در ستایش واحد ۴ زندان قزلحصارما که آزادیم !!!!و آنان که اسیرند.
این روزها صدای اذان بوی خون میدهد، سجاده به خون رنگین شده است، فوارهی خون، صورت خدا را به رنگسرخ، رنگ شرم مزین کرده است.
خدا نیز حس گناه دارد. چه میگویم، مگر او را در حین اذانی
نکشتهاند خداباوران؟! آه فراموشی!
خدا خونین، سفره خونین، نان خونین، آب خونین، آسمان خونین. مساله : این
انسان چون میزید!!
عشق بر دار، خشم بر بار، کینجوشان، خورشید یخزده از سرمای داد، این
انسان چون میزید!!
طوفانِ دار در راه، سوزِ فقر همراه، قلب مادر پیدا، جانِ پدر بیبها، این
انسان چون میزید!!
اما، سرودی با آخرین نفسهای بردار میخواند با قطعات زنجیر بر پای؛ اینانند:
عشقهای از یاد رفته، فروترین ریشههای ستوار، خاموشان شعله دار، در بندانِ رها، همنشینانِ شکنجه و سلول و شلاق.
جعفر ابراهیمی، زرتشت احمدی راغب، سپهر امام جمعه، لقمان امین پور، احمدرضا حائری، میثم دهبانزاده، رضا سلمان زاده، حمزه سواری، سعید ماسوری، رضا محمد حسینی، زندانیان سیاسی قزلحصار.
اینان که
"هست"اند و ساحت
بودن را متبرک میکنند با فریاد این گفتار :
کشتهشدگان، کسانی هستند که، پس از مرگشان زاده میشوند.
آری این رعبآورترین کلام با حاکمان است که نیک میدانند با کشتن و سرکوب عملهی مرگ خویشاند.
ما بیشماران !!در زمره روزمرگی، پس اندکیم.
و شما چند تن، در سمت درست تاریخ، در صف فریاد علیه اعدام، پس شما بی شماراناید.
ما "انسان را در خود کشتهایم"، شما انسان را در هستی ما زنده کنید، ما در "سکوت درد بار" خود مرگ را بدرقه میکنیم، شما زندگی را امید را و بودن را به ما بیاموزید.
یادگاریهای چوبهی دار را بر ما بخوانید تا استقامت را دریابیم.
چه سیاه روزگاری!! شما صدای ما باشید.
"نامتان سپیدهدمی ست که بر پیشانی آسمان میگذرد"
_
متبرک باد نامتان_
#انجمن_فرهنگیان_هرسین یازدهم بهمن ماه ۱۴۰۲
#نه_به_اعدام#عادی_سازی_خیابان#خیابان_از_آن_ماست#ما_خاموش_شدنی_نیستیم🔹🔹🔹شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
https://t.center/alahiaryparviz38