پیام
حجت کلاشی به مناسبت سالروز صدور فرمان مشروطیت:
▪️سالروز صدور فرمان مشروطیت گرامی باد.
با فرمان مشروطیت، با گسست از نظام پیشین، نظام نو پدید آمد. نو بودن با مد روز دو چیز جداست و البته ج.ا نه نو است و نه مد. گونهای و وجهی ارتجاعی از عناصر نظام قدیم است که سوار بر گرده ایدئولوژیهای معاصر قدرت فرمانروایی یافته.
فکر
مشروطه و مضمون آنرا نمی شود با تجزیه و تحلیل لغوی
مشروطه و شرط و ابواب و صیغههای عربی فهمید؛ چرا که این اصطلاح در برابر لغتی درست شده که برای نشان دادن یک فکر و نحوه ای از سازماندهی دستگاه اداره کشور در دوران جدید غرب در حوره سیاسی، فلسفی و حقوقی جعل شده و موضوعله آن در سنت سیاسی مدرن است نه خیالات اهل لغت.
همچنین فکر
مشروطه خواهی در
ایران را نمی شود با
مشروطه خواهی در عثمانی فهمید؛ نه اینکه وجه شباهت یا زمینه های مشترک نداشته باشند؛ که دارند بلکه به این خاطر که این قیاس و عین هم دانستن تحولات این دو دولت باعث می شود که جداییها را نبینیم. مشروطیت در
ایران در تداوم دولت
ایران و برای تقویت آن بود. در فرمان مشروطیت آمده:
«مطابق فرمان معدلت بنیان همایونی مورخه ۱۴ جمادیالاخره ۱۳۲۴ از برای ترقی و سعادت ملک و ملت و تشیید مبانی دولت و اجرای قوانین شرع حضرت ختمی مرتبت صلیالله علیه و آله امر به تاسیس شورای ملی فرمودیم و نظر بدان اصل اصیل که هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم، علی قدر مراتبهم، محق و سهیمند، تشخیص و تعیین اجزای مجلس را به انتخاب ملت محول داشتیم»
در این مقدمه مظفرالدین شاه می گوید برای ترقی و سعادت کشور و ملت، فرمان تاسیس شورای ملی را داده است. در متن فرمان تاسیس همین نیت را دلیل تاسیس مجلس دانسته بود و انتخاب مجلسیان را هم بعهده مردم می گذارد و در توضیح آن به این اصل اصیل اشاره می کند «هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم سهیمند» این اصلِ اصیل نشانگر استوار شدن حکمرانی بر روی اصول و بنیادهای نو است که در حدود فلسفه سیاسی قدیم نمیگنجد و با آن قابل توضیح نیست بلکه آنرا تنها می توان با منطق نظام های مدرن روزگار نو توضیح داد.
مجلس نیز در بیانیه خود می گوید:
«ملت
ایران بعد از اینکه کار مملکت به آخرین درجه خرابی رسید، سعادت و راه تصفیه و ترقی و تمدن را در این دید که اصول اداره دولتی تبدیل به مشروطیت شود.» این بیانیه بسیار مهم است.
بنابراین مشروطیت هم از دیدگاه مظفرالدین شاه و هم مجلس یک مساله ملی ست و کوششی ست برای سعادت و ترقی کشور از راه پی افکندن بنیاد و اصولی نو. اما در
مشروطه عثمانی موضوع فشار دولت های غربیست برای شناسایی حقوق اتباع غیر مسلمان خلافت عثمانی. دولتِ آلعثمان، دولت خلافت اسلامی ست و بسیاری از اتباع این دولت خلافت اسلامی، به دین مسیحیت بودند و کوشش غربیان در قالب فشار، گرفتن حقوق برابر برای این مسیحیان از راه
مشروطه شدن یعنی نوشته شدن قانون اساسی برای عثمانی بود. اما در
ایران این دگرگونی در مبنای حکمرانی و دستگاه اداره کشور، برای تقویت و قدرمنتد کردن دولت
ایران و آبادی کشور و ترمیم خرابیها و رفتن به سمت تجدد و نونوار شدن بود. از اینروی راه انداختن و ساختن این دستگاه جدید و لوازم توسط رضا شاه همراستایی با
مشروطه ست و نه خطابههای آتشین که نیرویهای قوه مخربه بنام آزادی و به کام آنارشیسم سر میدادند.
در تاریخ همروزگارمان در بسیاری جاها، آنارشیسم و آنارشیستها پشت نقاب آزادی پنهان شدهاند و پشتیبانان و مدافعان آزادی را مستبد نامیدهاند!
#بازگشت_به_مشروطه #سازمان_مشروطه_ایران @mashrootehorg