روشنگری و بصیرت سیاسی

#نومحافظه_‌کاری
Канал
Логотип телеграм канала روشنگری و بصیرت سیاسی
@basiratsiasi67Продвигать
326
подписчиков
4,19 тыс.
фото
781
видео
4,09 тыс.
ссылок
تا مبارزه هست، ما هستیم به کانال جدید ملحق شوید👇 @basiratsiasi60 امام خامنه ای (مدظله): 💥 #فضای_مجازی به اندازه انقلاب اهمیت دارد
✏️💥 سخن چند روز گذشته #خاتمی_فتنه_گر و نسبت دادن پشیمانی به #دسیسه‌گر بودن هرچند به‌عنوان تاکتیکی برای #فرار از پاسخگویی و تغییر جهت دادن به اذهان عمومی می‌تواند قابل تامل باشد اما در بطن خود تئوری‌ای را پرورش می‌دهد که سال‌ها با #محکوم کردنش برای خود موجودیت و #مشروعیت کسب کرده بود.

تفسیر اعتراض به دسیسه‌گری آن هم از سوی #لیدر جریانی که سال‌ها حتی مهار مطالبات نامشروع را محکوم می‌کرده، خود نشانی عیان از شیفت گفتمانی و رفتاری #اصلاح‌طلبان است؛ اصلاح‌طلبانی که با به تن کردن جامه #نومحافظه‏_کاری بیش از هر زمان دیگر برای بقا تصمیم به آن گرفته‌اند که در برابر شعارهای خود بایستند. آنها که می‌گفتند آمده‌اند تا #صدای_مخالفت شنیده شود حالا بودن خودشان را در شنیده نشدن صدای مخالفت آن هم نه از جانب جناح مقابل که از خیمه‌گاه خود یافته‌اند.

 با هرچه ملموس‌تر شدن عدم تغییر در مناسبات موجود، احتمال صدور فتوا برای #واجب سیاسی بودن #روزه_سکوت از سمت نخبگان #حامی_دولت به بدنه رای‌دهنده به دولت روز به روز بیشتر و بیشتر می‌شود، روزه‌ای که باید نیت آن را نه در ایمان به گشایش در وضعیت #معیشت و معضلات #سیاست_خارجه و امثالهم که در عیان نشدن #ناامیدی از کارآمدی دولت دانست، دولتی که حالا با حجم عظیمی از #وعده‌های_عمل_نشده و چشم‌اندازی از افزایش #ریاضت‌های_اقتصادی نیازمند دفاع است و زمانی که ما به ازایی برای طرح شدن در برابر کمبودها وجود ندارد، طبیعی است که به یکباره شاهد از غیب برسد و مسؤولیت نارضایتی‌ها را در « #دسیسه‌گری» دیگران بیابد.

با همه اینها انتخاب بیان #پشیمان شدن یا دسیسه‌گر نشدن هیچ‌گاه این حقیقت را نقض نمی‌کند که #نخبگان_ماله_به_دست گرفته طرفدار دولت خود بهتر از هرکس دیگر می‌دانستند مجموع عملکرد دولت اول چنین شرایطی را در دولت دوم به مردم تحمیل می‌کند، آنها خود #بزرگ‌ترین_دسیسه‌گر این داستان بودند و حالا کشف کرده‌اند «نباید خیلی از وعده‌ها را جدی گرفت»!

#آخوند_بی_شعور_اصلاحات
#وقاحت
#بی_شرف_نباشین

@basiratsiasi67
✏️💥 درام اصلاح‌طلبی و تله روحانی

@basiratsiasi67

💠 گویا قصه #درام دیالکتیک‌وار رابطه #اصلاح_طلبان و #دولت کم‌کم  و با #شیب ملایمی به سمت تراژدی شدن پیش می‌رود. 3 سال از (ائتلاف اجباری #جریان_چپ نادم و #راست_سنتی در خرداد 92 در قالب #نومحافظه_کاری می‌گذرد ائتلافی که برای تمتع دوسویه انتخاباتی به شکل دیگری در اسفند 94 تکرار شد همپیمانی موقت سیاسی‌ای که هر دو طرف در محاسبات سیاست‌ورزانه خود سوی مقابل را #رحم_اجاره‌ای برای تحقق اهداف خود می‌دانستند؛ جریان اصلاح‌طلب دولت را بستری برای #عبور از شرایط آنرمال #اصلاح_طلبان_خطاکار فتنه 88 و عبور از باتلاق خودساخته می‌دانست و جریان دولت هم روی برخی ظرفیت‌های اجتماعی طرف مقابل در کنشگری‌های #سیاسی حساب می‌کرد.

