شعر ، ادبیات و زندگی

#زندان_قزلحصار
Канал
Искусство и дизайн
Книги
Музыка
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала شعر ، ادبیات و زندگی
@alahiaryparviz38Продвигать
267
подписчиков
7,65 тыс.
фото
4,62 тыс.
видео
17,2 тыс.
ссылок
کانال شعر ، ادبیات و زندگی
🔴 بازگشت جعفر ابراهیمی به زندان قزلحصار

#جعفر_ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، برای سپری نمودن دوران حبس خود به #زندان_قزلحصار بازگشت.
جعفر ابراهیمی پس از تبعید به قزلحصار و به دنبال تشدید بیماری با تشخیص پزشک قانونی با دستور دادستانی به صورت توقف حکم برای درمان به مرخصی اعزام شد. وی از دادستانی درخواست تبدیل قرار توقف حکم به قرار مرخصی استعلاجی نمود که مورد قبول دادستانی قرار نگرفت و امروز یکشنبه دهم دی ماه به زندان بازگشت.
این فعال صنفی اردیبهشت ۱۴۰۱ به همراه جمعی از فعالان صنفی دستگیر و به زندان اوین منتقل شد وی در شهریور ۱۴۰۲ به همراه ۱۲ زندانی سیاسی به صورت غیرقانونی به زندان قزلحصار تبعید شد و باید ایام حبس خود را در این تبعیدگاه سپری نماید.

#تبعیدگاه_قزلحصار

https://t.center/alahiaryparviz38
شعر ، ادبیات و زندگی
Photo
💥💥💥

زندانیان سیاسی در #زندان_قزلحصار کرج، پس از #اعدام همبندی خود، #ایوب_کریمی که بعد از ۱۴ سال انتظار حکم اعدام، او را به مدت ۸ روز در سلول انفرادی در انتظار آن لحظه نگه داشتند و ۸ آذر ماه ۱۴۰۲ بیگناه به دار آویختند، در نامه ای به شرح آنچه بر خود و بر این زندانی گذشته است پرداخته و نوشتند:

«به یاد دوست از دست رفته و هم بندیمان ایوب کریمی
هموطنان، همشهریان و همنوعان می خواهیم بخشی از آنچه بر ما گذشته و می گذرد را با شما درمیان بگذاریم:
بعد از قریب به یک هفته ایوب کریمی، دو فرزند او، خانواده او، هم بندیان او و به واقع همه ما را ، طناب بر گردن، بر روی چارپایه در انتظار مرگ نگه داشتند تا به زعم خودشان هولناکترین و جگرسوزترین تاثیر را داشته باشد و به واقع چنین هم شد.
گوئیا از کشیدن چارپایه از صدای خرخر گلو، قطع شدن نخاع و آخرین تکانه های مرگ اعدام شدگان بر چوبه های دار و همینطور ضجه و زاری عزیزانشان در پشت دربهای زندان در انتظاری هولناک برای تحویل گرفتن پیکر عزیز سلاخی شده شان، شرورانه سرمست غرور و اقتدار پلیدانه شان می شوند و نمایش از اقتدار به اجرا می گذارند.
هر روز تعدادی را اعدام و هر هفته و ماه بر تعداد اعدام ها افزوده می شود. آنچنان که هر سپیده دم، طلوع آفتاب و بانگ اذان را به خون جوانانمان آغشته اند…
در این میان اعدام زندانیان و هم وطنان کرد و بلوچ مان فراوانی بیشتری گرفته اگر چه تنها مختص به آنها نیست و در اقصی نقاط ایران چوبه های دار برپا کرده و به قتل عام زندانیان پرداخته اند. گویی که ایران را به "جنگل چوبه های دار" تبدیل کرده و زندان ها و بويژه زندان "قزلحصار" را به کانون این قتل عام ها و مرکزی برای سلاخی و کشتارگاهی برای کشتار دسته جمعی جوانان این آب و خاک مبدل کرده اند.
روزانه دو، سه و یا چند زندانی را غافلگیرانه می قاپند. دستبند و زنجیر کرده به سلول های انفرادی سرد و تاریک می برند. در انتظار اعدام… از همان لحظه فروانداختن زندانی اعدامی در سلول های انفرادی، نه فقط زندانی مربوطه که خانواده، عزیزان، دوستان و هم بندیانش را هر لحظه در بهت اعدام او فرو می برند.
چرا که لحظه لحظه حیات در انتظار مرگ او را برای بازسازی، بازسازی و باز هم بازسازی می کنند… که با خود چه می گوید؟ در آن ساعات آخرین زندگی به چه چیز و به چه کسانی فکر می کنند؟ در آخرین ملاقات به همسر و فرزند و عزیزانش که دیگر آنها را نخواهد دید، چه می گوید؟ آنها به او چه می گویند؟ هر کدام لحظات و ساعات جانکاه و جگرسوزی را که باید تحمل کند را تصور می کنند و عذاب می کشند. اغلب بدین دلیل است که آنگونه دلخراش و سوزناک ضجه می زنند. نه برای خود!
اینها را بارها و بارها تجریه کرده و دیده ایم و چندان دور از انتظار نیست که کسانی که بارها این صحنه ها و شرایط هولناک را شاهد بوده، گذرانده و یا می گذرانند هم دچار فروپاشی روحی و روانی گردند. چرا که در اعدام عزیزان جز اندوه "زنده ماندن" در قفای آن چیزی باقی نمی ماند. و از "دستانمان" جز برای کوبیدن بر سر کاری برنمی آید که خدایا ما را هم بمیران که این زندگانی ما را کشت!
ترسیدن ما چون هم از بیم بلا بود
اکنون زچه ترسیم که در عین بلائیم
طرف اینکه این همه اعدام و کشتار و جنایت را با جنایتی دیگر یعنی بر سر نیزه کردن اجساد بیش از ۱۵ هزار کودک بی گناه فلسطینی و مردم فلسطین (با ژست دلسوزی) می خواهند از چشم جهانیان مخفی کنند.
ای کاش می توانستیم ذره ذره وجود خود را فریاد بزنیم. ای کاش می توانستیم همه خلایق را از این همه کشتار و اعدام و از انبوه انبوه دیکر که برای اعدام به صف کرده، به انفرادی برده و در انتظار مرگ می نشانند، مطلع سازیم.
ای کاش می توانستیم که مظلومیت و بی گناهی خسرو بشارت، فرهاد سلیمی، داوود عبداللهی، انور خضری و هزاران هزار دیگر را که در کردستان و بلوچستان، لرستان و گیلان و اقصی نقاط ایران در صف اعدام قرار داده شده اند، به گوش جهانیان برسانیم.
ای کاش می توانستیم …
زندانیان سیاسی قزلحصار
آذر ۱۴۰۲»

[email protected]