Смотреть в Telegram
محمد مرسی و جمهوری اسلامی مهرداد فرهمند پیروزی محمد مرسی در انتخابات ، اسباب خشنودی آیت الله خامنه‌ای رهبر ایران شد که از جوانی دلبسته اخوان المسلمین بود و انقلاب مصر را هم، با آنکه به اذعان خود اخوان المسلمین، اسلامگرایان نقشی در آن نداشتند، بیداری اسلامی نام نهاده بود. گویا قدرت گرفتن اخوان المسلمین و همفکرانش پس از قیامهای هفت سال پیش در کشورهای عربی برای آیت الله خامنه ای به معنای برآورده شدن آرزوی او در چیرگی اسلام سیاسی بر کشورهای مسلمان بود، حال آنکه از او انتظار می رود تا با مطالعه دقیق افکار و دیدگاههای اسلامگرایان منطقه و خط مشی آنان دریافته باشد که این اسلامگرایان نه تنها خوانشی کاملا متفاوت از اسلام با او دارند بلکه آشکارا الگوی ایران را در برپایی «حکومت اسلامی» نفی کردند و حتی قرار گرفتن زیر سایه دولتهایی دنیامدار چون قطر را بر ایران دینمدار ترجیح دادند. تصور دولتمردان ایران که مرسی به قهر سی ساله دو کشور پایان می‌دهد، باطل از آب درآمد. محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت در سفر به مصر جز تحقیر ندید. مرسی را هم که به تهران دعوت کردند، جز تحقیر میزبان رهاوردی نداشت. از مرسی رسما دعوت شد به ایران سفر کند اما او نه تنها هیچگاه به این دعوت پاسخ نداد بلکه بصراحت گفت که هیچگاه به تهران نخواهد رفت، چند ساعتی هم که در پایتخت ایران حضور یافت برای عمل به الزامات بین المللی‌اش در انتقال ریاست دوره‌ای جنبش عدم تعهد بود و نه به معنی سفر رسمی به ایران ؛ در این سفر بیش از چند ساعت در تهران نماند و حاضر نشد به دیدار آیت الله خامنه‌ای برود. با علم به ناخشنودی شیعیان از ابوبکر و عمر و عثمان، در سخنرانی در جمع سران جنبش عدم تعهد در تهران، به ستایش از این سه خلیفه پرداخت، حال آنکه ستایش از خلفا حتی بر منابر متعصبترین سخنرانان مذهبی اهل سنت هم رسم نیست. او کوشید ستایش هوادارانش را برانگیزد تا او را به چشم رهبری ببینند که در پایتخت حکومتی که به سیطره شیعیان در منطقه و سرکوب اهل سنت متهم است، شجاعانه سخنانی ضد شیعی بر زبان رانده است. سپس سخنانش را با انتقاد تند از سیاست ایران در سوریه ادامه داد. علاوه بر این دهن کجی، در سطح بین المللی هم گامهایی علیه سیاستهای ایران برداشت. او کوشید قاهره را پایگاه مخالفان دولت سوریه کند و در زمان ریاست جمهوری او بود که جنبش فلسطینی حماس پس از سه دهه زیستن زیر سایه ایران و سوریه، از این دو حامی همیشگی خود دور شد و دفتر خود را در دمشق بست و حتی گفته می شد که قصد دارد این دفتر را به قاهره انتقال دهد. همچنین جدایی خواهان عرب خوزستانی در قاهره همایش برگزار کردند و معاون محمد مرسی برایشان سخنرانی کرد. در دوران حکومت اخوان المسلمون ، جامعه کوچک شیعیان مصر که پیشتر هر چند پنهان، اما در آرامش نسبی به حیات خود ادامه می داد، هدف حملات مرگبار قرار گرفت، حسینیه های مخفی شیعیان ویران شد، چهار نفر از شیعیان به قتل رسیدند و جسدهایشان تکه تکه شد بی آنکه مسببان این حادثه تحت پیگرد قرار بگیرند. در حضور محمد مرسی ندای قتل شیعیان سر داده شد بی آنکه او واکنشی به این اظهارات نشان دهد. با این حال، آیت الله خامنه ای از سرنگونی حکومت محمد مرسی ناراحت شد. سالها بعد فاش شد که هنگامی که رهبر ایران خبردار می شود که سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان، از سقوط مرسی ابراز خوشحالی کرده، نارضایتی خود را به او ابلاغ می کند و پیام می دهد: درست است که اینها اشتباه کردند اما به هر حال تجربه‌ای هشتاد ساله در مصر شکست خورد. موضع گیریهای این چنینی در ایران و تبلیغات ضد اخوانی پس از سقوط محمد مرسی در مصر، در هر دو کشور این باور غلط را آفرید که گویا مرسی به ایران نزدیک بوده و رابطه دو کشور در زمان او بهبود یافته و رو به دوستی رفته است، حال آنکه درست برعکس، پس از کودتا علیه مرسی، روابط ایران و مصر گرچه عادی و دوستانه نشد ، اما از آن تنشزدایی شد. اگر حکومت محمد مرسی ادامه می یافت، بویژه با توجه به اینکه می خواست مصر را هم در جبهه سوریه فعال کند، چه بسا رابطه دو کشور روندی خصمانه هم به خود می گرفت ، اما در پی کودتا علیه مرسی، مخالفان فعال سوری از مصر اخراج شدند، سفارت سوریه در قاهره بازگشایی شد، آزار شیعیان متوقف شد و مصر با وجود اتحاد با عربستان سعودی از هر گونه اقدام تنش آمیز علیه ایران خودداری کرد. #مصر #اخوان_المسلمون #تاریخ #شیعه_ستیزی @Imamiya_identity
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Бот для знакомств