سخن گوی دهقان چه گوید نخست که نامی بزرگی به گیتی که جست
که بود آنکه دیهیم بر سر نهاد ندارد کس آن روزگاران به یاد
مگر کز پدر یاد دارد پسر بگوید ترا یک به یک در به در
که نام بزرگی که آورد پیش کرا بود از آن برتران پایه بیش
پژوهندهٔ نامهٔ باستان که از پهلوانان زند داستان
چنین گفت کآیین تخت و کلاه کیومرث آورد و او بود شاه
چو آمد به برج حمل آفتاب جهان گشت با فر و آیین و آب
بتابید ازآن سان ز برج بره که گیتی جوان گشت ازآن یکسره
کیومرث شد بر جهان کدخدای نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر بخت و تختش برآمد به کوه پلنگینه پوشید خود با گروه
ازو اندر آمد همی پرورش که پوشیدنی نو بد و نو خورش
به گیتی درون سال سی شاه بود به خوبی چو خورشید بر گاه بود
همی تافت زو فر شاهنشهی چو ماه دو هفته ز سرو سهی
دد و دام و هر جانور کش بدید ز گیتی به نزدیک او آرمید
دوتا میشدندی بر تخت او از آن بر شده فره و بخت او
به رسم نماز آمدندیش پیش وزو برگرفتند آیین خویش
#پی_نوشت همه تاج ها و دیهیم ها و شرح کامل،افزون بر نگاره شاهان ایران، در سه نسک:
فرهنگ موضوعی شاهنامه( نگاشته شده) فرهنگ موضوعی آثار دوران صفاری تا روزگار حافظ(در حال نگارش) سیمای ایران و ایرانیان در پاره ای از آثار انیرانیان در درِ پیوست(در حال نگارش)