در فراموشی فرد تاریخ ازدواجش را فراموش می کند در آلزایمر سیاسی فرد دکل را گم می کند این اختلال از جمله ی معروف (واای نوک زبونما )و گاهی با جمله ی (پس کلید کو؟) یا اینکه (کی تو رو قشنگت کرده؟) و (تو کجا بودی تا حالا)شروع می شود. و به مرور نه گوش می شنود نه می خواهد بشنود نه چشم می بیند نه می خواهد ببیند و یادشان نمی آید کلید را کجا دیده اند زیر گلدان در قطعنامه دان، زیر دکل، زیر قالی پشم بز، توی چمدان آن دغل که از پول جوانان وطن خانه خریده
البته نمی شود در دنیای سیاست اختلاف نظر نداشت اما قرار نیست به خاطر اینکه فرنگی ها به ما حمله نکنند ما به یکدیگر حمله کنیم و به جان هم بیافتیم آن هم با ادبیات سیاسی ننه قمری. کله پا کردن دوست آسان است برو توی نخ دشمن که او را کله پا کنی. بماند که ملت فهیم ما با داشتن چند دوست و دلواپس در تولید دشمن به اغنا و خودکفایی رسیده اند.
در بعضی از شهرها پوست موز بیداد میکند، مثل تهران؛ پر است از پوست موزهای عجیبوغریب. این دردسرها از جنس موزهای داخلی نیست، بلکه از جنس موزهای وارداتی است؛ یعنی سایهی درخت موز افتاده است روی ماهواره و عدهای زیر سایهسارش موز را خورده و پوستش را انداختهاند زیر پای ملت فهیم.
گوجهی تازهبهدورانرسیده، که جلوی موز قپی آمده بود غافل از اینکه در بعضی از محلات گوجه همان گوجه است و نباید خیلی با پسوند فرنگیاش جولان دهد، برق از پس کلهاش پرید و خلاصه کمال همنشین در او اثر نکرد و با خفت و خواری به ظرف سالاد برگردانده شد.
»شاید باورش سخت باشد، اما اصطلاحی وجود دارد به نام «جمهوری موز». این اصطلاح به کشورهایی تعلق دارد که مسئولانش در سخنرانیها به جای اینکه بگویند ما باید پول نفت را سر سفرهی مردم بگذاریم، میگویند ما باید پول موز را روی سفرهی مردم بگذاریم. اگر هم پولش را نگذارند، خودش را میگذارند؛ اگر خودش را نگذارند، پوستش را میگذارند؛ اگر پوستش را نگذارند، آدامسش را میگذارند و اگر آدامسش را نگذارند، مایهی دستشوییاش را میگذارند. این کشورها تکمحصولی هستند و خواستهناخواسته در کشورهای دیگر مافیای موز را بهوجود میآورند. »