غمش در نهانخانه ی دل نشیند به نازی که لیلی به محمل نشیند به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریهام ناقه در گل نشیند خلد گر به پا خاری، آسان برآرم #چه_سازم_به_خاری_كه_در_دل_نشيند پی ناقهاش رفتم آهسته ترسم غباری به دامان محمل نشيند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی #ز_بامی_که_برخاست_مشکل_نشیند عجب نيست خندد اگر گل به سروی كه در اين چمن پای در گل نشيند بهنازم به بزم محبّت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند #طبیب_اصفهانی