Смотреть в Telegram
✳️ در مذمت ارزش‌گذاری ذاتی برای روش‌های دگرگونی سیاسی: هیچ‌کدام از روش‌های دگرگونی سیاسی اعم از انقلاب، اصلاحات، و حتی کودتا، فی‌نفسه هیچ بار ارزشی مثبت یا منفی ندارند. بلکه، بسته به روندها، هزینه‌ها و نتایج، قابل سنجش و ارزیابی هستند. جریان موسوم به اصلاحات و برخی دیگر از جریان‌های شریک در شورش موسوم به انقلاب 57، یک گزاره به غایت دروغ را در ذهن و زبان کثیری از ایرانیان انداخته، مبنی بر اینکه انقلاب، ذاتاً منفی و خشن و خون‌بار و پرهزینه، و اصلاحات، ذاتاً مثبت و کم‌هزینه و آرام و مسالمت‌آمیز است. این مغالطه، یا بخاطر فقر دانش در مبانی است، یا ناشی از شارلاتانیزم سیاسی و آدرس غلط دادن و تدلیس در معانی، جهتِ توجیهِ استمرار تباهی حاکم است. اساساً ساخت دوگانه «یا اصلاح یا انقلاب» هم ناشی از همان شارلاتانیزم یا بی‌سوادی است. انقلاب و اصلاح، هرگز متعارض و ضد و نقیض هم نیستند، رابطه‌شان، رابطه جن و بسم‌الله نیست. بلکه مکمل هم هستند. هزینه انقلاب را هم روند آن تعیین می‌کند، نه ذات آن! انتخاب هرکدام از روش‌های دگرگونی سیاسی را، شرایط حکومت و کشور و جامعه تعیین می‌کند، نه تلقی‌های اشتباه از ذات روش‌ها! اصلاحات واقعی (نه این معرکه‌ای که بخشی از جمهوری اسلامی در دو دهه اخیر راه انداخته)، با اراده حاکمان مصلح (حاکمانی که اراده آنها تعیین‌کننده است، نه تدارکات‌چی‌ها و بیانیه‌نویسان و ...) شروع، و به انجام می‌رسد، و هیچ تضمینی وجود ندارد که هزینه آن از انقلاب کمتر یا بیشتر باشد. اصلاحات و رفرم، اصولاً، یک فرآیند کاملاً آمرانه و از بالا و با آمریت نهاد دولتِ مصلح صورت می‌گیزد. و ساخت دوگانه اصلاحات آمرانه و اصلاحات غیرآمرانه هم از جنس همان تدلیس سیاسی است. در مورد انقلاب هم باید گفت که، هر گِردی گردو نیست، هر انقلابی، لزوماً انقلاب رادیکال و خانمان‌برانداز از نوع انقلاب اسلامی 1357 ایران، انقلاب 1917 روسیه و امثالهم نیست. انقلاب 1988 انگلستان (مشهور به انقلاب باشکوه) هم یک انقلاب بود که باعث بازسازی نهاد پادشاهی در انگلستان و پایه‌گذاری نخستین دموکراسی مدرن در جهان شد. انقلاب‌های مخملی اروپای قرن بیستم هم از انواع انقلابات محسوب می‌شود که کمترین هزینه و خشونت را در پی داشتند. انقلاب مشروطه ایران هم یک انقلاب بود. اتفاقاً انقلاب واقعی ایران، همان انقلاب مشروطه است. انقلاب اسلامی 1357، به باور من، در ظاهر یک انقلاب بود، اما در بطن خود، خصوصیات یک انقلاب را نداشت، بلکه یک شورش خونین و احمقانه علیه «دولت ملی» ایران، و روند تکامل آن بود، و هرگز هم به تأسیس دولت ملی جانشین منجر نشد، و فقط نهاد دولت ملی را تعطیل کرد، و دقیقاً به همین دلیل است که معتقدم، این دوره 40 ساله اخیر، «عصر فترت» دولت ملی ایران است و هر چه زودتر باید پایان یابد و دولت مشروطه، به قدرت بازگردد. طبعاً در یک کشوری که سازوکارهای حقوقی مطمئن برای چرخش در ساختار قدرت وجود دارد و اصطلاحاً کشور دارای اصل و اساس، و نظم و ثبات است. نه انقلاب موضوعیت دارد و نه کودتا. انقلاب در چنین جایی، یک خودکشی، و کودتا در چنین کشوری، مطلقاً مذموم است. و نظامیان باید در پادگان‌ها منتظر دستور دولت منتخب ملت باشند و بس. اما در کشوری که راه‌های تغییر بسته باشد و حاکمان خودکامه و خیانت‌کار، ملت و میهن را روزبه‌روز بیشتر به قهقرا و نابودی بکشانند، و هیچ امیدی به اصلاح نباشد و بخاطر خفقان بیش از حد، امکان انقلاب هم میسر نباشد. اگر در میان نظامیان، افراد میهن‌پرست باشند که برای تغییر دست به کودتای نظامی بزنند و حاکمان خودکامه را کنار بزنند و به تدریج قدرت را به مردم واگذار کنند و حتی اگر شرایط را نسبت به قبل بهتر کنند، به نظر می‌رسد که کودتا در این شرایط نمی‌تواند بد باشد. بنابراین، کودتا، همیشه نمی‌تواند بد باشد، اتفاقاً در مواردی می‌تواند هزینه‌های تغییر را کاهش، و انتظارهای طولانی را به سر آورد. در مجموع، تمام روشهای دگرگونی سیاسی، با اما و اگر همراه هستند. مذموم بودن یا مطلوب بودن هر روشی، به شرایط کشور و ملت و محیط منطقه‌ای و بین‌المللی بستگی دارد. لذا نباید هیچ روشی را مطلق و صددرصد تقبیح کرد و هیچ روشی را هم نباید مطلق و صددرصد تأیید کرد. شاید عده‌ای براساس کلیشه غلط «کودتای 28 مرداد»! بپرسند که این «کودتا»! خوب بود یا بد؟ باید بگویم که واقعه 28 مرداد 1332 اساساً کودتا محسوب نمی‌شود. در پست بعدی توضیح می‌دهم. #آرشیو_ایرانمهر @Ariyamehr_2581 @list_Arshiv 👇👇👇
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств