#آلونک_شعر اشکاتو کی می شمره وقتی که
دستای من از گونه هات دوره
رفتن همیشه اختیاری نیست
آدم یه جاهایی رو مجبوره
می رم با اینکه عاشقت هستم
با اینکه چشمای تری دارم
ای کاش بفهمی که برای تو
آروزهای بهتری دارم
خندهت تو خونم جا نمی گیره
سهم تو خورشیده نه خاموشی
من عاشقانه می گذرم از تو
گاهی چه دلچسبه فراموشی...
ما قول دادیم مال هم باشیم
ما قول دادیم اینو می دونم
با گریه می گیم مَرده و قولش
نامردم و قولم رو می شکونم
مثل فرشته ها شدی امشب
تو این لباس روشن توری...
با گریه گم می شم تو مهمونا
دیدی یه جاهایی رو مجبوری...؟
#مهدی_ایوبی @aloonaksher