فلسفه و هنر

#پول
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و هنر
@art_philosophyyПродвигать
1,95 тыс.
подписчиков
1,01 тыс.
фото
622
видео
26
ссылок
◽#هنر اگرچه نان نمیشود اما شراب زندگیست❤ ◽که میشود وسط وان دچار #فلسفه شد که زیر آب رفت واقعأ خفه شد ◻️نتیجه آمیزش #فلسفه و #هنر زیباییست هبوطِ زیبایی در دنائت دنیا شگرفترین تضاد عالم است که سبب عصیان است و عصیان گرچه پلید، مسبب تعالیست... «هنر اول»
#برتولت_برشت
تئاتر روایی
شهر ماهاگونی


برتولت برشت با مطرح کردن تئاتر روایی Epic theatre مدل جدیدی را در مقابل تئاتر #کلاسیک یا تئاتر #ارسطویی قرار داد و تلاش کرد تا تماشاگران را به فکر وادارد. هدف برشت این بود که بیننده متوجه جریانات اجتماعی ـ سیاسی گردد و فعالانه سهم خود را ادا نماید. برشت با اقتباس از «اپرای گدایان» The Beggar's Opera اثر نویسنده انگلیسی جان گی John Gay که در سال ۱۷۲۸ منتشر شده بود، سال ۱۹۲۸ نمایشنامه «اپرای (سه پنی) را به رشته تحریر در آورد.

اپرایی آمیخته از موزیک و نمایش با نقد گزنده از نظام #سرمایه_داری...نام نمایش 3 پنی شد. به دو دلیل... یکی ارزان بودن کارت ورودی برای فقرا و دلیل دوم نمایش زندگی دزدان و گدایان شهر لندن.

برشت در نمایشنامه مزبور فقر و ستم ناشی از #پول_سالاری و #فزون_طلبی را برجسته نمود و جامعه‌ای که در آن (( آدم وقتی فقیر میشود، خوبی‌هایش هم حقیر میشود )) را زیر سئوال برد.

ترانه‌هاى شیطنت آمیز و تمسخر آمیز اپرای مزبور با استقبال تماشاگران روبرو شد و خیلی‌ها را به سالن تئاتر کشید. برشت با استفاده از « #آواز » می‌کوشد با زبان طنز تماشاگر را از خواب بیدار کند.

داستان 3 پنی بسیار مهیج است: دو مرد قوی و تبهکار به جان هم می‌افتند.
پیچام و مکیث...

مکیث دختر پیچام را به عقد خودش در آورده، اما پیچام از این ازدواج راضی نیست. پس رییس پلیس را تحت فشار قرار می‌دهد و از طریق او کاری می‌کند که مکیث به زندان بیفتد. تلاش‌های مکیث برای فرار از زندان به جایی نمی‌رسد و سرانجام سرش بالای دار می‌رود.

با این تمهیلات برشت نشان می‌دهد که چگونه لایه‌های متضاد اجتماعی با یکدیگر در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارند.
نقاب‌ها و پرده‌ها را کنار می‌زند و نشان می‌دهد که چگونه کسانی که باید #حافظ جامعه باشند #تبهکارانی بیش نیستند!

برشت با اینکه سوسیالیست دو آتیشه است استقلال خود را حفظ می‌کند و هدفش آموزش عمومی در سطح گسترده توده‌هاست تا از فرهنگ ابتذال دور شوند.

جنایتکاران نمایشنامه «اپرای سه پنی» به صورت انسان‌هایی بهتر و حقیقی‌تر از آدم‌های عادی به نمایش درمی‌آیند.
به‌ زودي خبر ساخت شهر ماهاگوني در همه ‌جا مي‌پيچد، از همين‌ رو مردماني از سراسر جهان به اين شهر جديد هجوم مي‌آورند و دست به استخراج طلا مي‌زنند.

در ماهاگوني همه چيز هست؛ شهر ماهاگونی
شهر داستان ساخته شده، سيگار، ويسكي، دختران دلربا، فاحشه خانه‌ها، مردان جوان و همه آن چيزي كه بنظر، رفاه كامل يك فرد را فراهم مي‌كند!

نمایشنامه اپراگونه «صعود و سقوط شهر ماهاگونی» با لحنی بی‌پروا این نکته را به نمایش درمی‌آورد که «با #پول همه چیز وجود دارد و بدون پول هیچ چیز!»

برشت در این نمایشنامه، در قالب تمثیل، #مدینه_فاضله جامعه سرمایه‌داری را به شکلی منفی به تصویر می‌کشد.

شهر ماهاگونی را بر پایه این اصل بنا نهاده اند که بتوان در آن، در ازای پول، به همه چیز رسید، بی‌پولی در این شهر بزرگترین جنایت و کار مردم شهر تنها شکم پرستی و... است.

ماهاگونی به دلیل تناقض‌های درون خودش محکوم به نابودی است. ماهاگونی‌ بنیان‌ نهادن‌ شهری‌ افسانه‌ ای‌ به‌ دست‌ گروهی‌ از دام‌ گستران‌ و هیزم‌ شکن‌های‌ آلاسکا، صعود سرگیجه‌آور و سقوط‌ آن‌ را حکایت‌ می‌کند. در واقع این اپرا تحلیلی کلی از موقعیت انسان در جامعه ‌است، چیزی که مربوط به زندگی فرد در جامعه می‌شود.