💠 اما از آنجا که پیام نتایج انتخابات اسفند 94 یعنی انتخاب قاطعانه آیت‌الله #جنتی در مجلس خبرگان و تکرار علی #لاریجانی در مجلس شورای اسلامی « #سقط_امید اصلاح‌طلبانه در رحم اجاره‌ای» بود، به نظر می‌رسد سیاست‌ورزی جریان دولت در نسبت با اصلاحات در این بده بستان #منفعت_گرایانه، سیاست دقیق‌تری بوده است، در واقع عایدی جریان اصلاح‌طلب از این همپیمانی تاکتیکی تاکنون « #تقریبا_هیچ» بوده است، این عایدی «تقریبا هیچ» برای بدنه اصلاح‌طلبی اینقدر ملموس است که حاضرند #دولت را عملا به #تله_گذاری در مسیر جریان اصلاح‌طلب محکوم کنند، تله‌گذاری‌ای که عملا سبب #سلب_هویت اصلاح‌طلبان شده است.

🎯 ابراهیم #اصغرزاده در همین باره به روزنامه اعتماد می‌گوید: «اصلاح‌طلبان در #تله عملگرایی دولت گرفتار شده‌اند. باید اصلاح‌طلبی را از دولت‌داری آقای #روحانی جدا کرد. دولت تمام تخم‌مرغ‌هایش را در اولویت دادن به موضوعی ریخت که مجرد از بقیه مسائل است. حتی در #سیاست_خارجی هم کاری کرد که کیس #مذاکرات هسته‌ای کاملا #ایزوله باشد؛ رفتن به سمت پراگماتیسم. یعنی اینکه وضع موجود را توجیه کنیم. توجیه وضع موجود امری است #محافظه_کارانه. آقای روحانی باید از این تله پراگماتیستی دربیاید و نگوید من وضع موجود را حفظ می‌کنم پس برایم کف بزنید. به همین لحاظ دولت آقای روحانی می‌تواند اصلاح‌طلبان را به تله‌ای بکشاند که این #تله_عبور از هویت اصلاح‌طلبانه و گیر کردن در این تله است. این تله در مرحله بعد به جامعه القا می‌کند که اصلاح‌طلبان به خاطر اینکه سهمی در #قدرت داشته باشند، حاضرند تمام برنامه‌های‌شان را #تعطیل کنند؛ شعارهای‌شان را کاهش دهند و به یک دولت #حداقلی رضایت دهند. این تله منطبق با هویت دولت‌های پراگماتیست است که آقای روحانی خودش هم گرفتار آن شده، اشکال این است که اصلاح‌طلبان #ابتکار عمل را از دست داده‌اند. درست مثل بحثی که در #انتخابات مجلس در 7 اسفند رخ داد».

♦️ آنچه اصغرزاده سعی دارد به عنوان آینده‌ای ممکن پیش‌بینی کند و هشدار دهد در واقع مجموعه اتفاقاتی است که تاکنون افتاده. او پیش‌بینی یا تحلیل نمی‌کند، بلکه دارد #تاریخ را روایت می‌کند.جناب اصغرزاده چنان برای هویت اصلاح‌طلبان #روضه می‌خواند که گویا #فراموش_کرده این جریان بارها در راستای ماندن در قدرت، سلب هویت شده است؛ چه آنجا که در #دهه70 و در اوج دولت اقتدارگرای #هاشمی از #چپ_گرایی حاد عدالتخواهانه یک باره #لیبرال شدند و چه آنجا که از #عالیجناب_سرخ_پوش خواندن هاشمی تا مدح و ثناگو شدنش را یک‌شبه طی کردند و سال 92 برای ماندن در قدرت با جریان راست همپیمان شدند.

