بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا
اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا.
«ادامهی درس شرک و انواع آن»
«شرک اصغر»
شرک اصغر؛ هر سخن یا عملی که شرع وصف شرک را برایش به کار برده، ولی از ملت اسلام خارج نمی کند، مانند؛ 1. سوگند خوردن به غیر الله، رسول اللهﷺ فرماید: « هرکس به غیر الله سوگند بخورد، بی تردید، مرتکب شرک شده است. {احمد و ابوداود روایت کرده اند و صحیح است }
2. گفتن " ماشاء الله و شئت" (یعنی اگر الله و تو بخواهی) از حذیفه بن یمان روایت است که مردی از مسلمانان در خواب دید که با مردی از اهل کتاب ملاقات کرده و به او گفته است؛ قوم خوبی هستید، اگر شریک قرار ندهید. اینکه می گویید: آنچه الله و محمد بخواهند... پس این را برای رسول اللهﷺ ذکر کرد، پس فرمود: « آگاه باشید که من آن را می شناختم، بگویید؛ آنچه الله بخواهد، سپس آنچه محمد برای شما بخواهد». { احمد و ابن ماجه با سند صحیح روایت کرده اند } و قاعدهی این دو نوع این است که اگر سوگند بخورد یا بین مشیئت الله و مشیئت غیر او و بدون اعتقاد به مساوی بودن آن ها در بزرگی یا مشئیت همراهی بیافکند، پس آن شرک اصغر است؛ اما اگر آنچه که به آن سوگند خورده شده را مانند بزرگی الله یا بالاتر تعظیم کند، پس در این صورت شرک اکبر است.
3. آویزان کردن مهرهی زخم چشم یا پوشیدن حلقه و نخ برای دفع کردن بلا یا برداشتن آن. رسول اللهﷺ می فرماید:« هرکس مهره ای را آویزان کند، بی تردید شرک کرده است. { به روایت احمد با سند قوی }
و قاعدهی آن این است که: اگر مهره یا نخی و یا مانند آن را بر اساس اینکه سبب بر طرف شدن بلا یا دفع آن است ، آویزان کند، پس این شرک اصغر است، اما اگر اعتقاد داشته باشد که مهره یا مانند آن، به ذات خودش تاثیر گذار بوده و بلا را بر می دارد و یا طرف می کند، پس این شرک اکبر است و علما از این چیزها قاعده ای را گرفته اند که گوید: « هرکسی اعتقاد داشته باشد که چیزی سبب است، ولی از طریق شرعی یا از طریق تجربهی صحیح این سببیت ثابت نشده باشد، در شرک اصغر افتاده است». 5. ریای کم: یعنی عملی را جلوی چشم مردم انجام دادن که از کلمهی رؤیت گرفته شده و آن چیزی است که عملی را به خاطر تماشا کردن مردم زینت دهد، از محمود بن لبید روایت است که گفت: رسول اللهﷺ فرمود: چیزی که بیشتر از هر چیزی از آن بر شما می ترسم، شرک اصغر است. گفتند؛ شرک اصغر چیست؟! فرمود: ریا». { احمد با سند حسن روایت کرده است ﴾ منظور در اینجا ریای کم است که در نوعی از عبادت بوده یا در آن پیش بیاید، اما اگر کسی همهی کارهایش ریا باشد، پس در شرک نیت و قصد که از اقسام شرک اکبر است، وارد می شود.
6. فال بد ( طِيَرَه): بد شگونی که ضد فال نیک است و طیره این است که اقدام به کاری یا سفری یا مانند آن کرده پس چیزی را می بیند یا می شنود که ناخوش می دارد، پس فال بد زده و از آنچه بدان اقدام کرده بر می گردد. از عبدالله بن مسعود روایت است که گوید: رسول اللهﷺ فرمود: « طیره (بد فالی) شرک است». { احمد و ابن ماجه با سند صحیح روایت کرده اند } و رسول اللهﷺ می فرماید: «شرک در این امت از راه رفتن مورچهی سیاه بر صخره های سیاه در تاریکی شب مخفی تر است و کفارهی آن گفتن اللهم انی اعوذ بک ان اشرک بک شیئاً و انا اعلم و استغفرك من الذنب الذي لا اعلم است . { امام بخاری در کتاب الادب المفرد روایت کرده و صحیح است ﴾
امام ابن قیم میفرماید: یکی عورت در نگاه (یعنی آنچه نگاه به آن جایز نیست) و دیگری عورت در نماز. زن آزاد میتواند در نماز صورت و کف دستهایش را بدون پوشش نگه دارد، اما نمیتواند در بازارها و جمع مردم بدون پوشش این بخشها را آشکار کند.
بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا
اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا.
«ادامهی درس شرک و انواع آن»
دوم: شرک نیت و اراده و قصد: دلیل آن قول الله تعالی است که می فرماید؛ ﴿ مَن كَانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَلَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ ﴿۱۵﴾ أُولَئكَ الَّذِينَ لَيْسَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ إِلَّا النَّارُ وَحَبِطَ مَا صَنَعُوا فِيهَا وَبَطِلٌ مَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ﴾ « هرکسی زندگی این دنیا و تجمل آنرا بخواهد (مزد) اعمالشان را به تمامی در همین دنیا به آن ها می دهیم و چیزی از آن کم داده نمیشوند اینان هستند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا انجام داده اند بر باد رفته و آنچه عمل میکردند باطل است». { هود: ۱۵- ۱۶}
و شرک نیت و اراده در عبادات است، پس هر کسی که قصدش از عبادتش دنیا یا مال و جاه یا شنیده شدن و مانند این ها باشد و با آن، نزدیکی به الله و قصد فرمانبرداری از او را ننماید، بی تردید در این نوع شرک افتاده است.
امام ابن قیم رحمه الله میگوید؛ اما شرک در اراده ها و نیت ها، پس همان «دریایی است که ساحلی ندارد و کمتر کسی از آن نجات می یابد. پس هر کس با عملش غیر از الله را اراده کرده و چیزی غیر از نزدیکی به او و در خواست جزاء از او را نیت کند، قطعاً در نیت و ارادهی خود (برای الله) شریک قرار داده است و اخلاص آن است که در کارها و گفتارش و در اراده و نیتش برای الله متعال خالص شود و این همان حنیف بودن و دین ابراهیم است که الله همه بندگانش را به آن دستور داده و از هیچ کس جز آن را نمی پذیرد و این همان حقیقت اسلام است. همچنان که الله متعال می فرماید:﴿ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَسِرِينَ ﴾ « و هرکه دینی غیر از اسلام را برگزیند هرگز از او پذیرفته نشود و در آخرت از زیانکاران است». [آل عمران: ۸۵] اما آنچه که از عبادات نباشد، در این باب داخل نمی شود، مثل کسی که کاری از کارهای مباح را به عنوان شوق در بدست آوردن دارایی و غیر آن انجام دهد.
سوم؛ شرک اطاعت و پیروی کردن:
دلیل این نوع شرک، قول الله تعالی: ﴿اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَنَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُواْ إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهَا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَنَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴾ «(آنها)دانشمندان و راهبان خویش و (همچنین) مسیح پسر مریم را معبودانی بجای الله گرفتند، در حالی که دستور نداشتند جز الله یکتایی را که هیچ معبودی ( به حق) جز او نیست، بپرستند. او پاک و منزه است از آنچه شریک او قرار میدهند»[ توبه : ۳۱ ]
و آنچه ترمذی و غیر او عدی بن حاتم روایت کرده اند، این آیه را تفسیر کرده و توضیح میدهد که: عدی از رسول اللهﷺ شنید که این آیه را می خواند: ﴿اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ.﴾ پس به او گفتم: ما آنان را نمی پرستیدیم. فرمود: « آیا آنچه را الله حلال کرده بود، حرام نمی کردند. پس شما نیز حرام می کردید و آنچه را حرام کرده بود، حلال نمی کردند، پس شما نیز حلال می کردید؟! گفتم: آری ؛ چرا که نه. فرمود: پس این کار عبادتشان بود».
و ابن جریر طبری در تفسیرش از طریق ابوالبختری از حذیفه دربارهی این فرمودهی الله متعال:« اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ ...﴾ روايت کرده که فرمود: « آنها را عبادت نکردند ولی در معصیت ها از ایشان پیروی نمودند. و در روایتی گفته است: هنگامی که چیزی را که برایشان حلال کردند، آنها نیز آن را حلال می دانستند و هنگامی که چیزی را بر آنان حرام می نمودند آنها نیز آن را حرام می نمودند».
شيخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: « و این کسانی که علما و راهبان خود را جز الله اربابان خود گرفته بودند از آن جهت که حلال کردن آنچه الله حرام کرده و حرام کردن آنچه الله حلال کرده از ایشان پیروی نمودند بر دو نوع می باشند؛ یک: اینکه؛ بدانند که آنها دین الله را تغییر داده اند، پس در تغییر از آنان تبعیت نمایند و در نتیجه و به عنوان پیروی از رهبرانشان، اعتقاد داشته باشند که آنچه الله حرام نموده، حلال و آنچه الله حلال نموده، حرام است. هر چند بدانند که آنها با دین پیامبران مخالفت نموده اند. پس این کفر بوده و الله و رسولش آن را شرک قرار داده اند، با این که برایشان نماز نخوانده و سجده نمی کرده اند. پس کسی که در خلاف با علم به آن که آن چیز خلاف دین است، از غیر خود پیروی نموده و به آن چه آن شخص گفته به جای آن چه الله و رسولش فرموده اند، اعتقاد داشته باشد مثل آن مشرک است.
قبل از فرض حجاب زنان آزاد بدون جلباب ظاهر می شدند و چهره و کف دست هایشان دیده می شد ••• سپس دستور داده شد که صورت و کف دست هایشان بپوشانند و این دستور مختص زنان آزاد بود و شامل کنیزان نمیشود
سلف: یعنی پیشینیان، آنهایی که نزدیکترین و یکمین قرن بودند که با وحی و قرآن و سنت زندگی کردهاند، بهترین مردمان بودند از روی عقیده، منهج و دین!! و به قرآن، سنت، فقه، اخلاق، دعوه، جهاد، ترس از الله و علم شرعی کار کردند. آنها دلسوزترین بندگان برای دین الله عزوجل بودند؛ و نیز بهترین رهبران برای دین و منهج و علم، پرورده کردن خانواده ، استادی و رهبری کردن، راه و روش، رفتار، کردار، گفتار و.... بودند. پس برای همین است که به آنها خیرالقرون گفته میشود؛ یعنی بهترین سدهها. (منظور از سدهها 3 سدهای است که در آن زندگی کردهاند، زیرا سلف صالح سه قرن بودند و به آن سه قرن سلف صالح میگوییم.) رسول الله صلیاللهعلیهوسلم: خیر الناسِ قرني ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم. و در روایت دیگری میفرماید: خیر أمتي قرني ثم الذين يلونهم ثم الذين يلونهم. بهترين امت سده من هستند، سپس آنهایی که بعد از آن می آیند، سپس آنهایی که بعد از آن می آیند. یعنی این سه قرن که قرن سلف هستند؛ خیرالقرون گفته میشوند.
این سه قرن [خیرالقرون]شامل: اولین قرن: الصحابة/ یعنی، یاران رسول اللهﷺ آنهایی که به پیامبر رسیده بودند و به ایشان ایمان آورده بودند و او را دیدهاند و در راه اسلام جان خود را از دست دادهاند.
دومینقرن: التابعین/ یعنی، پیرو یاران رسول اللهﷺ آنهایی که بعد از زمان پیامبر ﷺ آمدهاند؛ به پیامبر نرسیدهاند و ایشان را ندیدهاند ، اما به ایشان ایمان آورده و یاران[صحابة رضي الله عنه] را دیدهاند و آنها را یاری کردهاند.
سومین قرن: اتباع التابعین/ یعنی، پیرو پیروان[پیرو پیروان صحابه < پیرو اتابعین> ] هستند. آنانی که بعد از زمان التابعین آمدهاند، اما به صحابه نرسیدهاند و به الله عزوجل و رسول اللهﷺ ایمان آوردهاند و تابعین را یاری کردهاند.
برای همین بر ما واجب است که عقیده، منهج، علم، فقه، زهد و اخلاق و... دنبال این سه قرن باشیم؛ و پیرو آنان باشیم که به آنان خیرالقرون؛ پیشینیان گفته میشود.[سلف]
بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا
اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا.
«شرک و انواع آن»
شرک در لغت؛ ضد توحید و از مشارکت و اشتراک گرفته شده است. هم مستحق بودن بیش از یک نفر به چیزی و شرکتشان در آن است. تعریف شرک در اصطلاح ؛ قرار دادن شریک برای الله در ربوبیت یا الوهیت یا در اسماء و صفاتش است.
