@BOOK_LIFE میگویند نیچه پس از قطع رابطه با لو، غرق در تنهاییمطلق شب
در کوهستانهای مشرف به خلیج ژن گردش میکرد،
آتشی عظیم میافروخت
و به تماشای خاموش شدنش مینشست.
من اغلب به این آتش اندیشیدهام
و روشنایی آن در پس تمام زندگیِ فکریِ من رقصیده است.
اگر حتی برای من پیش آمده که نسبت به برخی اندیشهها و برخی آدمها که در این قرن ملاقات کردهام ناعادلانه رفتار کرده باشم،
به علت این بوده که بی آن که خواسته باشم،
آنها را در برابر این آتش قرار دادهام
که به سرعت به خاکستر تبدیلشان کرده است...
یادداشتها |
#آلبر_کامو