•
آیا صدای عاشورپور ممنوع بود؟در سالهای اخیر، چه در رسانههای مکتوب، چه در گفتگوها و نقد و نظرها پیرامون موسیقی گیلان و چه در پستها و دلنوشتههای فعالین در فضای مجازی، آنجا که حرف از احمدعاشورپور و آثار دلنشینش به میان میآید، عمومن یکسر بحث به سمت ممنوعیت صدای او و محروم ماندن مخاطبین موسیقی از تولیدات شنیداری این سیمای محبوب فرهنگ و هنر معاصر ایران به دلیل اوامر امنیتی- حکومتی میرود.
اما پرسش اینجاست: آیا واقعن صدای عاشورپور در عهد پهلوی ممنوع بود؟ برای رسیدن به پاسخ درست البته که باید به گذشته برگردیم. به دههی ۲۰.
#عاشورپور خوانندگی را به صورت رسمی از سال دوم دانشکده آغاز کرد. یعنی سال ۱۳۲۰. همانوقت به فعالیت علنی سیاسی روی آورد و سمپات توده شد. دو سال بعد به دعوت
#جمشید_کشاورز و تایید
#صبا به رادیو رفت و کمی بعد همراه
#خالقی در انجمن تازه تاسیس موسیقی ملی شد. از آن سالها تا ۱۳۲۵ خوانندهی رادیو تهران بود ضمن اینکه برای دولت در وزرات کشاورزی کار میکرد.
حالا چرا دیگر نخواند؟
کناره گرفتن عاشورپور از رادیو و انجمن ملی موسیقی هیچ ربطی به دستگاه امنیتی پهلوی نداشت. خودِ او نخواست و ادامه نداد. ماجرا هم اینگونه بود که بعد از شکست
فرقهی
دموکرات و ختم قائلهی آذربایجان، خالقی با ارکستر ملی تصنیفی ساخت بر علیه
#فرقه_دموکرات که بیاطلاع عاشورپور با صدای
#بنان از رادیو پخش شد. این، خشم عاشورپور را که خصم پهلوی بود و همفکر استقلالطلبان آذری برانگیخت و بهانهی جدایی خودخواستهی او شد. بعد از آن هم دیگر با رادیو کاری نداشت تا اواخر دولت مصدق که به خواست دوستان حزبی به رادیو بازگشت اما باز کناره گرفت و اثری نساخت و منتشر نکرد و بیشتر به اجراهای صحنهایِ عمومی و حزبی روی آورد.
عاشورپور از سال ۳۲ تا ۳۴ (پس از بازگشت از بخارست و سرنگونی
#مصدق) زندانی و تبعیدی بود. پس از آزادی تمرکزش روی وضعیت اقتصادی خانواده بود و مدتی هم به اجراهای پراکنده روی آورد. حوالی سال ۳۶ دوباره به رادیو دعوت شد و پذیرفت. تا سال ۳۸ کجدار و مریز میخواند و همین وقت با
#میرنقیبی و
#مختاری و ... مجموعهای تازه از ترانههایش را ضبط کرد. اما باز نخواست و اینبار رادیو را برای همیشه ترک کرد. از خواندن هم کناره گرفت اما نه به فرموده! چون حس میکرد حرف تازهای نمانده و به تکرار مبتلا شده است!
البته که روایتهایی هم از مداخلات و ممانعتهای نهادهای حاکمیتی از اجراهای صحنهای او در زادگاهش انزلی (در دههی ۳۰ و ۴۰) هست که احتمالن بیشتر از آنکه یک امر امنیتی باشد، مثل ممانعتها و سنگاندازیهای حین کنسرت اوایل دههی هشتادش در رشت، از حسدورزیها و بیمعرفتیهای برخی دوستان هنرمند سرچشمه گرفته است! والله اعلم!
.
حالا یک نکته:
تاریخ را نباید طوری خواند که در آن غرق شد. باید خواند و از ارتفاع مشاهدهاش کرد. حکومتها، حزبها، ایدئولوژیها، و آدمها را نمیشود و نباید تکوجهی و با تکروایتها به داوری نشست. سرگذشتِ
#احمد_عاشورپور با آن صوت خوش و سیمای دلخواه و اندیشه و عمل پاکیزه را هم ایضن...
• عکس پیوست از: محمد رادپرور
#روزانه@aminhaghrah