مرا آرام دوست بدار میان نفس کشیدن های مدامت میان مرمرین بلور نگاهت و رهایم کن در خویش تا حضور مقدس آرامش که تب کند وجودم از تداوم لبخندت بر سایه سار شکوفه زار دستانم مرا آرام دوست بدار از هرم گرم نفس هایت تا نهایت عشق
مرا آرام دوست بدار میان نفس کشیدنهای مدامت میان مرمرین بلور نگاهت و رهایم کن در خویش تا حضور مقدس آرامش ، که تب کند وجودم از تداوم لبخندت بر سایه سار شکوفه زار دستانم
مرا آرام دوست بدار از هرم گرم نفسهایت تا نهایت عشق ۰۰۰۰
مرا آرام دوست بدار میان نفس کشیدنهای مدامت میان مرمرین بلور نگاهت و رهایم کن در خویش تا حضور مقدس آرامش ، که تب کند وجودم از تداوم لبخندت بر سایه سار شکوفه زار دستانم
مرا آرام دوست بدار از هرم گرم نفسهایت تا نهایت عشق ۰۰۰۰
مرا آرام دوست بدار میان نفس کشیدنهای مدامت میان مرمرین بلور نگاهت و رهایم کن در خویش تا حضور مقدس آرامش ، که تب کند وجودم از تداوم لبخندت بر سایه سار شکوفه زار دستانم
مرا آرام دوست بدار از هرم گرم نفسهایت تا نهایت عشق ۰۰۰۰ 🍁
صبح واژه واژه عشق است که از حضور تو وام میگیرد و زندگی امیدی است ، سرشار از نفسهای تو به صبح های روشنم ، سلام کن و به گلهای تن سپرده به عشق که زندگی اگر هست از ترنم لبهای تو جاریست به وقت سلام های اول صبحت...
صبح واژه واژه عشق است که از حضور تو وام میگیرد و زندگی امیدی است ، سرشار از نفسهای تو به صبح های روشنم ، سلام کن و به گلهای تن سپرده به عشق که زندگی اگر هست از ترنم لبهای تو جاریست به وقت سلام های اول صبحت
به آنکه بی هوا بر شانههای خیال من نشسته بگویید ، به آنکه بی خبر از من ، در حصار جانم خانه کرده است .... به آن هوای تازه رویش به آن شقایق تازه روییده به آن چراغ روشن شب به آنکه در آرزوی دستهایش ، هزار شب ، به نیایش نشسته ام .... به او که به تنفس امن زندگی اش ، جان میسپارم ، بگویید .... بمان ، نرو ..... که من میان دلتنگی اش میان اشکها و لبخندهایش خانه ای ساخته ام امن تر از برگ گلی ، در باد...... ♥️👍👌
صبح واژه واژه عشق است ڪه از حضور تو وام میگیرد و زندگے امیدے است ، سرشار از نفسهاے تو به صبح هاے روشنم ، سلام ڪن و به گلهاے تن سپرده به عشق ڪه زندگے اگر هست از ترنم لبهاے تو جاریست به وقت سلام هاے اول صبحت
صبح واژه واژه عشق است ڪه از حضور تو وام میگیرد و زندگے امیدے است ، سرشار از نفسهاے تو به صبح هاے روشنم ، سلام ڪن و به گلهاے تن سپرده به عشق ڪه زندگے اگر هست از ترنم لبهاے تو جاریست به وقت سلام هاے اول صبحت