عاشقانه های فاطیما

#آدرین_ریچ
Канал
Эротика
Политика
Музыка
Искусство и дизайн
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала عاشقانه های فاطیما
@asheghanehaye_fatimaПродвигать
791
подписчик
20,9 тыс.
фото
6,39 тыс.
видео
2,93 тыс.
ссылок
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا عشق گلایه دلتنگی اعتراض ________________ و در پایان آنچه که درباره‌ی خودم می‌توانم بگویم این است: من شعری عاشقانه‌ام در جسمِ یک زن. الکساندرا واسیلیو نام مرا بنویسید پای تمام بیانیه‌هایی که لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
@asheghanehaye_fatima
■سرود

می‏‌خواهی بدانی تنهای‌ام؟
بله تنهای‌ام
مثلِ هواپیمایی که به ‌تنهایی پرواز می‌کند
و می‏‌خواهد به‌ یاریِ رادارش
رشته‌کوه‏‌های راکی را پشتِ‌سر بگذارد
و روی باندِ آبی‌رنگِ فرودگاهی - در میانِ اقیانوس - فرود بیاید

می‏‌پرسی تنهای‌ام؟
بله تنهای‌ام
مثلِ زنی که هر روزِ خدا پشتِ فرمان است
و برای دیدنِ این سرزمینِ پهن‌آور
فرسنگ‏‌ها‏ ماشین رانده است
هر چند که شاید می‏‌توانست
روزی در یکی از شهرهای کوچکِ سرِ راه اتراق کند
و آن‌قدر آن‌جا بماند تا بمیرد - تنها و بی‌کس -

اگر تنهای‌ام
تنهایی‏‌ام باید چیزی باشد
مثلِ کله‏‌ی سحر از خواب برخاستن
و در حالی‌که خانه سوت‌و‌کور و در خواب است
بیرون بزنم
و در سرمای هوای سردِ سحرگاهی
- که نفسِ هر جنبنده‏‌یی را می‏‌بُرَد -
نفس بکِشم

اگر تنهای‌ام
تنهایی‏‌ام باید مثلِ قایقی باشد
که سینه‌به‌سینه‏‌ی ساحلِ یخ‌زده داده است
و در آخرین فروغِ سرخ‌رنگِ سال
خوب می‏‌داند که نه یک تکه‌یخ است
نه یک مشت ‌گِلِ مرداب
و نه پرتوی از نورِ زمستان
بل‌که چوب است چوب
که خاصیت‌اش آتش گرفتن است و سوختن

#آدرین_ریچ |  Adrienne Cecile Rich | آمریکا، ۲۰۱۲-۱۹۲۹ |

■برگردان: #کامبیز_جعفری‌نژاد
می‌خواهم که به من پاسخ دهی
حتا اگر بد حرف می‌زنم
تمام چیزهایی را که تاکنون گفته‌ام
فراموش خواهند شد
هرچند برای من
از این شعر یا هر شعر دیگر ارزش‌مندترند
می‌خواهم گوش کنی!
حتا اگر بد حرف می‌زنم به من گوش بده!
نه در شعرم
بل‌که در اشک‌هایم
نه وقتی بهترین هستم
بل‌که وقتی بدترین‌ام!

○■○شاعر: #آدرین_ریچ | آمریکا |

○■○برگردان: #چیستا_یثربی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




در ابتدای شب

سه ساعت پشت هم
کلمات چون سیگارهای پی در پی
و تو به راه می افتی، در ایوان می ایستیم
دو پیکره ی باستانی : یک زن و یک مرد.

دانشوران قدیم در کتب قدیم
نگفته اند که ما از چیستیم
اینجا لرزان ایستاده ایم
در تاریک و روشنای هوایی سرد.

ذهنمان در بن بستی آشنا معلق مانده
بی آنکه از هم جدا شوند
دستت محکم دست مرا می گیرد
چون حصاری گرد شب یخ زده.

از دیوارهای خانه خون می چکد
ماه از هر طرف شکاف برداشته
بی وقفه هجوم می آورد.


#آدرین_ریچ
#شعر_آمریکا 🇺🇸
ترجمه:
#محمد_رضا_مهرزاد