👈 حقیقت آن است که #ابتذال ایدئولوژیک و حرکات سینوس‌وار در عرصه اندیشه و سیاست مدت‌هاست #قبحی در میان اصلاح‌طلبان ندارد مساله اساسی در واقع همان در قدرت ماندن است اما مساله این است که وضعیت دولت #روحانی امروز در نقطه‌ای است که جریان اصلاح‌طلب حتی تردید جدی در نتیجه‌بخش بودن این ائتلاف #تحقیرآمیز دارد.


🔻 انتقاد‌ها به #کارکرد دولت روحانی در جریان اصلاح‌طلب به همین جا ختم نمی‌شود، حتی #برجام به عنوان اصلی‌ترین #خروجی دولت، مورد انتقاد برخی اصلاح‌طلبان قرار دارد تا آنجا که #صادق_خرازی می‌گوید: «اگر برجام بخواهد روال و رویه بشود، این یکی از #بزرگترین_خیانت‌های جدی به کشور است. برجام برای یک واقعه بود.»

🔻 تردید درباره کارآیی دولت در #افکارعمومی در میان اصلاح‌طلبان مساله‌ای جدی است، تردیدی که برخی را به ادبیات « #تک_دوره‌ای شدن روحانی» رسانده و برخی را مجاب کرده که بگویند دولت روحانی فشل است.

🔻 دقیقا نقطه کانونی و چالشی اصلاح‌طلبان همین جاست. آنها از یک طرف می‌دانند اولا #ائتلاف #پرهزینه با جریان راست سنتی در انتخابات 96 می‌تواند اثربخش نباشد، ثانیا این ائتلاف می‌تواند ضمن سلب هویت جدی‌تر اصلاح‌طلبان آنان را عملاً تبدیل به #نیروهای_درجه_دو جریان راست حرفه‌ای کند، اما از طرف دیگر با این مساله مواجهند که آیا در شرایط کنونی چاره‌ای جز طی این مسیر دارند؟
🔻🔻
https://telegram.me/joinchat/BMtqEjubz-Enh8LA6lNZtQ
✏️💥بیشتر نویسندگان و گویندگانی که تا امروز از تجدید نظر طلبی صلاح‌طلبان سخن گفته‌اند، به مرحله نخست تجدیدنظرطلبی آنان نظر داشته‌اند.

یعنی مرحله‌ای که طی آن بنیادگرایان دهه 60 بتدریج و در طول یک دهه به طور رسمی و روشن، بیرق ایدئولوژی اصلاح‌طلبی را برافراشتند اما پس از سال 88 مرحله دوم تجدیدنظرطلبی آنان آغاز شد؛ به این معنا که اصلاح‌طلبان با گذار از شعارهای دهه گذشته که بر کانون توسعه سیاسی متمرکز بود، در ایدئولوژی خود تجدیدنظر اساسی کردند. در واقع این تجدیدنظر با توجه به مقاومتی که آنان در برابر رأی اکثریت مردم در انتخابات دهمین دوره ریاست‌جمهوری در سال 88 داشتند، طبیعی هم بود. به عبارت روشن، امروز مرحله دیگری از استحاله و تجدیدنظرطلبی در اصلاح‌طلبان رخ داده است.
🔷🔸اصلاح‌طلبان پس از آنکه در #شورش_فتنه‌_گرانه_88» نظریه‌های پیشین خویش در دوره اصلاحات را به طور عملی ابطال کردند، امروز در گام دوم به لحاظ نظری نیز از نظریه‌های خود عدول کرده و ابطال آنها را پذیرفته‌اند. روشن است جریانی که بیش از یک دهه از اولویت توسعه سیاسی و #مردمسالاری و احترام به آرای مردم سخن گفته اما پس از شکست در انتخابات در عمل به آن شعارها پای‌بندی نشان نمی‌دهد دیگر نمی‌تواند بر آنها تأکید کند، زیرا این تناقض رفتار و افکار، موجب رسوایی است. لاجرم باید در آن نظریه‌ها تجدیدنظری صورت گیرد و به نوعی، از شعارهای دموکراتیک عقب‌نشینی کرد.