شرک دو نوع است ؛
۱)شرک اکبر
۲) شرک اصغر
۱ ) شرک اکبر که خارج کننده از دین است و از همه ی جهات اسلام را نقض می کند. ۲) شرک اصغر که خارج کننده از دین نیست و از همه ی جهات اسلام را نقض نمی کند.
شرک اکبر
شرک اکبر ؛ بزرگترین و عظیم ترین گناهان و بزرگترین ظلم است، چون قرار دادن حق خالص الله برای غیر اوست و گناهی است که الله آن را نمی آمرزد و همراه آن هیچ عمل صالحی را نمی پذیرد. الله متعال می فرماید :﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا ﴾
« بی گمان الله این را که به او شرک آورده شود، نمی بخشد، غیر از آن را برای هر کس بخواهد می بخشد و هر کس که به الله شرک ورزد، یقیناً گناهی بزرگ بر بافته است». { نساء: ۴۸}
« آنها که گفتند: الله، همان مسیح پسر مریم است ، یقیناً کافر شدند در حالی که ( خود) مسیح گفت: ای بنی اسرائیل الله را که پرودگار من و پروردگار شما است، پرستش کنید. همانا هرکس به الله شرک آورد الله بهشت را بر او حرام کرده است، و جایگاه او دوزخ است و ستمکاران را یاوری نیست». [مائده : ۷۲]
در سوره دیگر الله تعالی می فرماید ﴿ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَسِرِينَ﴾ « و بی گمان به تو و به کسانی که پیش از تو بودند وحی شده که اگر شریک قائل شوی عملت قطعاً تباه شده و از زیانکاران خواهی بود» [زمر: ۶۵]
از انواع شرک اکبر
اول ؛ شرک دعا و خواندن : که شامل دعای درخواست و دعای عبادت می شود. دعای عبادت مانند ؛ نماز و روزه و سجود و ذبح و نذر و مانند آن، پس هرکسی آن را برای غیر الله انجام دهد ، شرک اکبر خارج کننده از دین را مرتکب شده است.
الله متعال می فرماید ﴿ فَمَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَلِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾ « پس هرکسی که به ملاقات پروردگارش امیدوار است؛ باید عمل صالح انجام داده و در عبادت پروردگارش کسی را شریک نسازد». { کهف: ۱۱۰} در سوره دیگر الله تعالی می فرماید ﴿ قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَلَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ ﴾ « بگو ؛ بی گمان نماز و عبادت من و زندگی و مرگ من همه برای ،الله پروردگار جهانیان است که شریک ندارد و به همین امر دستور یافته ام و من نخستین مسلمانم». { انعام: ۱۶۲- ۱۶۳}
پس دعای مسالت و درخواست ؛ طلب کردن و درخواست است . خواندن و درخواست از غیر الله در آن چیزی که ؛ کسی جز الله قدرت آن را ندارد یا خواندن مردگان یا بتها و درختان و مانند آن یا خواندن غائبین جایز نیست. الله متعال می فرماید ﴿ وَأَنَّ الْمَسَجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴾
«و اینکه مساجد ویژه الله است پس هیچ کس را با الله نخوانید». [ جن: ۱۸ ] الله متعال می فرماید ﴿ وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۰۵﴾ وَلَا تَدْعُ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنفَعُكَ وَلَا يَضُرُّكٌ فَإِن فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذَا لمِّنَ الظالمین﴾ « و اینکه بدون انحراف از حق، به دین روی آور و هرگز از مشرکان مباش و جز الله چیزی را که به تو سود و زیانی نمی رساند ، مخوان که اگر چنین کنی در آن صورت قطعاً از ستمکارانی». { یونس: ۱۰۵- ۱۰۶}
امام احمد و صاحبان سننها از نعمان بن بشیر روایت کرده اند که پیامبر فرمود: « دعا همانا عبادت است».
بسم الله والصلاة والسلام علی رسول اللهﷺ و علی آله و صحبه و من والا
اللهم أرنا الحق حقا وارزقنا إتباعه و أرنا الباطل باطلا وارزقنا إجتنابه وارزقنا علما یکون حجة لنا و لیس حجة علینا.
◾️اقسام مردم در ولاء وبراء
مردم در ولاء و براء سه قسمت هستند؛
اول؛ کسانی که مستحق ولاء و دوستی تمام هستند که آنها پیامبران و مومنان دور کننده از منکرات میباشند.
