غزل آذرمانی، غزلیست عموماً ستیهنده و تیغبرکشیده. غزلی سرشار از نیش و کنایه. غزلی همواره ناراضی که نارضایتیاش از وضع موجود را پنهان نمیکند. عمدهی اعتراضها در این کتاب، اعتراض به ناشاعران است؛ ابیات فراوانی در غزلهای متعدّدی از «راویه» صرف انتقاد از «شاعرانِ دروغین و بازاری» شده است که اساس کارشان بر تقلید از یکدیگر و نوشتن بر وفق مذاق مخاطبِ روز است. گذشته از حرف حق شاعر در این ابیات، احساس من این است که این انتقادها ـ همرده با همهی اندوهها و گلایهها و شکوِههایی که معمولاً در شعر هر شاعری بروز میکند ـ کارکردی التیامبخش و دلداریدهنده نیز برای خود شاعر دارند.