عاشقانه های فاطیما

#حیدر_ارگولن
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
791
подписчик
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
شراب ، دنبال شب اش می گردد
درد ، دنبال دانه ای انگور
و انگور
خاطره ی روزی که
از خوشه چیده شد

من هم سراغ
زنی به ظرافت قطره ای اشک
می گردم
زنی که به اندازهِ قطره ای
در شراب محو شده ست

شراب با زن
در تاریکیِ شب ها
تیره ست
چنان باد پنهان شده
در سومین جزیره ام
و قایق ام در آبی های آسمان
دود می شود

این بار مرا
درون خود نه
در روح خود سر بکش

#حیدر_اَرگولن



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



هیچ وقت عاشق زنانى نباش
که سکوت کرده اند
زیرا که زخم هاى شان
سر باز مى کند

#حیدر_اِرگولن
ترجمه :
#سیامک_تقی_زاده
شراب ، دنبال شب اش مي گردد
درد ، دنبال دانه اي انگور
و انگور
خاطره ي روزي که
از خوشه چيده شد
من هم سراغ
زني به ظرافت قطره اي اشک
مي گردم
زني که به اندازهِ قطره اي
در شراب محو شده ست

#حیدر_ارگولن


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



شراب ، دنبال شب اش می گردد
درد ، دنبال دانه ای انگور
و انگور
خاطره ی روزی که
از خوشه چیده شد

من هم سراغ
زنی به ظرافت قطره ای اشک
می گردم
زنی که به اندازهِ قطره ای
در شراب محو شده ست

شراب با زن
در تاریکیِ سخن ها
تیره ست

چنان باد پنهان شده
در سومین جزیره ام
و قایق ام در آبی های آسمان
دود می شود

این بار مرا
درون خود نه
در روح خود بکش




#حیدر_ارگولن
@asheghanehaye_fatima




تابستان
چنان بود
که گویی در آسمان
نشسته بودیم
بوسیدن تو
چیزی شبیه
بوسیدن آسمان بود
احساسی لاجوردی

جوانی
چنان تابستانی بود که
نه وطن
نه خانه
و نه اتاق
هیچ کدام..

برای آدمی
تنها آسمان کافی بود

من و تو
زمان زیادی را در آسمان نشسته بودیم
جوانی مان بسیار آبی بود
به رنگ لاجورد.


#حیدر_ارگولن
@asheghanehaye_fatima



شراب ، دنبال شب اش می گردد
درد ، دنبال دانه ای انگور
و انگور
خاطره ی روزی که
از خوشه چیده شد

من هم سراغ
زنی به ظرافت قطره ای اشک
می گردم
زنی که به اندازهِ قطره ای
در شراب محو شده ست

شراب با زن
در تاریکیِ سخن ها
تیره ست

چنان باد پنهان شده
در سومین جزیره ام
و قایق ام در آبی های آسمان
دود می شود

این بار مرا
درون خود نه
در روح خود بکش

#حیدر_ارگولن
ترجمه:
#سیامک_تقی_زاده
هیچ وقت عاشق زنانى نباش
که سکوت کرده اند
زیرا که زخم هاى شان
سر باز مى کند


#حیدر_اِرگولن
#شعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه :
#سیامک_تقی_زاده


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima


فردا شب
از این شهر خواهم رفت
به نهرها سفری خواهم داشت
آب ها مرا به خود می کشانند
اگر شمار پرنده های کشته شده
که از سینه ام افتاده اند را
به حساب نیاوریم
سنگینی ِ هیچ باری، جز دلم را ندارم

حرفی نیست
این چهره ی من و این صورت شب
و در صدایم
سکوت خاطرات به گوش می رسد
با تلخی ِ درونم در جاده ها
راه می روم
مدت هاست که راهم را از این شهر
جدا کرده ام
حتی اگر خسته هم باشم
سوار آن قطارها نخواهم شد
کسی در ایستگاه ها
منتظرم نباشد

بی تردید
شهر در میان انبوهی موهایم
پنهانی بلند می شود
و اکنون از دردها و عشق ها
تنها خاکستری در من به جا مانده ست
پشت سرم
آب های کوچکی آرام آرام جاری اند
تنها خیسی راه هاست که
مرا سمت نهرها رهنمون می کند

حرفی نیست
این چهره ی من و این صورت شب
و در صدایم
سکوت خاطرات به گوش می رسد

عاقبت باز چنان سوالی بی جواب
درون خود باقی ماندم
و رویاهایم در آینه ی شکستهِ شهر
کهنه و کهنه تر می شد

به من بگو
آیا عمر من
گذری در این شهرها داشته ست؟

راستی، آیا تاکنون
من چقدر از عمرم را برای خودم
زندگی کرده ام؟

#حیدر_ارگولن
#شعر_ترکیه🇹🇷
ترجمه:
#سیامک_تقی_زاده