عاشقانه های فاطیما

جمشید میگم ...


#داریوش_مهرجویی
#رادیو_چهرازی
@asheghanehaye_fatima

«خواب می‌بینم در یک سردابه‌ی قرون وسطایی سلاخی می‌شوم.»

#دیالوگی از فیلم "هامون"


#داریوش_مهرجویی

بخشی از مستند پخش نشده‌ی:
«الماس در گام لامینور»

#داریوش_مهرجویی و
#وحیده_محمدی‌فر

🕊 یادشان ماندگار🌹

@asheghanehaye_fatima

انسان از آن چیزی که بسیار دوست می‌دارد، خود را جدا می‌سازد.
در اوج خواستن نمی‌خواهد
در اوج تمنا نمی‌خواهد.
دوست می‌دارد اما در عین حال می‌خواهد که متنفر باشد.
امیدوار است اما امیدوار است، امیدوار نباشد.
همواره به‌ یاد می‌آورد اما می‌خواهد که فراموش کند...


🎬 #هامون
✏️ #داریوش_مهرجویی
🎭 #زنده‌یاد_شکیبایی

@asheghanehaye_fatima

_
خوبم، خوشم؛ کجام؟ هیچ جا! نیمه شب است یا نزدیک سحر؟ نمی‌دانم! انگار در مکثی خالی میان دو دقیقه‌ی پرهیاهو نشسته‌ام؛ میان بی‌نهایت گذشته و بی‌نهایت فردا. 
یه غمی تو این هوا هست....


#داریوش_مهرجویی
"درخت گلابی"
#دکلمه

@asheghanehaye_fatima

ولی هانیه خانوم ، خودمونیما ... !
ما بالاخره نفهمیدیم از چی چیه این مرتیکه خوشت اومد ؟
یعنی ...
یعنی می‌تونی ؟ می‌خوام بدونم ؟ می‌تونی ... ؟
یعنی می‌شه با اونم همون جاهایی بری که با من رفتی ؟
همون چیزهایی رو بخوری که با من خوردی ... ؟
... همون ،
همون کارایی رو بکنی که با منم کردی ؟ یعنی میشه ؟



#دیالوگ
#علی_سنتوری
#داریوش_مهرجویی


@asheghanehaye_fatima

حمید هامون : آقای رئیس، این خانوم، این آقا و فک و فامیلاشون دست به دست هم دادن که منو نابود کنن. پاسبان گذاشته سر محل که منو دستگیر کنه. انگار من جنایت کردم.
حالا هم باید نفقشو بدم، هم خونه رو بدم، هم مهریه رو بدم هم بچه مو بدم، هم شرفمو بدم. چرا؟ چرا؟
من نمی تونم طلاق بدم؟
من نمی تونم...
این زن، این زن سهم منه، حق منه، عشق منه.




#هامون
#داریوش_مهرجویی

@asheghanehaye_fatima

آخه لاکِردار
اگه بدونی هنوزچقد دوست دارم...

#هامون
#داریوش_مهرجویی
🎬 #هامون

زادروز #خسرو_شکیبایی عزیز سبز🌱

@asheghanehaye_fatima

آخه لاکردار
اگه بدونی هنوز چقد دوسِت دارم۰۰۰

#هامون
#داریوش_مهرجویی

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima



تو تنها کسی بودی تو زندگیم که حس می کردم خیلی به من نزدیکی، از اینکه تونستم به تو تکیه بدم احساس غرور می کردم؛ ولی تو هم دوام نیاوردی. مثل همه. دیگه از این آدمها خسته شدم. باید بتونم تنهاییمو دربست قبول کنم، باهاش اُخت بشم، باهاش انس بگیرم.

دیالوگ فیلم #بانو
کارگردان #داریوش_مهرجویی