#جداریات:
همه میدانیم که تو دو بال داری
اما ترجیح میدهی در میان ما راه بروی...
#آلونک_شعر پرنده نرمتر از روح یک ترانه میآمد
پرنده نه،که پری بود و از فسانه میآمد
صدای پر زدنش با شعاع غاییِ تا من،
چنان که دایرهی موج تا کرانه میآمد
چراغهای کهن را،دوباره دلم برافروخت
که بعد از آن همه فترت،کسی به خانه میآمد
***
میآمد و شبم از شوکتش،شکافته میشد
دلاور دل من،وه چه فاتحانه،میآمد!
نگاه پنجرهها،خیره مانده بود به راهش
به راهِ آنکه برای نجات خانه میآمد
به بالِ معجزه از آستانِ پاک نوازش
پیِ شفای من از زخم تازیانه،میآمد
چه شیوه پر زدنی است،آن اثیر پریوار
پرنده بود،ولی چون پرندهها نه میآمد
به هیچ سلسلهای نسبتی نداشت،تو گویی
پرندهی من از آفاقِ بینشانه،میآمد
#حسین_منزوی @aloonaksher