کاش میشد هوایت را بلعید عطرت را قورت داد صدایت را کرد داخل قوطی و حبس کرد برای هر زمانی که نیستی هرم نفسهایت را برق نگاهت را نبضات را همه را میشد گرفت و در بقچهای پیچید و یادگاری گذاشت در پستوی عمر تا همیشه داشتت. بنفش دوست داشتنی من.
آفتاب ،پشت پنجره در انتظار پلک گشودن ، پرنده،در انتظار پرواز و عشق در انتظار بوسیدن و نوازش تو ست. گوش به راهم ، تا با عزیزم تو ، روزی دیگر بیاغازم . بیدار شو گل من ! صبح ات بخیر...
آفتاب ،پشت پنجره در انتظار پلک گشودن ، پرنده،در انتظار پرواز و عشق در انتظار بوسیدن و نوازش تو ست. گوش به راهم ، تا با عزیزم تو ، روزی دیگر بیاغازم . بیدار شو گل من ! صبح ات بخیر...
شـب ڪَهواره ایست ، ڪه تا صبـح یاد تو را در خـوابِ مـن تاب میـدهد و مـن در عمق تاریڪی ها پلڪهایم را بہ شوق دیدن بـرق چشمهایت در خواب می بندم میـــبندم .. میـــبندم ..
خیال تو فقط شبها سراغم می آید دروغ چرا؟ اما باور کن خیالت را آنقدر تنگ در آغوش میگیرم که تا شبی دیگر جز من سراغ دیگری نخواهد رفت خیالت راحت ... 🍂✨🌺✨🍂 #شبنم_نادری
آفتاب ،پشت پنجره در انتظار پلک گشودن ، پرنده،در انتظار پرواز و عشق در انتظار بوسیدن و نوازش تو ست. گوش به راهم ، تا با عزیزم تو ، روزی دیگر بیاغازم . بیدار شو گل من ! صبحات بخیر...
آفتاب پشت پنجره در انتظار پلک گشودن، پرنده در انتظار پرواز، و عشق در انتظار بوسیدن و نوازش توست، گوش به راهم ، تا با "عزیزم " تو روزی دیگر بیاغازم بیدار شو گل من ،،،
آفتاب پشت پنجره در انتظار پلک گشودن .. پرنده، در انتظار پرواز و عشق در انتظار بوسیدن و نوازش توست .. گوش به راهم ، تا با "عزیزم " تو، روزی دیگر بیاغازم بیدار شو گل من ! صبح ات بخیر ...