#حكايتصيادى ضعيف را ماهى قوى بدام اندر افتاد،طاقت حفظِ آن نداشت.
ماهى برو غالب آمد و دام از دستش در ربود و برفت.
شد غلامى كه آبِ جوى آرد
جوىِ آب آمد و غلام ببرد
دام هر بار ماهى آوردى
ماهى اينبار رفت و دام ببرد
ديگر صيادان دريغ خوردند و ملامتش كردند كه چنين صيدى در دامت افتاد و ندانستى نگاه داشتن
گفت:اى برادران،چه توان كرد؟مرا روزى نبود و ماهى را همچنان روزى مانده بود.
صيادِ بى روزى در دجله نگيرد و ماهىِ بى اجل بر خشك نميرد.
#گلستان_سعدى @arturmia