آنگاه الميترا بار ديگر سخن گفت:
و ازدواج سرور ما؟ و او بدين کلمات پاسخ گفت:
شما با هم به دنيا آمدهايد و براي هميشه با هم باقي خواهيد ماند،
شما با هم خواهيد بود، آن گاه که بالهاي سفيد مرگ روزهاتان را پراکنده ميسازند.
آري شما با هم خواهيد بود حتي در اندرون حافظة ساکت پروردگار.
اما باشد که در اين يگانگي فضاهايي خلوت مانند.
بگذاريد بادهاي آسمان را در ميان شما امکان رقصيدن باشد.
هم ديگر را دوست بداريد، اما بپرهيزيد از بند و زنجير ساختن از عشق.
بهتر آن که عشق دريايي پر از حرکت باشد ميان ساحلهاي جانهاي شما.
هر يک از شما پيالة ديگري را پر کند اما، از يک پياله منوشيد.
از نان هم به هم بدهيد، اما از يک قرص نان مخوريد.
بخوانيد و با هم برقصيد و دلِ خوش داشته باشيد، اما هر يک براي خود تنها مانيد.
همچنان که تارهاي عود تنها هستند، در همان اثنا که در هم نوايي با هم به لرزه در ميآيند.
#پیامبر#جبران_خلیل_جبران#رضا_صفریان#نشر_آناپنا @anapanapub