های ریز قالی پر آب می شود. تمام حواسم هم اگر جمع کنم، باز اضافی آب از لبۀ وان سرریز می شود روی قالی تا بوی خیسی پشم همۀ اتاق را پر کند. بوی شاش توی باغچه می دهد اتاق. پشنگه های آب روی دیوارهای رنگ نشده دایره می بندند.

@CKETAB📚☕️
📖#نمایشگاه_کتاب
#كتاب_ويژه

#مرگ_عادي_يك_استاد_معمولي
#علي_خاني
#نشر_لحظه

این کتاب شامل ۱۰ داستان کوتاه با عناوین «بوی ماه مهر، نامه عاشقانه، مرگ عادی یک استاد معمولی، دادسرا، مکاشفات یک راننده تازه‌کار، تعطیلات، دختر طوسی‌پوش، خوابِ مُرده‌ها، یک جلسه کاملا اداری و بعد از ظهرِ بُمبارانی سه مرد» است.

داستان‌های این مجموعه برشی‌هایی از موقعیت‌ها و رویدادهای به ظاهر عادی و روزمره زندگی است که با پرداخت دقیق جزئیات و توصیفات عالی، به‌صورت موضوعاتی قابل تأمل در آمده‌ و به طرز غیر قابل باوری ابعادی فلسفی به خود گرفته‌اند. به گونه‌ای که جریان عادی امور با روایتی خاص، ارتباط قابل درکی با وجوه اسطوره‌ای و صور کهن‌الگویی زندگی پیدا کرده‌اند.

در سبک نوشتار این مجموعه از داستان‌ها، نوعی اعتماد به خواننده و استنباط و استدلال او سبب می‌شود همه چیز در قالب جملات روشن، قصه و خط داستانی مشخص در اختیار خواننده قرار نگیرد و به او فرصت داده ‌شود تا با تمرکز، دریافت و تحلیل‌های شخصی به عمق داستان دست یابد.

تنوع و دگرگونی‌های حسی آدم‌ها نیز در طول داستان‌ها جالب توجه است و این همه، به تمامی به خواننده نیز منتقل می‌شود.

@CKETAB📚☕️
#معرفی_کتاب

#نمايشگاه_كتاب
#كتاب_ويژه

#آس_و_پاس_ها_در_پاريس_و_لندن
#جورج_اورول
#بهمن_دارالشفايي
#نشر_ماهي

"آس و پاس‌ها در پاریس و لندن" روایت نویسنده انگلیسی جورج اورول از زندگی فقرا و بی‌خانمان‌ها در پاریس و لندن است. این کتاب در ژانویه ۱۹۳۳ منتشر شد و در انتشار این کتاب برای اولین بار «اریک آرتور بلر» از نام مستعار «جورج اورول» استفاده کرد. او براي چاپ اين كتاب دردسرهاي زيادي كشيد. دو ناشر آن را رد كردند و نويسنده نسخه دست نويس را به دوستي داد تا آن را بسوزاند. گرچه شهرت اورول به "مزرعه حيوانات" و "١٩٨٤" است، بعضي از طرفدارانش اين كتاب را خواندني ترين اثر او مي دانند.

اورول پس از مطالعه تهیدستان جک لندن تصمیم به زندگی در میان طبقات محروم و مهاجر در شهرهای پاریس و لندن گرفت. رویدادهای زندگی آمیخته با فقر او در بهار ۱۹۲۸ در مسافرخانه‌های پاریس و اشتغالش به ظرفشویی در رستوران‌ها و هتل‌های پاریس فصل‌های نخست این روایت را تشکیل می‌دهد. گزارش او از لندن بیشتر شرح روزگار بی‌خانمان‌های انگلیسیست که در پی یافتن بستری برای خوابیدن از نوانخانه‌ای به نوانخانه دیگر رانده می‌شوند یا شب‌ها را به پیاده روی در خیابان می گذرانند. اورول این نوع زندگی را برای نوشتن گزارشی در اواخر سال ۱۹۲۷ تجربه کرده بود.

