بریده‌ها و براده‌ها

#مقاله_ها
Канал
Блоги
Новости и СМИ
Образование
Психология
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала بریده‌ها و براده‌ها
@bbtodayПродвигать
7,86 тыс.
подписчиков
19,9 тыс.
фото
6,22 тыс.
видео
44,5 тыс.
ссылок
you are not what you write but what you have read. رویکرد اینجا توجه به مطالب و منابع مختلف است بازنشر مطالب به معنی تایید و موافقت یا رد و مخالفت نیست! https://t.me/joinchat/AAAAAEBnmoBl2bDScG2hOQ تماس:
#مقاله_ها
☑️ افغانستان به اعتبار آمریکا آسیبی نزده است.

▫️استفان والت استاد سیاست بین الملل در هاروارد
فارین پالیسی، ۲۱ اوت ۲۰۲۱

🔖 نکات مهم:
۱. گروهی از تندروهای مخالف خوان، دشمنان فرصت طلب خارجی و حتی برخی مفسران معقول، نتیجه گرفتند که با افتضاحی که در افغانستان به بار آمد، اعتبار آمریکا آسیب دیده یا نابود شده است. فردی مثل بِرِت استفانزِ فوقِ تندرو در نیویورک تایمز نوشت که همه متحدان آمریکا این درس را می گیرند که به حال خود رها شده اند.
۲. روزنامه گلوبال تایمز، سخنگوی دولت چین هم به رهبران تایوان هشدار داد که اگر پکن به آنها حمله کند، ارتش آمریکا برایشان نخواهد جنگید. حتی آدم خوش فکری همچون گیدون راچمن از فایننشال تایمز هم بر این باور است که فاجعه افغانستان تاییدی است بر اینکه نمی توان به تضمین های آمریکا دل خوش کرد.
۳. با اینحال، دلایل فراوانی برای این باور هست که این پیامد تراژیک در افغانستان، چندان بر اعتبار آمریکا تاثیر نمی گذارد و چه بسا که هیچ تاثیری بر آن نداشته باشد. نخستین دلیل، یک منطق ساده است: از تصمیم به ادامه ندادن یک جنگ بی حاصل بر سر آنچه که منافع حیاتی آمریکا نیست، مطلقا نمی توان نتیجه گرفت که یک قدرت بزرگ، اگر منافع جدی ترش در خطر بیفتد، نخواهد جنگید.
۴. خروج از افغانستان پس از بیست سال و هزینه بیش از یک تریلیون دلار و مرگ ۲۵۰۰ آمریکایی، به این معنی نیست که آمریکا برای آلاسکا، هاوایی یا فلوریدا هم نخواهد جنگید. نباید هم اینگونه نتیجه گرفت که ایالات متحده برای جلوگیری از تثبیت هژمونی چین در آسیا یا سرکوب تهاجم روسیه به ناتو هم نمی جنگد. در همه این موارد، منافعی حیاتی در میان است که می تواند اثرات عمیقی بر امنیت آمریکا داشته باشد.
۵. از اینها گذشته، با حذف چاه وِیل درازمدتی که منابع آمریکا را می بلعید، واشنگتن می تواند وقت، پول و توجه خود را روی اولویت های بزرگتر بگذارد و این به افزایش اعتبار تعهدات دیگرش و نه بی اعتباری آنها می انجامد. همانطور که جورج کِنان درباره ویتنام گفت: "یک تصمیم شجاعانه و مصمم برای رویگردانی از مواضعِ ناسالم گذشته، احترام بیشتری را در چشم جهانیان با خود می آورد تا پافشاری لجوجانه بر پی جویی اهدافی گزاف و بی حاصل."