🔷🔸تأکید اصلاح‌طلبان بر شعارهای دموکراتیک محصول دوره‌ای بود که جریان اصلاح‌طلب می‌توانست در انتخابات‌ها پیروز باشد و به طور آرمانگرایانه‌ای تصور می‌کرد از این پس جامعه ضرورتاً آنها را برخواهد گزید اما از انتخابات شوراهای شهر و روستای دوم که دوره یک دهه‌ای #شکست‌_پیاپی آنها در انتخابات آغاز شد، نظریه‌های دموکراتیک کمرنگ شد و هرچه گذشت، توسعه سیاسی به محاق رفت. بویژه پس از ائتلاف با «نومحافظه‌کاران» که شعارهای رفاهی- اقتصادی جای شعارهای دموکراتیک را گرفت، آنها تغییرات خود را متناسب با این شرایط جدید تعریف کردند. اصلاح‌طلبی برخلاف نومحافظهکاری، بر ایده‌آلیسم استوار بود و برای تشکیل نوعی جامعه مطلوب تلاش می‌کرد. درحالی‌که نومحافظهکاری صرفا بر عمل‌گرایی اتکا دارد و داعیه تشکیل هیچ نوع جامعه مطلوبی را ندارد. اگر بخواهیم اصلاح‌طلبی را به لحاظ اندیشه سیاسی تجزیه کنیم می‌توان اصلاح‌طلبی را محل تجمع #نولیبرالیست‌ها و نومارکسیست‌ها دانست.
🔷🔸 اصلاح‌طلبان در دوره‌ای خود را حاملان ارزش‌های سیاسی‌ای مانند مردم‌سالاری، توسعه سیاسی، جامعه مدنی، شفافیت سیاسی، رقابت سیاسی، تحزب، تساهل و تسامح، آزادی عقیده، آزادی اندیشه و آزادی سیاسی معرفی می‌کردند؛ در حالی‌که نومحافظهکاری اگرچه ممکن است گاهی از این الفاظ بهره گیرد اما بی‌شک هیچ‌گاه این ارزش‌ها را «ارزش‌های واقعی خود» نمی‌داند. #نومحافظه_‌کاری با اعتنا به خاصیت رئالیست بودنش، بیش از هر چیز میزان و معیار قدرت و اقتدار را می‌پذیرد.
امروز به نقطه‌ای رسیده‌ایم که دیگر حاملان دموکراسی و توسعه سیاسی بار گذشته را از دوش خود برداشته‌اند. امروز جامعه ایران برای آزادی اندیشه و توسعه سیاسی، متولی‌ای در جریان‌های سیاسی ندارد.

🔷🔸اصلاح‌طلبان در این تجدیدنظر خود یا #سكوت كردند و یا همسو با نومحافظه‌کاران شعارهای شبه‌رفاهی مطلوب طبقه الیگارشی سر می‌دهند. فراتر از علل مقطعی، مشکل اصلاح‌طلبان مشکلی ماهوی است؛ به این معنا که «بود» و «نبود» آنها همواره در طول چند دهه گذشته متفاوت بوده است. این همان راز بی‌اعتمادی به آنها در بخشی از جامعه روشنفکری است. این بخش از جامعه به آن ارزش‌ها بی‌اعتقاد نیست اما به کسانی که آنها را به‌عنوان شعار خود برگزیده بودند بی‌اعتماد بود. آخر چگونه ممکن بود #جریان_رادیکالیست دهه 60 در مدتی کوتاه #اصلاح_طلب و میانه‌رو شود؟! بر فرض که ایدئولوژی آنها تغییر کرده اما آیا روحیه تندروانه آنها نیز تغییر کرده است؟
البته تحولات بعدی نشان داد روحیه رادیکالیستی آنها همچنان باقی است و #شورشي_هاي 78 و 88 شاهد آن است.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
تالار بصیرت سیاسی
https://telegram.me/basiratsiasi67