نکتهٔ تاثیر گذار این روایت این هست که بر خلاف نظر عموم، همه بی‌خانمان‌ها اشخاص بی عار یا پست فطرتی نیستند و در بین آنها اشخاص هنرمند و روشنفکری را هم می توان پیدا کرد.

@CKETAB
#معرفی_کتاب

#نمايشگاه_كتاب
#كتاب_ويژه

#برف_محض
#معين_فرخي
#نشر_چشمه

اولين مجموعه داستان "معين فرخي" نُه داستان دارد. در اين كتاب شاهد اتفاق هاي دروني و بيروني خاصي هستيم در جهاني كه به شدت مشكوك و مردد به نظر مي رسد. احضار اشيا، مكان ها و دوري از توصيف هاي ملال آور و نزديك شدن به يك رئاليسم تمام عيار از مهم ترين تكه هاي اين داستان هاست.
فرخي به شكلي حرفه اي نويسنده داستان كوتاه است و همين نكته باعث شده تا با نگاهي زيبايي شناسانه به اين شيوه روايي بنگرد. در داستان هاي او بايد منتظر انفجاري در دل شخصيت ها بود كه ناگهان مخاطب را با حجمي از تغيير و مرگ مواجهه مي كند. او در جست و جو و ترسيمِ زوالِ زيباي رنگ ها و جان هايي ست كه در سفيدي ناگزيرِ برف و نور چنان گم مي شوند انگار هيچ ردي از آن ها نبوده است. و اين گم شدن با قصه گويي و ماجراهايي همراه است كه نمي توان از خواندنشان دست كشيد.

@CKETAB
#معرفی_کتاب

#نمايشگاه_كتاب
#كتاب_ويژه

#غریبه_‌ای_در_قصر
#مارک_تواین
#علی‌_اکبر_لبش

من امریکایی هستم. در هارتفورد ایالت کانکتیکات درست بالای رودخانه در روستایی متولد و بزرگ شدم. بنابراین یک ینگه‌دنیایی واقعی و کار‌بلد هستم. بله، و تقریباً خالی از احساسات عاطفی یا به عبارت دیگر خالی از طبع شعر. پدرم آهنگر بود و عمویم بیطار و من در کودکی هر دو کار را یاد گرفتم. سپس به کارخانه‌ی اسلحه‌ی بزرگی رفتم و حرفه‌ی اصلی‌ام را آموختم؛ تمام آن‌چه را که مربوط به کار بود فراگرفتم. ساختن همه‌چیز را یاد گرفتم: تفنگ، ششلول، توپ، دیگ بخار، موتور و تمام انواع ماشین‌آلاتی که کارها را آسان می‌کند. من می‌توانم تمام چیزهای موردنیاز انسان را بسازم، هر چیزی را، فرقی نمی‌کند و اگر روش جدیدی برای ساختن آن وجود نداشته باشد، به آسانیِ غلتاندن کنده‌ی درخت، اختراعش می‌کنم. خلاصه، در کارخانه سرکارگر شدم و دو هزار نفر زیر‌دستم بودند.

خب، چنین آدمی کله‌اش پُر‌باد می‌شود و حرف کسی را قبول نمی‌کند. آدمی که دو هزار مرد خشن زیر‌دستش باشند مثل خروس‌جنگی می‌شود، به‌هرحال من این‌طوری بودم. تا این‌که حریفی پیدا شد و حقم را کف دستم گذاشت. سوءِتفاهمی میان من و او که هرکول صدایش می‌زدیم پیش آمد و برای رفع آن دست به دیلم بردیم. او ضربه‌ای به سرم زد که همه‌چیز جلو چشمم ترک برداشت، انگار همه‌ی قطعات جمجمه‌ام از جا در‌آمدند و هر قطعه روی قطعه‌ی کناری‌اش افتاد. دنیا در نظرم تیره‌وتار شد و دیگر چیزی نفهمیدم. حداقل تا مدتی هیچ‌چیز نفهمیدم.

@CKETAB