دوم؛ کسانی که مستحق برائت و دشمنی تمام هستند که کافران می باشند.
سوم؛ کسانی که از یک سوء مستحق ولایت و دوستی و از سوی دیگر مستحق برائت و دشمنی باشند که فاسقان از میان مسلمانان هستند و با آن ایمانی که نزدشان است استحقاق ولایت و دوستی را دارند و با گناهان و معصیتی که نزدشان است مستحق برائت و دشمنی هستند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه الله رحمه الله میفرماید: «باید دانسته شود که مومن، ولايتش واجب است، اگر چه به تو ظلم و علیه تو تجاوز کند و کافر دشمنی اش واجب است، اگر چه به تو بخشش و نیکی نماید، چون بی تردید الله، پیامبران را مبعوث کرده و کتابها را نازل نموده تا دین به طور کلی برای الله باشد، پس محبت برای اولیای او و کینه از دشمنانش و بزرگداشت اولیای او و اهانت به دشمنانش و ثواب و پاداش برای اولیای او و عقوبت برای دشمنانش باشد و هرگاه در مردی خیر و شر و گناه طاعت و بدعت جمع شود، به اندازهی سنت معصیت و خیری که در اوست، مستحق ولایت و ثواب و براساس شری که در اوست، مستحق دشمنی و عذاب است. پس در یک نفر اسباب بزرگداشت و اهانت جمع شده، از این و آن برایش گرد می آید؛ مانند دزد فقیر، که به خاطر دزدی اش دستش قطع شده و به اندازهی نیازش از بیت المال به او عطا میشود. این همان اصلی است که اهل سنت وجماعت بر آن اتفاق دارند و خوارج و معتزله مخالف آن هستند.» { مجموع الفتاوی، ج: ۲۸، ص: ۲۰۹ ﴾
◾️از شیوه های موالات مومنان محبت آن ها
«یاری دادن و عدم فروگذاری در یاری رساندن به آنان
«گشودن بال محبت و رحم کردن به ایشان
«نصیحت آنان و امر کردنشان به معروف و بازداشتن شان از منکر
«بر طرف کردن غصه های آنان و آزاد کردن اسیرانشان
«رعایت کردن حریم آنها و حفظ و پاسداری از آبرو و ناموس شان
موالات کفار بعضی از انواع آن کفر و بعضی از انواع آن فسق و معصیت است.
◾️بعضی از انواع موالات مکفّره
«دوست داشتن آنها به خاطر دینشان و رضایت به کفر شان و این به اجماع کفر است.
«مدح کردن دین باطل آنها و این کفر بوده؛ چرا که تکذیب کتاب الله و سنت رسول اللهﷺ است. «یاری رساندن به آنها و همکاری کردن با ایشان علیه مسلمانان. الله متعال می فرماید ﴿ لَّا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَفِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَن تَتَّقُوا منهم تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴾
«مومنان نباید کافران را به جای مومنان دوست و ولی خود بگیرند، و هرکس چنین کند، با الله هیچ رابطه ای ندارند (و عهد و پیمان او با الله گسسته شده است .) مگر اینکه از ( آزار و اذیت ) آنها بترسید ( در ظاهر با آنان دوستی کنید .)و الله شما را از کیفر خودش بر حذر می دارد و بازگشت به سوی الله است». [آل عمران : ۲۸ ]
وامام طبری می گوید: معنای﴿ فَلَيسَ مِنَ اللهِ فِي شَيْءٍ ﴾ « با الله هیچ رابطه ای ندارند» این است که از الله بری شده و الله هم به خاطر بازگشتش از دینش و وارد شدنش در کفر از او بیزار است . الله متعال می فرماید ﴿ يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَرَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُم مِنْهُمَّ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴾ « ای کسانی که ایمان آورده اید ؛ یهود و نصاری را دوست خود نگیرید که آنان دوست هم دیگرند و هرکس از شما آنان را دوست بدارد ،بی تردید از زمره آنهاست». [ مائده: ۵۱]
ابن حزم رحمهالله میگوید: صحیح است که قول الله متعال " وَ مَن يَتَوَلَّهُم منکم فَإِنّه مِنهُم" بر ظاهرش میباشد، اینکه او کافری از گروه کافران است و این حقیقتی است که دو نفر از مسلمانان بر آن اختلافی ندارند». [المحلی، ج: ۱۳، ص: ۳۵]