▪️چرا سگسوزی؟
اینروزها اخبار و تصاویری از سگسوزی توسط ماموران شهرداری اهواز وجدان عمومی را آزرده و اسباب اعتراض گروههای حامی حقوق حیوانات شده. این اما اتفاقی نادر نیست وهر از چندگاه اخباری مبنی بر قتل عام فجیع سگهای خیابانی در نقاط مختلف کشور به گوش میرسد. پرسش اینجاست که ریشهی این خشونت کجاست؟
پاسخ اینکه قطعن بر میگردد به فرهنگ و البته به باورها و ایمانیات جمعی ما نسبت به موجودیتی به نام سگ. اینکه ذاتن نجس است و قس علی هذا...
نمونه در محاورات و امثال و حکم فارسی بسیار است اما برای درک عمق فاجعه، مثلن بازخوانی نگاه و نظر حکیم و عارف شهیر قرن ۵خورشیدی ،
#سنایی_غزنوی در این خصوص کفایت میکند. ایشان جایی میفرمایند:
خوی و طبعِ بدِ سگان داری
همچو سگ توشه استخوان داری
"سگِ ديوانه را بکُش به عذاب"
زانکه اندر رهِ درنگ و شتاب
هر که را او گزيد هم بر جای
شود از بيم گربه سگ بچه زای...
ایشان در این شعر، فتوا میدهد که به کشتن سگهای هار اکتفا نکنیم و اگر میکشیم، آنها را به عذاب بکشیم!
یا در این یکی نظرش را روشنتر عرضه میکند. حکیم ما پند میدهد که هر وقت از پارس سگها آزرده شدی بهشان سنگ بزن و اگر پاچهات را گرفتند، محض تنبیه توی نان (غذاشان) سوزن بگذار! (جلوهی بارز حیوانآزاری!)
چون ز بانگ سگان شوی دلتنگ
سنگ برگیر و دِه سگان را سنگ
وآن سگی را که کرد پای افگار
نان بیسوزنش مده زنهار...
خب! بله! شعرا و عرفای بسیاری از مواهب و خیرات محبت به حیواناتی چون سگ نوشتهاند. البته که عمومن در نجاست ذاتی آن اتفاق نظر داشتهاند. مثل
#سعدی که سروده است:
سگ به دریای هفتگانه مشوی
که چو تر شد پلیدتر باشد!
در این حال وقتی دیدگاه اهل معرفت ما این است تکلیف دیگران هم معلوم است. واقعیت این است که تا باورهای ما تغییر نکند، داستان همینی هست که هست...
#روزانه @aminhaghrah