۶. تاریخ، یک درس دلگرم کننده دیگر هم دارد: ایالات متحده، شکست خوارکننده دیگری هم در ویتنام داشت. عقب نشینی آمریکا و سقوط سایگون، موجب فروپاشی ناتو نشد، متحدان آسیایی آمریکا را به آغوش شوروی یا چین نینداخت و دولت های وابسته به آمریکا در خاورمیانه هم به راه دیگری نرفتند.
۷. خروج از ویتنام به آمریکا اجازه داد نیروهای متعارفش را در جاهای ضروری تر بازسازی کند و ١٤ سال بعد، این شوروی بود که به زباله دان تاریخ رفت و جهان شاهد سقوط های دومینویی شرق اروپا شد.
۸. می توان همین وضعیت را در عقب کشیدن های سبک تر آمریکا هم دید: سقوط شاه ایران، کنارکشیدن از لبنان، عقب نشینی از سومالی یا اشغال شکست خورده عراق. این رخدادها، همگی پیامدهایی منفی جدی داشتند اما موجب نشد دیگر دولت ها به این نتیجه برسند که آمریکا یک قدرت قابل اتکا نیست.
۹. دولت ها می دانند تعهدات میان آنها تنها زمانی معتبر است که بازتابی از منافع مشترک باشد و همراهی های کور، وزن چندانی در رویکرد و رفتار قدرت های مهم ندارد. یک عنصر کلیدی در نفوذ جهانی آمریکا، شهرتی است که از توانش و داوری درست این کشور از جمله توانایی گرانسنگ اش در خوانش یک وضعیت، تصمیم گیری های دشوار، انتخاب اهداف واقع بینانه و سپس تعیین و طراحی درست راهبرد، بدست می آید.
۱۰. افغانستان، این تردید را می آورد که آیا دستگاه سیاست خارجی آمریکا، هنوز هم قادر به انجام این تکالیف هست یا نه. درسی که باید بگیریم این نیست که آمریکا باید درگیر جنگ های احمقانه بیشتری شود و کسب اعتبار کند بلکه از کسانی که مسوول این خطاهای مکرر هستند، حساب و کتاب بکشیم و آنها را پاسخگو کنیم.
۱۱. برخی کشورها هم باید از آنچه در افغانستان رخ داد، درس های نگران کننده ای بگیرند. کشورهای ثروتمندی که به توانمندی های دفاعی خود بی توجهی کرده و بیش از حد بر حفاظت و حمایت آمریکا متکی شدند، باید در رویکرد خود تجدیدنظر کنند. رهبران بی کفایت و فاقد مشروعیتی که حکومتشان غرق در فساد است هم باید به سرنوشت اشرف غنی فکر کنند. همچنین قدرت های بزرگی که از دو دهه گیر افتادن آمریکا در باتلاق افغانستان بهره های فراوان بردند، باید نگران باشند که آمریکا آرام آرام، خود را باز می یابد. اما کشوری که یک متحد معقول نیرومند است و سهم منصفانه اش در دفاع از خود را بر دوش گرفته و امنیتش برای حفظ موازنه قدرت در آسیا، اهمیت دارد، از نگرانی به دور خواهد ماند.

