Смотреть в Telegram
🛜 #شعر 🛜 سلامش می‌کنم، او چهره پنهان می‌کند هر شب.. دلم را مثل گیسویش؛ پریشان می‌کند هر شب.. رخش مانند مه زیبا، لبش مست و هوس‌آلود.. دو چشمم را ؛ولی از غصه گریان می‌کند هر شب.. غزل گفتم برای او، برای چشم زیبایش.. پس از خواندن؛ ولی لعنت به شیطان می‌کند هر شب.. چرا با من سرِ؛ کین دارد این زیبای افسونگر! مرا پس می‌زند، قصد خیابان می‌کند هر شب.. خیابانهای شهرم را ؛به شوقش جستجو کردم.. ز بی‌مهری دلم؛ را مثل زندان می‌کند هر شب.. دل نامرد من: دست از سرِ من برنمی‌دارد.. شروع هرگز نکردم، یاد پایان می‌کنم هر شب.. دلِ گیسو؛سپیدِ پیر، چروکین صورتِ غمگین.. چو طفلی پرشرر؛ یاد دبستان می‌کند هر شب.. کنارم نیست او گاهی، به یادش شعر می‌گویم.. مه من خویش، رادر شعر، مهمان می‌کند هر شب.. #مهدی_شاهواری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌📚#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖤓 𝄟🦅⍣᭄ 𝑱𝒐𝒊𝒏☞︎︎@aminf16m
Telegram Center
Telegram Center
Канал