بی همگان...

#شهيد
Канал
Логотип телеграм канала بی همگان...
@bi_to_be_sar_nemishavaddПродвигать
250
подписчиков
406
фото
231
видео
29
ссылок
درد دل نامه ی خودمانی... دردی که ز تو در دلم آرام گرفت پرداخته کی شود به صد دریا اشک... https://t.center/HarfBeManBOT?start=HBM13567709
بنا بود شب باشه عمليات
من و عمار و ميثم ٣ نفري كنار هم زير يه دونه پتو دراز كشيده بوديم و آسمون تماشا ميكرديم و منتظر دستور شروع

خيلي سرد بود اون شب
يهو شيخ مالك از راه رسید
زور چپون خودش رو جا كرد زير پتو و هِرهِر با اون خنده ی مخصوصش زد زیر خنده

شیخ توپول يه تكون به خودش داد و كُل پتو رو کشید رو خودش
عمار پاشد پرت کرد خودش رو روی شیخ که آخه توپول تو از كجا پيدات شد
خلاصه
كل شب رو چهار نفري دراز كش زير آبله مرغونِ ستاره ايِ آسمون ، جوك گفتيم و خنديديم

بعد نماز صبح بود که ندا اومد ، عمار بگو يا علي و راه بيفت

عمار گفت پاشو بچه هارو راه بنداز بريم
گفتم چيو راه بنداز
كجا بريم
الان آفتاب ميزنه
خورشيدُ چيكارش كنيم

گفت:
ما هم ميزنيم
رويِ خورشيدم كم ميكنيم

نفهميدم چي ميگه اون موقع
با يه گردان راه افتاديم

هوا روشن شد
كربلا بپا شد
عاشورا
مكن اي صبح طلوع

با طلوع خورشید ،اولین شهید معرکه فرمانده بود
دو دقیقه بعد میثم
و ...
و ...
و ...
بعد از یه روزِ کامل جنگ عاشورایی ، خورشید داشت غروب میکرد که ته مونده هاي گردان ، خاکریز دشمن رو فتح كرد

الحق که روی خورشید رو کم کرد فرمانده


#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار
#شهید_میثم_مدواری
#شهيد_شیخ_جابر_زهیری
#شیخ_مالک
#تیپ_همیشه_پیروز_سیدالشهدا
#حلب
#محرم_۹۴

@sangar_neveshteh
چند سالی بود برا مراسم حج میرفت

اونسال هر چی استخاره كرده بود ، بد میومد
تصمیم گرفت عرفه بره کربلا

ما بیروت خونه ی حاجی اینا بودیم
حدود ساعت دو و نیم سه شب ، کلید افتاد به در و باز شد
حاجی بود که از کربلا برگشته بود
بیدار شدم اما چون گیج خواب بودم بلند نشدم و گفتم صبح میبینیمش زیارت قبول میگیم

به خواب ادامه دادم که دیدم وایساد به نماز شب
همون زیر پتو یه نگاهی به ساعت موبایلم انداختم حدود ۳ بود
خوابم برد و دوباره پریدم از خواب
از صداش فهمیدم توی قنوتِ آخره و داره خوبارو دعا میکنه
دوباره یه نیم نگاهی به ساعت انداختم ۴و نیم بود
با اون همه خستگی سفرش یک ساعت و نیم وایساده بود به نماز شب

هنوز صداي قرآن خوندنس توي گوشمه

صبح دیدیمش و بهش زیارت قبول گفتیم

فرداش رفت سوریه و چند وقت بعد ...
آسمونی شد

حکمتِ استخاره هایِ بد رو فهميدم
بنا بود براي هميشه به مهماني خدا بره

#شهيد
#حاج_حسن_شاطری
#حسام_خشنویس

@sangar_neveshteh