آن که خشونت میکند و به خشونت اعتقاد دارد، آن که زن را ملک خود میداند و این توهم مالکیت، اجازه چنان رفتار را به او می دهد، آن که به ناموس بودن زن و غیرت اعتقاد دارد، مهم تر از همه سیستم سیاسی و قضایی که بر این انگارهها صحه میگذارد و تقویتش میکند، حتما بیشترین سهم را( در این تقصیر) دارند.
نه تنها غیرت و ناموسپرستی را به پسران و مردان آموزش میدهند و دختران و زنان را به تبعیت از آن تشویق میکنند، مانع تصویب قوانین منع هرگونه خشونت علیه زنان و مجازاتهای متناسب برای خشونتگران میشوند. در سایر قوانین موضوعه نیز زن را به مثابه ملک مرد مینگرند.
مونا و آنچه بر او گذشت چکیدهای از سیاستهای زنستیز، واپسگرا و متحجرانه است. استمرار این سیاستها ممکن نمیبود مگر با همدستی زنستیزان. همانهایی که امروز و پس از این وقایع نیز زنان را مقصر میدانند و علیه فمینیستها و فعالان حقوق زنان لگدپرانی میکنند. در آینه به خود بنگرید و خودتان همدستیتان با این ساختار زنبیزار را قضاوت کنید.