:
https://foreignpolicy.com/2021/08/21/afghanistan-hasnt-damaged-u-s-credibility/

@yekhezaran
Forwarded from یک حرف از هزاران (حسین جابری انصاری)
خارجی_خاورمیانه_ای_چین_در_پرتو_نظم_نوین_جهانی.pdf
497 KB
#مقاله_ها | سیاست خارجی خاورمیانه ای چین در پرتو نظم نوین جهانی، دکتر محمد محمودی کیا، فصلنامه سیاست خارجی، پائيز ۱۳۹۸، صص ۲۸ - ۱
@yekhezaran
Forwarded from اتچ بات
#مقاله_ها
📚 آسیب‌شناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نهادگرایی
🖋 روح الله اسلامی، زهرا اکبری
فصلنامه علمی مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی، شماره ۳۵، تابستان ۱۳۹۹، مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری
🌐 http://css.ir/tqgupq

🔹این پژوهش به بررسی آسیب‌شناسی نهادهای تصمیم‌گیرنده در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (مذهب‌گرایان، دیوان‌سالاری، مردم‌سالاری و نظامی‌گرایان) پرداخته است.

فرازی از مقدمه مقاله:

🔹فرض کلی سیاست خارجی این است که دولت به‌عنوان نهادی اجتماعی در دو محیط قرار دارد: از یک‌سو، محیط داخلی که متشکل از همه نهادهای دیگر واقع در قلمرو مشخص شده توسط دولت و تعاملات آن‌ها با یکدیگر است، و از سوی دیگر، محیط خارجی که متشکل از همه دولت‌های دیگر و تعاملات آن‌ها با محیط و یکدیگر است. نظریه روابط بین‌الملل متعارف فرض می‌کند که دولت پیوسته درگیر تلاش برای مداخله در هر دو محیط است؛ یعنی در سیاست داخلی و خارجی وارد می‌شود (براون؛ آینلی، ۱۳۹۱: ۱۰۱). سیاست خارجی تصمیم‌ها، کنش‌ها و اقدامات یک کشور در قبال سایر بازیگران و محیط بین‌المللی است (رینولدز، ۱۳۸۰: ۶۳)؛ که بر پایه یک طرح و برنامه و راهبرد از پیش تعیین شده به‌وسیله تصمیم‌گیرندگان برای تأمین اهداف مشخص و معین صورت می‌گیرد (دهقانی فیروزآبادی، ۱۳۹۴: ۲۱). به‌بیان‌دیگر، سیاست خارجی متشکل از اهداف، استراتژی‌ها، تدابیر، روش‌ها، دستورالعمل، رهنمودها، برداشت‌ها و توافق‌ها است (خوشوقت، ۱۳۷۵: ۱۴۵). همه دولت‌ها به‌واسطه این حقیقت صرف که موجودیت جدای بین‌المللی دارند به یک سیاست خارجی راهبردی در قبال دولت‌های دیگر و سایر بازیگران بین‌المللی متعهد هستند. سیاست خارجی با این نیت دربرگیرنده اهداف و تدابیری است که تصمیمات و اقدامات دولت را در ارتباط با مسائل خارجی- به‌ویژه با سایر کشورها- راهبری می‌کند (جکسون؛ سورنسون، ۱۳۹۴: ۳۹۳- ۳۹۲)

🔹ما در این نوشتار در پی بررسی آسیب‌شناسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول چهار دهه گذشته از منظر نهادگرایی هستیم. ما همچنین به دنبال این هستیم که چرا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در موضوعات منطقه‌ای و بین‌المللی منزوی است؟ چرا از تریبون‌های مختلفی که مواضع سیاست خارجی را اعلام می‌کنند گزاره‌های متفاوت اعلام می‌شود؟ چرا نهادی در ایران به دنبال تنش‌زدایی و نهادی دیگر به دنبال دکترین مقاومت است؟ کدام نهادها در سیاست خارجی نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و آیا ساختار دولت در جمهوری اسلامی ایران تأثیری بر فلسفه، دکترین و سیاست امور خارجه دارد؟ بر این اساس سؤال اصلی که در این پژوهش در پی پاسخ‌گویی به آن هستیم عبارت است از این‌که نهادهای اساسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران کدامند و چرا این نهادها به برخی از اهداف سیاست خارجی خود دست پیدا نمی‌کنند؟ در پاسخ و به‌عنوان فرضیه اصلی این پژوهش باید گفت که موازی‌کاری‌های نهادهای تعیین‌کننده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (مذهب‌گرایان، دیوان‌سالاری، مردم‌سالاری و نظامی‌گرایان) و عدم رعایت الزامات نهادی از سوی این نهادها، منجر به عدم موفقیت آن‌ها در اهداف سیاست خارجی‌شان شده است.

🔗 پیوست: فایل پی دی اف متن کامل مقاله
#یک_حرف_از_هزاران
▶️ گزیده های ایران و جهان ◀️
@yekhezaran