«ترجمان: جریمه» (بهمناسبتِ زادروزِ استاد باستانیِ پاریزی)
کسانی که با متونِ تاریخی و ادبی (بهویژه آثارِ عهدِ صفوی و قاجاری) سروکاردارند، احتمالاً در منابعِ این ادوار، با واژهٔ «ترجمان»، البته درمعنای «جریمه و مجازات»، مواجه شدهاند. نمونهرا در منشآتِ قائممقامِ فراهانی آمده: «حتی داروغهٔ شهر و کدخدای محلّه را بههمین جرم که چرا دیر خبردارشده [...]، عزل و تنبیه و ترجمان کردیم» (بهاهتمامِ جهانگیرِ قائممقامی، کتابفروشیِ ابنِ سینا، ۱۳۳۷، ص ۱۳۴). مدّتی درجستجوی چراییِ این تغییر یا توسّعِ معنایی بودم، اما بهنتیجهاینمیرسیدم. تنها این پاسخِ احتمالی بهذهنامرسید: شاید اهلِ زبان مطابقبا قاعدهٔ اِبدال یا جابجایی، «ترجمان» را بهسببِ قرابتِ حروف، با «جریمه» از یک ریشه پنداشتهاند و بهکاربردند. و این جابهجایی در زبانِ فارسی نمونههایی نیز دارد.
تاآنکه نکتهای در یکی از آثارِ استاد باستانیِ پاریزی (که گاه در آثارشان به نکاتِ زبانی و ادبی، بهویژه وجهِ اشتقاقها نیز اشاراتی دارند)، نظرمراجلبکرد. گرچه همواره نمیتوان با حدسهای استاد همداستان بود، اما نکتهای است قابلِ توجه و بیانگرِ جولانِ اندیشهٔ ایشان. صائببودن یا نبودنِ این حدس بهگمانام آنقدرها مهم نیست دربرابرِ توجه به تخیّلِ پرّانِ مورّخی ادیب. بیهوده نیست که استاد شفیعیِ کدکنی، پیرِ پاریز را «شاعرِ تاریخ» خواندهاند.
واژهٔ «ترجمان»، در عبارتی از صحیفةالإرشاد ([تاریخِ افشارِ کرمان]، مصحَّحِ استاد باستانیِ پاریزی) نیز آمده: «یک خوانِ جواهر، ترجمانِ این دزد است» (ملا محمدمومنِ کرمانی، نشرِ علم، ۱۳۸۴، ص ۲۱۴).
و استاد در توضیح آوردهاند:
«ترجمه و ترجمانی اصطلاحاً بهمعنیِ جریمه و مجازات است و از عصرِ مغول رایج شده». ایشان درادامه افزودهاند، گمان میکنم ازآنجاکه مردم زبانِ مغولی نمیدانستند و مغولها بهوسیلهٔ مترجم آنها را بازجویی و محاکمه و مجازات میکردند، «مردم این امر را که معمولاً یک مصادرهٔ عمومی درپیداشت، ترجمه و ترجمانی میخواندند؛ یعنی وقتی مترجمی با مغولی همراه، به درِ خانهٔ کسی میآمد، معلوم بود که باید جریمه و مجازاتی که بهوسیلهٔ مترجم اعلام میشود، پرداخته شود» (ص ۲۱۴).
گمانمیکنم ترجمان در این معنی، سنجیدنی است با تعابیری همچون «سینجینکردن» در زبانِ محاوره یا «مطالَبَه» در آثاری همچون تاریخِ جهانگشای جوینی. شاید کاربردِ «مطالبه»، درمعنای «بازخواست/ شکنجه/ مجازات» نیز ازآنجا ناشی شده که برای آگاهی از جای افراد یا گنجینه و دفینه، مردمانِ شهرهای فتحشده را «سینجینمیکردند» و از آنان محلِ پنهانکردنِ اشیاء گرانبها را میپرسیدند.
@azgozashtevaaknoon