با پژوهشگران گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی در کشف دوبارۀ زیباییهای زبان و ادبیات فارسی همراه شوید.
سروش: cheshmcheragh
اینستاگرام: _cheshmocheragh_
فیسبوک: Persian Terminology
توییتر: persiantermino1
ایتا: cheshmocheragh2
پزشک «ناکدِه» چه کسی بود؟ #حافظ در غزلی سرودهاست: طبیب راهنشین درد عشق نشناسد... . دکتر #محمدامین_ریاحی مفهوم حافظانۀ «طبیب راهنشین» را از مرصادالعباد نجمِ دایه چنین نقل میکند: «... مثل کولیان راهنشین کنار راهها مینشینند و ادعا دارند که با فالبینی دردهای دردمندان را مییابند، و اگر طبیبان دارو میدهند، اینان ناکدهی میکنند (یعنی گَردهای مشکوک و مغشوشی میدهند)». «ناک» یعنی آلوده، آغشته، و هر مغشوشی، یعنی هر چیز که در آن غش داخل کرده باشند؛ بهویژه مشک و عنبرِ مغشوش، و «ناکده» یعنی آنکه ناک فروشد، آنکه مشکِ مغشوش دهد.
منابع: دکتر #احمد_مدنی، طبیبانههای حافظ، شیراز: انتشارات دانشگاه علوم پزشکی شیراز، چ ۱، ۱۳۷۹، ص ۴۵؛ لغتنامهٔ دهخدا
قدح مگیر چو حافظ مگر به نالهٔ چنگ که بستهاند بر ابریشمِ طرب دلِ شاد
در قدیم سیمها یا تارهای سازهای زهی را با ابریشم میساختهاند. از «ابریشم» خودِ ساز زهی را نیز مراد میکردهاند، و حتی به اجرتی که به رامشگران میپرداختهاند نیز «ابریشمبها» میگفتهاند. همچنین، در طب قدیم، چنانکه ابنسینا نیز در کتاب قانون اشاره میکند، ابریشم را مقوی و مفرحِ قلب میدانستند. در اینجا بعید نیست که مراد #حافظ از دلهای شادی که بر ابریشم طرب میبستهاند، گرههایی باشد که در چنگ، در انتهای رشتههای ابریشم میزدهاند… و چون زخمه بر تار ابریشمین میخورده، این دلها یا گرهها همچون دل انسان از خرمی به لرزه درمیآمدهاست؛ بنابراین، حافظ با ظرافت و ایهام به کاربرد طبیِ ابریشم و همچنین بهنوعی به موسیقیدرمانی نیز اشاره کردهاست.