💥💥💥🔰 رتبهبندی حکم بندگی تعلیقی✍ عبداله رضایی
ما، جنازه بر دوشانِ عصر مدرناتیین دولا بوئسی در کتاب "گفتار در بندگیِ خود خواسته" میگوید :
"
جبار خود در هم می شکست، اگر مردم تن به بندگی او نمیدادند.
باور کردنی نیست که چگونه آدمیان همین که در بند کشیده میشوند، به یکباره چنان از آزادگی دور میافتند که دیگر چنین مینماید که هرگز برای بازیابیِ آن، از جا بر نخواهند خاست و چنان خودخواسته و تو گویی آزادانه بندگی میکنند که هر که ببیند میگوید ایشان آزادی را از دست ندادهاند بل بندگی را به دست آوردهاند".
براستی چه میشود که چنان میشود
❓یا به قول نیچه:
آدمی چگونه همان میشود که هست.
❓ما را چه شده است که صلاح خویش را در بیرون بودگی، کنارهگیری، پس افتادگی و راهِ رقیّت دیدهایم!!
چه بر
ما رفته که رام و دستآموز در ترازوی ناساز بازار مینشینیم و به کمترین قیمت تن می دهیم!! چرا فروشی شدهایم، نه اورجینال، که چون کالایی اسقاطی!!!
بر سرِ قیمتِ
ما دولت و مجلس چانه میزنند و
ما منتظران خبر نهایی، شاد و مسرور از بیبهایی خویشتن!!!
ما بر انسانِ رها نشوریدهایم؟! بر برابریِ اسیر نتاختهایم؟!
ما، "
آخرین انسانها" !
ما،
واعظان ترس!
شعار روشنگری:
خروج از صغارت خویش به تقصیر خویشتن را در کدام چاه ویل انداختهایم!!
ما مرعوب ایدئولوژیای شدهایم که برای استحکام بخشیدن به اجزای خویش و نیز، بقا و حیاتش به سرکوب نیاز دارد، و سرکوب از، از هم گسیختگی درونیاش مایه میگیرد، از کژکاری و بنجل شدن اعتقاداتش نزد خویش!! آیا براستی این رُعب زندگیساز است!؟
هویت
ما را تبدیل به حکم رتبهبندیِ نیمبندی کردهاند که باید همه تن ابزاری باشیم در خدمت نابالغیِ کوتولههای سیاسیِ برده خویِ حاکم.
این با از دست دادن تمامیت انسانی
ما میسر نشده است
❓تا کی باید این قول ژان رُوِل را نشنویم، که گفت:
"
در میان همه نیروها، نخستین نیرویی که جهان ما را می گرداند دروغ است".
در این نظامِ بغایت طبقاتی،
ما قربانیان دولتی هستیم که کمیته اجرایی سرمایهداران، ایدئولوژیسازان و امنیتسازان آنهاییم، سه پایه اساسی که با ستمِ بر
ما، همدیگر را بازتولید میکنند.
ما ریزهخواران و طفیلی های عصری که به ظاهر بردهداری در آن منسوخ شده است.!!
اگر میخواهیم آنی نباشیم که از
ما ساختهاند باید تقصیر خویش را فریاد زنیم که:
ما بیهوده گردن بر یوغ بندگی گذاشتهایم. این راه رهایی ماست.
زیستِ مشقت بار
ما، محرومیت
ما، رنج فرزندان
ما، آینده فلاکت بار
ما طبیعی نیست که بر وضعیت موجود نیاشوبیم بل
تاریخی و دستسازِ سیاستهای اقتصادی مبتنی بر غارت و رانتِ حاکم بر ماست.
و اما، پرسشی برای کنش/تفکر :
چه شود، تا چنین نشود❓چه شویم، تا چنین نشویم❓#ما_خاموش_شدنی_نیستیمhttps://t.center/alahiaryparviz38