و مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست
تاریخ بیهقی
استاد
#محمد_علی_موحد ، این پیرِ فرزانه و این یگانهٔ فرهنگی روزگار ما نود و هفت ساله شد. کارنامهٔ پر بار
موحد، کارنامهٔ یک فرد نیست؛ انگار چندین انسان شریف و خلاق و خستگیناپذیر، تماموقت مشغول تحقیق و سپس نگارش بودند. تألیفات او شامل دایرهٔ گستردهای از مفاهیم، از عرفان و ادبیات گرفته تا حقوق و تاریخ و آزادی است و اگر به دیدهٔ تحقیق در هرکدام از این زیربخشها – که خود عالمی است – بنگریم، میبینیم که در همهٔ این حوزهها از سرآمدان است. این یار و یاور قدیمیِ دکتر مصدق، با نگارش کتاب "خواب آشفتهٔ نفت"، شرح مسئولانه و دقیقی از حوادث مربوط به ملی شدن نفت و چالشهای آن ارائه داده است. در حوزهٔ پارادایمهای متقابل تاریخ و فرهنگ، میتوان به شرح درخشان "سفرنامهٔ ابنبطوطه" و "در کشاکش دین و دولت" اشاره کرد که کتاب اخیر که از قضا آخرین کتاب چاپ شدهٔ استاد
موحد است، شرحی است از اسلامِ بعد از پیامبر که تقابل آن فضای معنوی ساخته شده توسط پیغمبر با حکومت و ابزارهای این جهانی است.
موحد که بیش از نیم قرن است که دانشآموختهٔ دکتری حقوق دانشگاه تهران است، بخش مهمی از تألیفات گرانبهایش را در حوزهٔ حقوق و عدالت و آزادی به یادگار گذاشته است که شاید کتاب گرانسنگ "در هوای حق و عدالت" مهمترینِ آنها باشد، چرا که در این کتاب به مفهوم حق و عدالت هم از منظر تاریخی نگریسته است و هم از منظر فرهنگی و جمعِ این هر دو جز از
موحد، از کسِ دیگری برنمیآید. از آثار درخشانِ دیگرِ او در این حوزه میتوان به "حق و سوء استفاده از آن"، "دیباچهای بر حقوق مدنی" و "در خانه اگر کس است" اشاره کرد. توضیح و تحلیل او بر کتاب تاریخساز "فصوصالحکم" ابنعربی نیز از باقیات صالحات
موحد به شمار میرود.
اما همهٔ این تألیفات سترگ و عظیم یک طرف، و تألیفات او در ارتباط با
#شمس_تبریزی یک طرف. شمس تبریزی، آن درویشی که آتش در جانِ مولانا زد و پس از آن مولانا آتش در همه عالم زد، تا نیم قرن پیش شخصیتی بسیار ناشناخته بود. مردمان از او افسانهها ساخته بودند و بزرگان ادبیات چون مینوی و زریابخویی نیز او را پیری عامی و سادهدل میدانستند. اما پس از یافتن نسخههای مقالات شمس و کارِ بزرگِ
موحد در تصحیح آن و معرفی زوایای شخصیت بسیار پیچیدهٔ شمس و نشان دادن تأثیرات عظیم مقالات شمس بر مثنوی معنوی، دیوان کبیر و فیهمافیه، تا حدی غبار از روی آن آفتاب برداشته شده است. سالها پیش از آنکه استاد
موحد، تصحیح مثنوی معنوی را به انجام برساند، خودم از حضرتش شنیدم که گفت مهمترین ایراد مثنویشناسان بزرگ تاریخ، این است که مولانا را از دریچهٔ ابنعربی نگریستهاند و شرح دادهاند، حال آنکه برای شناخت مولانا هیچ پنجرهای راهگشاتر از شمس نیست؛ و
موحد از همین پنجرهٔ دلگشا مثنوی معنوی را تصحیح کرد که امروز این یادگارِ عزیز در اختیار ماست.
مجموعهٔ آثار
موحد در حوزه شناخت شمس و مولانا از دریچهٔ شمس هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت یگانه است. علاوه بر تصحیح "مقالات شمس" و "مثنوی" میتوان به تصحیح کتابهای "ابتدانامه" و "رسالهٔ سپهسالار" و همچنین کتابهای "باغ سبز"، "خُمی از شراب ربانی"، "شمس تبریزی" و "اصطرلاب حق" اشاره کرد.
بیهقی گفته بود که مرد آنگاه آگاه شود که نبشتن گیرد و بداند که پهنای کار چیست. و
موحد نبشتن گرفت و دانست که پهنای کار چیست. برای این پیرِ فرزانه و یگانهٔ روزگارمان آرزوی عافیت و عزت میکنم.
پنجاه سال کِشتی ای مردِ اوستاد
پنجاه سال باش که از کِشته بِدروی
✍️جویا معروفی
زادروز استاد محمدعلی
موحد@sahandiranmehr