او در نمایشنامه اپراگونه «صعود و سقوط شهر ماهاگونی» Rise and Fall of the City of Mahagonny نیز، حاکمیت پول و خدایی آن در همه عرصه‌ها را به رخ کشید.

آنچه در بالا آورده شد بخشي از اپراي «عظمت و انحطاط شهر ماهاگوني» اثر نمايشنامه‌نويس شهير جهان يعني «برتولت برشت» است. برشت شاعري است كه #ژان_پل_سارتر او را بزرگ‌ترين نمايشنامه‌نويس قرن توصيف كرد. برشت پزشكي است كه در 21 سالگي «بعل» را نوشت و در 25 سالگي با نمايشنامه حماسي «آدم آدم است» شهرت جهاني به دست آورد.

اين نمايشنامه‌نويس آلماني در نمايشنامه «عظمت و انحطاط‌ ماهاگوني» نابودي شهر ماهاگوني را بر اثر وقوع گردبادي به تصوير مي‌كشد و برشت در كشمكش آرامش و توفان با زيركي حرف‌هايش را مي‌زند.


نخست پر كردن شكم
دوم عشق ورزيدن
سپس نوبت به عشق‌بازي مي‌رسد

و سرانجام مست كردن. اين قانون ماست
ولي پيش از همه چيز از ياد مبريد
كه اينجا هر كاري مجاز است!



قصیده ای برگرفته از تئاتر روایی شهر ماهاگونی در پست بعد

@art_philosophyy
🔺تعجبی ندارد اگر امروز دختران ما از اندام و ظاهر خود ناراضی هستند،
تعجبی ندارد اگر به فکر کوچک کردن بینی و بزرگ کردن لب هستند،

تعجبی ندارد وقتی میشنویم ۸۰ درصد زنان ما از اندام و ظاهر خود ناراضی هستند،
و این نارضایتی با دیدن یک سریال مثلا خانوادگی دوبرابر میشود.
تعجبی ندارد! چرا؟!
آخر عروسک دختر بچه‌ی تو یک باربی خوش اندام است.
طرح کتاب و دفتر و مداد کودکانت سفیدبرفی زیبا و پرنسس ثروتمند و اسطوره ی زیبایی است.
سریالی که هر شب به تماشا نشسته ای ، خانه ای مجلل و زنانی با ظاهر رنگارنگ و زیبا را نشان میدهد که مردان زیادی بواسطه ی این زیبایی خریدارشان هستند.
تعجبی ندارد که دخترت هر روز خودش را به این الهه های زیباییِ پر فروش نزدیک و نزدیک تر کند.
حتی اگر مغزی تهی و جلبک بسته پشت این نقاب های شیک و زیبا باشد باز هم ارزشمند خوانده میشوند!

عمق فاجعه اینجاست که دختران با ظاهر معمولی و ساده را با معیار باربی ، زنان مطرح هالیوودی ، پورن استارها و مدلهای مجلات مد و زیبایی میسنجند و بر زیبایی و سایز اندام و قد و رنگ و لعابشان شماره میگذارند!

اما آن روی سکه؛

نتیجه این است که نگاه کالایی به زنان یک جامعه با بررسی عمیق تر دامن مردان آن جامعه را هم میگیرد .
وقتی یک زن به واسطه ی زیبایی ارزشگذاری شود به تبع آن مردان جامعه نیز بر اساس فاکتورهایی مانند میزان ثروت ، تیپ و اندام و ... شماره گذاری شده و به دسته های متفاوت تقسیم میشوند
مثلا زنی نامبر وان مردی درخور انتخاب میکند
یعنی برای خرید این کالا باید خریداری لایق پیدا شود
حال مردی که در طبقه پایین تر قرار گرفته حق انتخاب محدود و در حد شماره و ارزش خود پیدا میکند حتی اگر این مرد دارای افکار و شعوری فراتر از حدود آن جامعه و مردان به اصطلاح تاپ و نامبر وان باشد .
پس ظلم به زنان در ابعاد گسترده تر، منجر به ظلم بر مردان میشود.

این فاجعه و معیارهای غلط حاکم بر اذهان سبب به لجن کشیدن مفاهیمی چون عشق و سکس شده است .
#مردان جامعه #پول_محور و #زنان جامعه #سکس_محور شده اند .

در چنین جامعه ای ،خرد و شعور آدمی مفهومی غریب و کمیاب است .

حال تصور کنید که ثروت و زیبایی اگر بر اثر یک حادثه به یکباره نیست و نابود شود هیــــــــــچ نمیماند! برای این بشر متوهم ...

ارزش ها را درست انتخاب کنیم
در وهله نخست برای #افکار خود ارزش قائل شویم و سپس دیگران را بر اساس میزان #درک ، فهم و خرد ارزشگذاری کنیم .

فهم و خرد اگر مارکدار بود بی شک همه آن را به تن میکردند!

@art_philosophyy
تنها #پول دنیا که در آن از #خداوند یادشده است #دلار آمریکا است ! روی دلار آنها نوشته:

ما به خدا اعتماد داریم ؛

IN GOD WE TRUST

@art_philosophyy