Смотреть в Telegram
به مکان‌های قبلی برنگرد صدای خنده‌هایمان در سالن می‌پیچد. دستگاه‌ها صدایی دارند که در نمی‌آید. زمین و آینه‌ها نشستن‌ها و اسکوات‌ها را شبح‌وار به نمایش در می‌آورند. باشگاه همان باشگاه هفت سال پیش است. دستگاه‌ها هم. آینه‌ها هم. زمینی که هانیه از خستگی روی آن ولو می‌شد و تخم‌مرغ می‌خورد هم. من هم. من هم؟ آن‌ها ولی نیستند. دستگاه‌ها کهنه و غریب‌ند. دیوارها از قبل سیاه‌ترند. باشگاه باشگاه سابق نیست. زمینی که هانیه روی آن ولو می‌شد هم. من هم. نباید به جایی که در آن خاطرات خوشی داشتم می‌آمدم. نباید تصویری که در ذهن بود را به‌هم می‌ریختم. نباید به مکان‌های قبلی با خودی جدید برویم. نباید به مکان‌های عزیز بدون عزیزی که قبلن با او به آن‌جا رفته‌ایم برویم. و حالا سوال، چطور تا آخر ماه در این آشناباشگاهِ غریب سر کنیم؟ ۰۶ ۰۸ ۰۳ @atefehataeiii
Telegram Center
Telegram Center
Канал