𖤹𖤹آوَُاَُیَُ عَُشَُـــَق𖤹𖤹

"شب را "به دوش می کشم
در کوله ای زغال اندود
و #سرنوشت خنده هایم را
ختم می کنم
به "سکوتی"
پر ابهام
به #عشقی "منجمد"
که
فرو افتاده از "شانه های" زمستان!



#فریبا_نادعلی


.🍃✨🌹✨🍃

"تنها" در تاریکی شب ,,
زیر نگاه های حسودِ ماه
در حسرت هایمان،
آشفته لرزیدیم!

بی هیچ #آغوشی.,,.
بی هیـــچ #لمسی.،،.




#فریبا_نادعلی

.🍃✨🌹✨🍃

محبوب من...!
به حرمتِ
کوچه های پر احساس
به قدمتِ
خاطراتِ آبیِ دوست داشتن
با دیگری نرو...!
نگذار غنچه ی شوقم
خشکیده شود
پشت پنجره ی چشمانت...
مبادا عاقبت، کویر شود
حسرتِ شرجیِ بوسه هایم،
به دریای سرخِ لبخندت...


#فریبا_نادعلی


.🍂✨🌺✨🍂

آغوش میشوم
اندوه بنفشه ها را
خانه جان می دهد
زیر ردپای
حرفهای مشکوکِ
خشت به خشت دیوارها...
کوه می کند
سینه ی متروکم را
انباشت این همه بغض


#فریبا_نادعلی


.🍂✨🌺✨🍂

" #تنها" در تاریکی شب
زیر نگاه های حسودِ ماه
در حسرت هایمان،
آشفته لرزیدیم!

بی هیچ #آغوشی
بی هیـــچ #لمسی

#فریبا_نادعلی

"تنها" در تاریکی شب ,,
زیر نگاه های حسودِ ماه
در حسرت هایمان،
آشفته لرزیدیم!

بی هیچ #آغوشی.,,.
بی هیـــچ #لمسی.،،.



#فریبا_نادعلی

.🍃✨🌹✨🍃

#مرا,
لابلای لحظه های خود بکش
" پاک و معصوم "
#شبیه_معبدی_مقدس...

و بعد ستاایش_کن_مرا،
#عشق را...،
و انگشتان خود را.
‌

#فریبا_نادعلی


.🍃❤️🍃✨💫

میان بازی این،
شبهای بی فانوس
مات از این تنهایی،
کیش از،
"واکنش های بی خیالی..."‌
پنهان می‌شوم....،
"پشت پلکهایت
و چشمانم خیس،"
روی باور "عریان شعرها"

‎‌‌┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄
#فریبا_نادعلی

.

اینگونه که لبهایت
رم می کنند برای بوسیدنم
حتما
اسبهایی از نژاد ترکمن را
خواب دیده ای!

#فریبا_نادعلی


‎‌‌┄┄┅┅✿❀♥️❀✿┅┅┄┄